پیشنهاد‌های اسکندر شهبازی گهرویی (٦٨)

بازدید
٣٤
پیشنهاد
٤٧

روگری یکی از تیره های طایفه بزرگ زراسوند باب دورکی ایل هفت لنگ بختیاری می باشد که از دو واژه رو که مخفف همان روی است و گر که به گویش بختیاری به معنای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤٢

گر به گویش بختیاری یعنی صخره بزرگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١٧

وجه تسمیه گهرو گهرو شهریست از توابع شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری که از دو واژه تشکیل شده است گر که به گویش بختیاری به معنای صخره بزرگ است و ...

پیشنهاد
١٤٠

اسکندر شهبازی گهرویی کارشناس ارشد جامعه شناسی و عضو انجمن جامعه شناسی ایران و دبیر بازنشسته آموزش و پرورش شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

گر : به گویش بختیاری یعنی صخره بزرگ است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

زود در زبان ارمنی یعنی آب خنک چون زوردگان قبلآ ارمنی نشین بوده و دارای یک چشمه با آب بسیار سرد خنک ای محل را زوردگان نامیدن یعنی محل آب خنک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣٧

فامیل شهبازی یکی از تش های تیره روگری طایفه زراسوند دورکی باب از ایل جلیل هفت لنگ بختیاری می باشند که در شهر گهرو شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣٧

شهبازی فامیل اسکندر شهبازی گهرویی کارشناس ارشد جامعه شناسی و عضو انجمن جامعه شناسی ایران می باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

رود به گویش بختیاری یعنی فرزند ، عزیز ، پاره تن و هر چیز یا کس که اهمیت و ارزش دارد و اگر کسی فوت کند نزدیکان متوفی واژه رود را جهت مهم و با ارزش بود ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

گاه رود یعنی محل با ارزش و اهمیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١٨

تیره روگری ( رووری ) یکی از تیر های طایفه بزرگ زراسوند دورکی باب از ایل جلیل هفت لنگ بختیاری می باشد که از نوادگان خلیل خان هستند که در قریه ده کهنه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

تیره روگری ( رووری ) از نوادگان خلیل خان فرزند ابدال خان دورکی می باشند، ابدال خان دارای شش پسر بود بنام های: ۱ - عزیز الله خان که در مریک ساکن شده ۲ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تیره روگری ( رووری ) شامل ۴ تش می باشد ۱ ظفری و شهبازی گهرویی ۲ احمدی ۳ خسروی ۴ طاصیدی که در گهرو، ده کهنه، سرمور، ریگک، سر چاه، هفت پیران، دوازده ام ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

باب دورکی یکی از ابواب اربعه هفت لنگ ایل جلیل بختیاری است که بزرگترین طایفه آن زراسوند است که از ۳۳ تیره تشکیل شده مانند: توشمال، میر ، زنبور، رووری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١٩

جهت اطلاع عزیزان گهرو محل سکونت چندین تیره بختیاری است مانند: توشمال، روگری ( رووری ) ، زنبور، میر، الیاسی، گورویی، علاسوند، گندایی، شالو، شیخ رباط، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کشاورزان گهرو معمولأ برای تعین نوبت آب در ایام هفته از شیر یا خط استفاده می کردن مًثال گهرو که بر خلاف همه جا به هفت دانگ تقسیم شده سر دانگ سراب و سر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥٨

روگری ( رووری ) ترکیب شده است از دو واژه رو که مخفف همان روی یا بالا است و گر که به گویش بختیاری به معنای صخره است چون اکًثر روستاهای این منطقه در کر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١٣

نامی از تیره روگری که یکی از تیره های طایفه بزرگ زراسوند دورکی باب است برده نشده یا عامدانه این تیره را حذف کرده است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

روگری ( رووری ) یکی از تیره های طایفه بزرگ زراسوند دورکی باب هست که از فرزندان خلیل خان فرزند ابدال خان می باشند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨٩

