married couple

جمله های نمونه

1. There's a newly married couple living opposite .
[ترجمه گوگل]یک زوج تازه ازدواج کرده روبروی هم زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]یه زوج تازه با هم زندگی می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Like any married couple, we have our differences.
[ترجمه گوگل]مثل هر زوج متاهلی، ما هم با هم تفاوت داریم
[ترجمه ترگمان]، مثل هر زوجی که با هم ازدواج کردن ما تفاوت هامون رو داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They were treated as a married couple for taxation purposes.
[ترجمه گوگل]برای مقاصد مالیاتی با آنها به عنوان یک زوج متاهل رفتار می شد
[ترجمه ترگمان]آن ها به عنوان یک زوج متاهل برای اهداف مالیاتی تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The married couple argued incessantly and finally decided to separate because they are incompatible.
[ترجمه گوگل]این زوج بی وقفه با هم دعوا کردند و در نهایت به دلیل ناسازگاری تصمیم به جدایی گرفتند
[ترجمه ترگمان]زوج متاهل مدام بحث می کردند و در نهایت تصمیم گرفتند که از هم جدا شوند چرا که ناسازگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Well, honestly! They're like an old married couple at times.
[ترجمه گوگل]خب راستش! آنها گاهی شبیه یک زوج پیر هستند
[ترجمه ترگمان]خوب، صادقانه بگو! درست مثل یک زوج پیر ازدواج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The newly married couple left for their honeymoon in Spain.
[ترجمه گوگل]این زوج تازه ازدواج کرده عازم ماه عسل خود در اسپانیا شدند
[ترجمه ترگمان]زوج تازه ازدواج کرده برای ماه عسل به اسپانیا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wanted, accommodation for a young married couple.
[ترجمه گوگل]تحت تعقیب، مسکن برای یک زوج جوان
[ترجمه ترگمان] تحت تعقیب و قرار گرفتن برای یه زوج جوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Take a married couple, with each spouse earning an average salary of $ 4 000.
[ترجمه گوگل]یک زوج متاهل را در نظر بگیرید که هر یک از همسرانشان به طور متوسط ​​4000 دلار حقوق می گیرند
[ترجمه ترگمان]یک زوج متاهل در نظر بگیرید، با هر همسر که حقوق متوسط ۴۰۰۰ دلار را کسب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When you see a married couple walking down the street, the one that's a few steps ahead is the one that's mad. Helen Rowland
[ترجمه گوگل]وقتی زن و شوهری را می‌بینید که در خیابان راه می‌روند، یکی که چند قدم جلوتر است، دیوانه است هلن رولند
[ترجمه ترگمان]وقتی یک زوج متاهل را می بینید که در خیابان راه می روند، کسی که چند قدم جلوتر است این است که دیوانه است, \"هلن باتن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For instance, a married couple may want a bigger and better house, so they are motivated into purchasing one.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک زوج متاهل ممکن است خواهان یک خانه بزرگتر و بهتر باشند، بنابراین آنها برای خرید آن انگیزه دارند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، یک زوج متاهل ممکن است خواهان یک خانه بزرگ تر و بهتر باشند، بنابراین به خرید یکی از آن ها انگیزه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The house was bought by a young married couple.
[ترجمه گوگل]این خانه توسط یک زوج جوان خریداری شده است
[ترجمه ترگمان]این خانه بوسیله یک زوج جوان و متاهل خریداری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In practice if not always in law, a married couple became one person, that person being the husband.
[ترجمه گوگل]در عمل اگر نه همیشه در قانون، یک زوج متاهل تبدیل به یک نفر می‌شوند که آن شخص شوهر است
[ترجمه ترگمان]در عمل، اگر همیشه در قانون نباشد، یک زوج متاهل به یک نفر تبدیل می شوند که آن شخص شوهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For example, a married couple with two dependents would be permitted an $ 8000 personal exemption.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک زوج متاهل با دو نفر تحت تکفل دارای 8000 دلار معافیت شخصی هستند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک زوج متاهل با دو خویشاوند، مجاز به معافیت شخصی ۸۰۰۰ دلار خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A newly married couple have moved into the house next door.
[ترجمه گوگل]یک زوج تازه ازدواج کرده به خانه همسایه نقل مکان کرده اند
[ترجمه ترگمان]زوج تازه ازدواج کرده در خانه بغلی نقل مکان کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Two weeks later a young married couple were the new tenants filling the house, making themselves at home.
[ترجمه گوگل]دو هفته بعد، یک زوج جوان مستأجری بودند که خانه را پر کردند و خود را در خانه ساختند
[ترجمه ترگمان]دو هفته بعد زوج جوان ازدواج کردند و خانه را پر کردند و خود را به خانه رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• two people who are married, husband and wife

پیشنهاد کاربران

زوجین، زوج متاهل، زن و شوهر، زن و شوهر متاهل
زوج متأهل

بپرس