تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این فقط یه نمونه شه. . . مشتی از خروار تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این فقط یه نمونه شه. . . مشتی از خروار تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشان دادن اقرار کردن اعتراف کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لباس های آماده و بازاری که سفارشی دوخته نمیشوند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش از این چندی پیش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حساس و زود رنج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

علّاف بودن علّاف چرخیدن/ گشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از کسی نافرمانی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازار تره بار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تبلیغ دینی و مذهبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بدون هیچ ملاحظه ای با بی فکری تمام با بی احتیاطی از روی غفلت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مهمل گو چرندباف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشکالی نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تیپ و قیافه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در متون توسعه ی فردی ( به شکل فعل ) به معنای پذیرا بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مراقبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محتاط بودن در اعمال یا گفتار ، اغلب برای جلوگیری از ایجاد آسیب یا توهین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رودخانه ی خشک که فقط در زمان سیل از آب پر می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای کند و کاو کردن در یک مشکل به صورت لایه به لایه و جزئی نگر، تا به طور کامل درک کنید که چه چیزی باعث آن شده است.

پیشنهاد
٠

برای بیان اینکه چیزی کاملاً با چیز دیگری متفاوت است از سوی دیگر از طرف دیگر در مقابل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طور غیرمنتظره فکری به ذهنم رسید یا چیزی را متوجه شدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو سر بُرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به دور از قضاوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرض را بر این می گذاریم که. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آگهی نویسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( شخص ) تربیت کردن ( دستگاه ) تنظیم کردن طبق فرهنگ هزاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شغل جانبی فعالیتی که فرد در کنار شغل اصلی خود انجام می دهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشنهادِ قیمت دادن موقع خرید چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشتری احتمالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نجوا پچ پچ زمزمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مقدس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معقول بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تظاهر به صمیمیت صمیمیت ساختگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عاقلتر بودن گول کسی را نخوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سین جیم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوش باش خوش بگذره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرهنگسرا محل اجتماعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به دل ننشستن حق مطلب را ادا نکردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبق فرهنگ معاصر هزاره: دست وپاگیر اسبابِ زحمت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوال یا انتقادی را بیان کردن سوال برای کسی پیش آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موشکافی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جالب اینجاست که

پیشنهاد
٠

باعث شویم احساس ناخوشایندی از وحشت یا انزجار در کسی به وجود آید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناتوانی در پیدا کردن مسیر درست سردرگمی و درماندگی در انتخاب راه درست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دلسرد شدن از کسی قطع امید کردن از چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خود اعتباردهی پذیرش و تأیید درونیات، افکار و احساسات خود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارزش قائل نشدن

پیشنهاد
٠

زیر پای کسی خالی شدن احساس بی ثباتی و عدم امنیت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاربر Farhood جمله ای که نوشتین یه اصطلاحه و اونطوری که شما نوشتین معنی نمیشه! We felt the ground give way under our feet ما احساس کردیم زیر پامون خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای انجام کاری توجیه داشتن