قلعه ممکا روستای است در شهرستان کیار که ارمنی نشین بوده و به آن ماموکا میگفتن که به زبان ارمنی یعنی سخاوتمند صدای ناقوص کلیسای مریم مقدس در روستای ما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

در سال ۹۸۲ شمسی شاه عباس صفوی ارامنه را از یازده منطقه ارمنستان به ایران کوچ داد که ارامنه قلعه ممکا از منطقه باسن بودند که امروزه جز کشور ترکیه است ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

تاریخ روستای ماموکا ( قلعه ممکا ) در سال ۹۸۲ خورشیدی شاه عباس صفوی ارامنه را از ارمنستان به ایران کوچ داد و تعدادی از آنها را در اصفهان ساکن کرد که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

عده ای عقیده :دارند که کلمه روور از دو واژه تشکیل شده است یکی رود و دیگری آورده که از ترکیب این دو کلمه به این منطقه رود ورده می گفتن که جهت آسانی و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در گویش بختیاری به محل نگهداری گوسفندان در بیابان قاش می گویند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دون به زمان دوشیدن گوسفندان گویند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

درجه نظامی بلاتر از سرداری است زمانیکه علیقلی خان سردار اسعد بختیاری می خواست بازنشسته شود حمایل امیر تومانی گرفت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

روگری ( رووری ) منطقه ای در شهرستان اردی است که شامل چند پارچه آبادی از قبیل: ده کهنه، دوازده امام، ریگک، سرمور، سر چاه، هفت پیران، بالد، و . . . می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١٤

وجه تسمیه گهرو گهرو مرکب از دو واژه است: یکی گر که به گویش بختیاری به معنای صخره بزرگ می باشد و دیگری رود است که مخفف همان رودخانه است چون آب سرچشمه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در سال ۹۸۲ شاه عباس تعدادی از ارامنه را از یازده منطقه ارمنستان به ایران کوچ داد و در بسیاری از مناطق ایران منجمله اصفهان ساکن کرد که گروهی از آنها م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گاو نر که به آن خیش می بندند تا زمین را شخم بزنند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠٥

فامیل شهبازی های گهرو از تش ظفری های تیره روگری طایفه زراسوند دورکی باب ایل هفت لنگ بختیاری است، htti/:Shahbazi27. parsiblog

پیشنهاد
١٠٨

شهبازی گهرویی فایل یکی از تش های تیره روگری طایفه زراسوند دورکی باب هفت لنگ بختیاری است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

گنج به ضمه گاف به گویش بختیاری به معنی زنبور است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

تقشت به گویش بختیاری کندوی گلی زنبور عسل است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کلک سازه ای است از گل خام برای نگهداری و گذاشتن آتش زیر کرسی در زمستان، کلک یعنی منقل یا آتشدان گلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تکولی نوعی سازه گلی است برای نگهداری حبوبات مانند تاپو که برای ذخیره گندم است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

نوعی جوی باریک است که از داخل حیاط ها عبور می کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

تارمی نوعی نرده چوبی است که جلو ایوان می گذارند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

به گویش بختیاری یعنی وصله و پینه لباس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

به گویش بختیاری یعنی گوساله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

گرگراس به گویش بختیاری یعنی مارمولک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

گروه به گویش بختیاری یعنی موش صحرایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

به گویش بختیاری یعنی شیطون و نافرمان و سرکش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

ور به گویش بختیاری یعنی پهنا و عرض پارچه ، قالی و . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مول به گویش بختیاری یعنی مزاحم ، رفیق نا مشروع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

پرپین به گویش بختیاری یعنی متبرک کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

پقر به گویش بختیاری یعنی مدفوع گاو و به مدفوع گوسفند پشگل می گویند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

پایه به گویش بختیاری یعنی خرد شده گندم و جو در خرمن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

به گویش بختیاری یعنی بسته های گندم و جو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

دونگ یعنی سرگیجه و هنگ کردن

١