پیشنهادهای حمید سانی (٢٧)
قپی آمدن ( یا درکردن ) - بخود بالیدن - بخود نازیدن ( یا افتخار کردن )
رعب و وحشت عمیق عمومی
براحتی، به طرزخوشایندی
مس مس کردن - ور رفتن - ول گشتن
فرق ( جمع فرقه، cuit ) - مکاتب فکری
گذران بی هدف وقت ( تا تایم موردنظر، بمنظور رسیدن ب لحظه ای خاص )
پزشکی قانونی - متخصصین بررسی صحنه جرم/جسد
سخت گرفتارچیزی شدن - به ستوه آمده/مستأصل شده - مغروق
حواریون - مریدان
یقه باز ( پیراهن ) - چاکدار، چاک باز ( پیراهن زنانه ک تاروی سینه باز است )
فرومایه - پست - اسکول - مشنگ
اثر وتإثیرات تلقین ( مانندهنگامیکه ک چیزی بی اثر ب بیمارمیدهید ولی بخاطر تلقین دارو، اوبهبودی نسبی حس میکند )
نگاهی پیگیر ( جستجوگر ) - چشمانی ملتمس - ( عامیانه ) فضول، اشخاص فضول یاکنجکاو
ساییده شده - خورده شده - گاز گرفته شده (
سهمگین ومخرب - وحشتناک - کمرشکن، فلج کننده
شادتر - بشاش تر - سرگرم کننده تر
شپش زهار - شپشهای شرمگاهی
تنه زدن/خوردن - ضربه زدن - صدمه دیدن ( براثرضربه ناگهانی )
چی بگم واله! - فرقی نمیکنه ( بنظرمن، چون اسلنگ محسوب میشود، شایسته ست عامیانه ترجمه شود )
آژیرخطر - دزدگیر
کسیکه باطعنه وکنایه حرف میزنه و حرفهاش نیشدار وبامنظوره متلک گو - تیکه پران
متلک - تیکه - سخنی بانیش وطعنه
متضاد درهم پیچیدگی ست ( مثل بازکردن گوریدگی نخ کلاف )
دربعضی جملات بمعنی "لجن زار" یا "لجن وار" نیزمیباشد - مکانی باتلاق مانند
( حقوق ) تجاوز به عنف
عفونی شدن - عفونت کردن ( جراحت، زخم ) چرکین شدن
طلب بخشش و آمرزش - درخواست مورد لطف ومرحمت قرارگرفتن