پیشنهادهای سید جلال صالحی (٢٧٠)
ابدوکسیون، آبداکشن، دورشدگی، عمل دورکردن، حاڵت دورشدگی، دورسازی از محور بدن، دور از مرکز بدن، تبعید، ورابری
صافنی، صافنوس، مربوط بە صافن، مربوط به دو رگ بزرگ سطحی پا است
زائدە فوق لقمەای، اپی کندیل، زایدە استخوانی کە در بالای لقمە استخوان بازو چسبیدە است.
پروتگان proteome, protein - genome [زیست شناسی - پروتگان شناسی، شیمی] مجموعۀ کامل پروتئین های موجود در یک یاخته یا اندامک یا زیریاخته یا زیراندامک و ...
برداشت، اثر، قالب، انطباع Impression = Impressio
پوکی استخوان، استخوان پوکی، پوک استخوانی، استئوپوروز
تب استخوان شکن، دانگ یک بیماری ویروسی ناتوان در مناطق استوایی، منتقل شده توسط پشه ها، و ایجاد تب ناگهانی و درد حاد در مفاصل.
درمانگر شغلی، کار درمانگر
زوجین، زوج متاهل، زن و شوهر، زن و شوهر متاهل
١ - رفع حالت بیماری، فرونشینی حالت بیمارگونە ٢ - درک فاصلە دو نقطە مجاور هم در کار با میکروسکوپ، کوتاهترین فاصلەای را گویند کە دو شیء نزدیک بە هم دا ...
آدنوپاتی، بزرگ شدن غدەها بە ویژە گرەهای لنفاوی
دور کردن، دور کردن از خط میانی بدن، از جای خود بیرون کردن، حرکت به طرف خارج و دور، از مرکز بدن دور کردن
عصب گیری، پی دار کردن، پی دار شدن، تعب، عصب رسانی، عصب دهی،
١: ساختار X شکل در نقطه زیر مغز که دو عصب بینایی از روی یکدیگر عبور می کنند تشکیل شده است. 2: نقطه ای که در آن کروموزوم های جفت شده در طی اولین متاف ...
زن داداش، همسر برادر، زن برادر
سقف داخلی بینی، سقف استخوان غربالی، صفحە غربالی استخوان پرویزنی
ماهیچە پیازی اسفنجی، عضلە پیازی اسفنجی
هورمون محرک قشر غدە فوق کلیوی، هورمون ادرینوکورتیکوتروپیک، محرک قشر غدە فوق کلیە ، آدرنوکورتیکوتروفین، آ درنوکورتیکوتروپین، آ درنوکورتیکوتروفیک، آ در ...
عصب لالە گوشی ــ گیجگاهی، عصب اوریکولوتمپورال
عصب فرعی
مفت خور، بندشو، سورچران Parasital, Parasitical
پوسیدگی، تلاشی، تجزیە، انحلال، واهشتگی، فساد، انصراف، تعفن،
همگونی، همانندسازی، جذب و تحلیل، تمثیل غذائی، درآشامش، جذب و ترکین غذا، همگون سازی،
١: خار، نوک، ستیغ ٢: ستون فقرات، ستون مهرەها، تیرەی پشت، تیرە پشت، عمود فقری
غدەبرداری، آدنکتومی، استئصال غدە برداشتن غدە با عمل جراحی
بی دندانی, آنودونتیا، آنودونتی، آگومفوز، آگومفوسیز = آگومفوزیس Anodontia = Agomphiasis = agomphious = agomphosis
نا گامی، بد گامی، آباسیا ناتوانی در راە رفتن بە علت فقدان هماهنگی عضلانی
مقشرە، مدرج، وسیلەای در دندان پزشکی کە برای جداکردن سنگ از دندان بەکار میرود،
پیوندگاە، کمیسور، صوار، رابط، مقرن، موصل، محل تلاقی، محل اتصال، سطح اتصال، سجاف، شیار، درز،
شوهر ننە
اسفنوئید، سە گوش، گوەای، استخوان شب پرەای، گوە سان، گوە شکل،
سلول کشندە طبیعی، سلول قاتل طبیعی
واکنش شیمیایی، تفاعل شیمیایی، تفاعل کیمیائی، تفاعل کیمیاوی
شبانگاە، شب هنگام
آلل، ژنهای ناهمسان مجاور، الل، حلیل، دگرە، توالی ویژه یک ژن، ژن همردیف یکی از دو یان چند ژن با شکل متناوب در کروموزومهای یک جور قرار گرفتەاند و صفات ...
آدوکسیون، نزدیک کردن، عمل نزدیک کردن یا حالت نزدیکی
سینە جوجەای
روانشناسی اجتماعی، روان شناسی اجتماعی
گزانتومی پلکی، گزانتلاسما در پلکها پیدا میشود
ساقدوش، ساقدوش داماد، شاەبالا paranymph, Groomsman, bridesman
سطح زندگی
شکافتن گوشە پلک چشم
دانش بیهوشی، دانش بی هوشی، علم بیهوشی، علم بی هوشی، بیهوشی شناسی، بی هوشی شناسی، هوشبر شناسی، هوش بر شناسی، مبحی بی وشی، شاخەای از دانش پزشکی مربوط ...
blood brain barrier = BBB سد مغزی ــ خونی، سد خونی مغزی، عاملی کە ممکن است مانع رسیدن بعضی مواد موجود در خون بە فضای داخلی بافت مغز بشود.
زندە دل، بانشاط، بی غم، شاد
متراکم کنندە هوا، کمپرسور هوا، فشردەگر هوا
آدوکت، نزدیک بردن، اداکت، ورین بردن، یقرب بەسوی مرکز یا خط میانی کشیدن
Xanthoderma = xanthodermia زرد پوستی
کوتاهی گردن
مو سفید، سفید مو