پیشنهاد‌های سید جلال صالحی (٢٧٠)

بازدید
٦٠
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

ابدوکسیون، آبداکشن، دورشدگی، عمل دورکردن، حاڵت دورشدگی، دورسازی از محور بدن، دور از مرکز بدن، تبعید، ورابری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

صافنی، صافنوس، مربوط بە صافن، مربوط به دو رگ بزرگ سطحی پا است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زائدە فوق لقمەای، اپی کندیل، زایدە استخوانی کە در بالای لقمە استخوان بازو چسبیدە است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

پروتگان proteome, protein - genome [زیست شناسی - پروتگان شناسی، شیمی] مجموعۀ کامل پروتئین های موجود در یک یاخته یا اندامک یا زیریاخته یا زیراندامک و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

برداشت، اثر، قالب، انطباع Impression = Impressio

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

پوکی استخوان، استخوان پوکی، پوک استخوانی، استئوپوروز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

تب استخوان شکن، دانگ یک بیماری ویروسی ناتوان در مناطق استوایی، منتقل شده توسط پشه ها، و ایجاد تب ناگهانی و درد حاد در مفاصل.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

درمانگر شغلی، کار درمانگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

زوجین، زوج متاهل، زن و شوهر، زن و شوهر متاهل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

١ - رفع حالت بیماری، فرونشینی حالت بیمارگونە ٢ - درک فاصلە دو نقطە مجاور هم در کار با میکروسکوپ، کوتاهترین فاصلەای را گویند کە دو شیء نزدیک بە هم دا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

آدنوپاتی، بزرگ شدن غدەها بە ویژە گرەهای لنفاوی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دور کردن، دور کردن از خط میانی بدن، از جای خود بیرون کردن، حرکت به طرف خارج و دور، از مرکز بدن دور کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

عصب گیری، پی دار کردن، پی دار شدن، تعب، عصب رسانی، عصب دهی،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

١: ساختار X شکل در نقطه زیر مغز که دو عصب بینایی از روی یکدیگر عبور می کنند تشکیل شده است. 2: نقطه ای که در آن کروموزوم های جفت شده در طی اولین متاف ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

زن داداش، همسر برادر، زن برادر

پیشنهاد
٤

سقف داخلی بینی، سقف استخوان غربالی، صفحە غربالی استخوان پرویزنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ماهیچە پیازی اسفنجی، عضلە پیازی اسفنجی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

هورمون محرک قشر غدە فوق کلیوی، هورمون ادرینوکورتیکوتروپیک، محرک قشر غدە فوق کلیە ، آدرنوکورتیکوتروفین، آ درنوکورتیکوتروپین، آ درنوکورتیکوتروفیک، آ در ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

عصب لالە گوشی ــ گیجگاهی، عصب اوریکولوتمپورال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

عصب فرعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مفت خور، بندشو، سورچران Parasital, Parasitical

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پوسیدگی، تلاشی، تجزیە، انحلال، واهشتگی، فساد، انصراف، تعفن،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

همگونی، همانندسازی، جذب و تحلیل، تمثیل غذائی، درآشامش، جذب و ترکین غذا، همگون سازی،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

١: خار، نوک، ستیغ ٢: ستون فقرات، ستون مهرەها، تیرەی پشت، تیرە پشت، عمود فقری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

غدەبرداری، آدنکتومی، استئصال غدە برداشتن غدە با عمل جراحی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی دندانی, آنودونتیا، آنودونتی، آگومفوز، آگومفوسیز = آگومفوزیس Anodontia = Agomphiasis = agomphious = agomphosis

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نا گامی، بد گامی، آباسیا ناتوانی در راە رفتن بە علت فقدان هماهنگی عضلانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مقشرە، مدرج، وسیلەای در دندان پزشکی کە برای جداکردن سنگ از دندان بەکار میرود،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیوندگاە، کمیسور، صوار، رابط، مقرن، موصل، محل تلاقی، محل اتصال، سطح اتصال، سجاف، شیار، درز،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

شوهر ننە

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسفنوئید، سە گوش، گوەای، استخوان شب پرەای، گوە سان، گوە شکل،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سلول کشندە طبیعی، سلول قاتل طبیعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

واکنش شیمیایی، تفاعل شیمیایی، تفاعل کیمیائی، تفاعل کیمیاوی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شبانگاە، شب هنگام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آلل، ژنهای ناهمسان مجاور، الل، حلیل، دگرە، توالی ویژه یک ژن، ژن همردیف یکی از دو یان چند ژن با شکل متناوب در کروموزومهای یک جور قرار گرفتەاند و صفات ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آدوکسیون، نزدیک کردن، عمل نزدیک کردن یا حالت نزدیکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سینە جوجەای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

روانشناسی اجتماعی، روان شناسی اجتماعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گزانتومی پلکی، گزانتلاسما در پلکها پیدا میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساقدوش، ساقدوش داماد، شاەبالا paranymph, Groomsman, bridesman

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سطح زندگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شکافتن گوشە پلک چشم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دانش بیهوشی، دانش بی هوشی، علم بیهوشی، علم بی هوشی، بیهوشی شناسی، بی هوشی شناسی، هوشبر شناسی، هوش بر شناسی، مبحی بی وشی، شاخەای از دانش پزشکی مربوط ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

blood brain barrier = BBB سد مغزی ــ خونی، سد خونی مغزی، عاملی کە ممکن است مانع رسیدن بعضی مواد موجود در خون بە فضای داخلی بافت مغز بشود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

زندە دل، بانشاط، بی غم، شاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

متراکم کنندە هوا، کمپرسور هوا، فشردەگر هوا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آدوکت، نزدیک بردن، اداکت، ورین بردن، یقرب بەسوی مرکز یا خط میانی کشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Xanthoderma = xanthodermia زرد پوستی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کوتاهی گردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مو سفید، سفید مو