billabong


بیع نامه، سند فروش، (استرالیا) ایستاب، مانداب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in Australia, a pool formed by a backwater channel of a stream.

جمله های نمونه

1. The Billabong had been saved at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]بیلابونگ در ساعت یازدهم نجات یافته بود
[ترجمه ترگمان]The در ساعت یازدهم ذخیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On one hand agricultural capital the circumstance to billabong of blame farming domain still very serious.
[ترجمه گوگل]از یک طرف سرمایه کشاورزی، شرایطی که باعث سرزنش دامنه کشاورزی می شود هنوز بسیار جدی است
[ترجمه ترگمان]در یک سو، وضعیت کشاورزی مورد نظر، هنوز بسیار جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Handle economic substance, begin personnel billabong to achieve close, involve an issue much, already specific complex.
[ترجمه گوگل]رسیدگی به مواد اقتصادی، شروع بیلبونگ پرسنل برای رسیدن به نزدیک، شامل یک موضوع بسیار، در حال حاضر پیچیده خاص
[ترجمه ترگمان]دسته اقتصادی را بررسی کنید، پرسنل billabong را برای رسیدن به نزدیکی آغاز کنید، یک مساله بسیار پیچیده را در پیش بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Difficulty of job of billabong of depletion of numbers and pressure are quite great.
[ترجمه گوگل]سختی کار بیلبونگ کاهش اعداد و فشار بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]سخت بودن کار در مورد تخلیه اعداد و فشار بسیار عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Once a jolly swagman camped by a billabong.
[ترجمه گوگل]یک بار یک سواگمن شوخ در کنار یک بیلابونگ اردو زده بود
[ترجمه ترگمان]زمانی که در آنجا یک swagman شاد در آنجا توقف کرد و در آنجا توقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And the billabong handle of new design makes strong water form becomes follow one's inclinations, design of all these style makes water bath more free from worry and satisfied.
[ترجمه گوگل]و دسته بیلبنگ طراحی جدید باعث می شود آب قوی شکل بگیرد و از تمایلات فرد پیروی کند، طراحی همه این سبک ها باعث می شود حمام آب بدون نگرانی و رضایت بیشتر شود
[ترجمه ترگمان]و دسته billabong طراحی جدید باعث می شود که شکل آب قوی شود، طراحی تمام این سبک، حمام آب را از نگرانی و رضایت معاف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Carry original name, personnel billabong, bank debt is assumed by office.
[ترجمه گوگل]همراه با نام اصلی، پرسنل بیلبونگ، بدهی بانک توسط دفتر به عهده گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]نام اصلی، پرسنل billabong، بدهی بانک به دست اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Barton had clinched the world title - his subsequent victory in the Billabong was almost a formality.
[ترجمه گوگل]بارتون عنوان جهانی را به دست آورده بود - پیروزی بعدی او در بیلابونگ تقریباً رسمی بود
[ترجمه ترگمان]بارتون عنوان قهرمانی جهان را به دست آورد و پیروزی بعدی او در the تقریبا یک تشریفات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conjuring an image as old as his ancestors, an Aboriginal teenager dons a mask of mud while swimming in a billabong, or water hole.
[ترجمه گوگل]یک نوجوان بومی که تصویری به قدمت اجدادش را تداعی می‌کند، در حین شنا کردن در یک بیلابونگ یا چاله آب، ماسکی از گل می‌پوشد
[ترجمه ترگمان]یک نوجوان بومی که در حال شنا کردن یک تصویر به قدمت نیاکانش می باشد، در حالی که شنا کنان در گودالی آب یا آب شنا می کند، یک ماسک گل را بر روی خود می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gang says, roll out board right board market impact is not big, won't billabong board capital.
[ترجمه گوگل]باند می گوید، رول از هیئت مدیره سمت راست تاثیر بازار هیئت مدیره بزرگ نیست، نمی خواهد billabong سرمایه هیئت مدیره
[ترجمه ترگمان]دسته می گوید، \" فشار وارد شده بر روی صفحه سمت راست، بزرگ نیست، به عنوان پایتخت هیات مدیره انتخاب نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The product line of dried noodles of the gram, offer for billabong personnel manage convenient.
[ترجمه گوگل]خط تولید رشته فرنگی خشک گرم، پیشنهاد برای پرسنل بیلابونگ مدیریت راحت است
[ترجمه ترگمان]خط تولید of خشک گرم، پیشنهاد برای پرسنل billabong مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "The net is handed in meeting " carry network sale channel just about, go to billabong of slow-moving foreign trade product home market, lend the trade inside this open the market.
[ترجمه گوگل]"شبکه در جلسه تحویل داده شد" حمل کانال فروش شبکه فقط در مورد، رفتن به billabong از تجارت خارجی آهسته در حال حرکت بازار داخلی محصول، وام تجارت در داخل این بازار باز است
[ترجمه ترگمان]این شبکه در حالی که \"شبکه فروش شبکه را فقط در مورد آن قرار می دهد\" به بازار فروش گذاشته می شود، به billabong از بازار داخلی بازار داخلی که به آرامی حرکت می کنند، کمک می کند و تجارت داخل این بازار را به این بازار قرض می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Apart from being a popular surfing destination Jeffreys Bay is also renowned for its blue flag beaches and for hosting the annual Billabong Pro WCT surfing event at Supertubes during July.
[ترجمه گوگل]جدا از اینکه یک مقصد محبوب موج‌سواری است، خلیج جفریس به‌خاطر سواحل با پرچم آبی و میزبانی رویداد موج‌سواری سالانه Billabong Pro WCT در Supertubes در ماه جولای نیز مشهور است
[ترجمه ترگمان]خلیج جفریز در کنار سواحل پرچم آبی مشهور است و میزبان مسابقات سالانه Billabong پرو WCT در Supertubes در طی ماه ژوئیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] آبراهه کور
[زمین شناسی] کانال کور الف) اصطلاحی که در استرالیا استفاده می شود برای یک کانال بن بست که از یک رودخانه خارج می شود و به یک بستر جریان خشک ختم می شود که ممکن است بطور فصلی پر شده باشد. ب) یک اصطلاح استرالیایی برای یک آبگیر طویل که بوسیله طغیان موقتی از یک جریان آب تولید شده است و همچنین برای یک دریاچه شاخ گاوی که ممکن است بطور دائمی از آب پر نباشد. ریشه کلمه: اصطلاح انورجنیالی، به معنای رودخانه مرده.

انگلیسی به انگلیسی

• branch of a river that does not lead into another body of water, "dead-end" channel; riverbed that is only covered in water during the rainy season; pool of stagnant water

پیشنهاد کاربران

رودخانه ی خشک که فقط در زمان سیل از آب پر می شود
تالاب

بپرس