پیشنهادهای سید جلال صالحی (٢٧٨)
زندە دل، بانشاط، بی غم، شاد
ساعد پوش، ساعدبند، زرە ساعد
Bridesmaid ساقدوش عروس، ینگە، ندیمەی عروس، ندیمە عروس
ساقدوش، ساقدوش داماد، شاەبالا paranymph, Groomsman, bridesman
ساعت فیزیولوژیکی
easily digested سریع الهضم
زوجین، زوج متاهل، زن و شوهر، زن و شوهر متاهل
زندە بگور، زندە بە گور
بە هر دو معنی "مادر سالاری" و "پدر سالاری" می آید Matriarchal
برادر شوهر
زن داداش، همسر برادر، زن برادر
Yellow skinned = xanthoderm زرد پوست
Xanthoderma = xanthodermia زرد پوستی
گزانتوم پلکی
زانوبند، پشتیبان زانو
روانشناسی اجتماعی، روان شناسی اجتماعی
روان شناسی حیوانات
دسی نرمال، ١/١٠ نرمال، یک دهم نرمال
دە برابر قدرت نرمال
دردسنجی
اسبابی کە بوسیلە آن تغییرات قطر سرخرگ در حال ضربان را اندازە میگیرد، آرتریومتر
سستی از شریان، نرمی غیر طبیعی پوشش سرخرگها، شلی رگها
التهاب غدە سیفلیسی، التهاب غدە سیفیلیسی، التهاب غدە سیفلیسی
شانکر سیفیلیسی، التهاب سیفیلیسی
گزانتومی پلکی، گزانتلاسما در پلکها پیدا میشود
گزانتوم منتشر
زردی دیابتی، گزانتوم دیابتی
زردبینی شکلی از کوری رنگ کە در آن اشیاء بە رنگ زرد دیدە میشود