پیشنهادهای ف. دیبافرید (٦٦)
ایستگاه مقصد رو رد کردن
چیزی را که به شما گفته می شود کاملاً باور نکردن، زیرا فکر می کنید بعید است که درست باشد You have to take everything she says with a pinch of salt, b ...
استانداردهای سختگیرانه Set high standards - - even if you feel unqualified to meet them
تیزهوش
اگر ذهن فردی یا فردی را تیغ تیز توصیف می کنید، منظورتان این است که آن شخص خیلی واضح و سریع فکر می کند She's got a razor - sharp mind.
an ability to imagine unlikely situations very clearly
کسی که مردم از گذراندن وقت با او لذت می برند Jane is such good company
بیبی فیس
Long and hanging down heavily
طی کردن مسیر کوتاه
ادامه دادن Some graduates go on to do a masters
برای گذران زندگی In the past human to make ends meet had to manual labor to supply own basic needs.
بصورت تفریحی ( نه دائمی )
به معنای محدود و مقید بودن نیز می باشد
نگرش
خلاصه بگم ، خلاصه که ، خلاصه کنم
دور دور کردن با ماشین، چرخیدن در خیابان با ماشین
بجا ، مناسب
اتخاذ تدابیر The police are taking new measures to fight crime.
قصد داشتن ، بنا داشتن Liz Truss set to unveil plans to limit energy bill rises
a day when you feel and look messy Also describe a day that doesn’t go well روز بی حوصلگی و کرختی، روزیکه اکثر موارد بد میاری
Dos and don'ts are rules about what you should and shouldn't do in certain situations.
پرسشی همراه با تردید که شما احتمال میدهید جواب طرف مقابل خیر باشد ولی مودبانه می پرسید I don't suppose you know anywhere good to stay? یه جای خوب و ...
درخواست مودبانه : ممکنه براتون؟ مقدوره برات ؟ "I wonder if you'd �mind �changing seats with my nephew, so we can sit together, " the older man said.
زیرکانه ، مخفیانه sneaky, underhanded tactics
گذراندن She undertook an intensive Arabic course
تقدیم شده به
concerned with what is actually the case
you'll get around 2 hours continues use before you need recharge شما حدود ۲ ساعت استفاده مداوم خواهید داشت قبل از اینکه نیاز به شارژ پیدا کنید . - ...
آس و پاس ، ورشکسته
غرق شدن ، از جا کنده شدن He was swept away in avalanche
دارا بودن
رخ دادن a bit of a fracas broke out
از بین بردن The beautiful thing about knowledge is that, nobody can take it away
تضعیف می کند
حیرت زده
سکون ، راکد
بررسی کردن هم میشه
اغلب معنی شهادت رو میده اصلا به معنای اقرار نیست معنای دورش تصدیق کردن هست که از این جهت با attest مترادفه
پیشنهاد کردن، ارائه کردن دلیل Never expect him to come up with a brilliant idea.
همان لحظه ، یک لحظه
تحمیل کردن Ruled the evil over that it exacted on the village folk for hundreds of years, bringing disease, and misery.
غیر قابل تشخیص
هماهنگ نبودن For whatever reason, guys were just� not in tune �with what we had been doing.
در طول مسیر ( کاری را انجام دادن ) ، در آن دوران یا مدت زمان Buy a burger and eat it on the way مثال۱ I’ve succeeded in this business مثال۲ , and me ...
در ابتدای نامه ها به معنای باسلام ، با درود است
"This will ensure that persons with facial coverings can continue to enter the Chamber galleries, without needing to be identifiable".
یک عدد شلوار I bought a pair of black pants and a pink skirt
در مورد شلوار برای یک عدد هم به کار برده میشه I bought a pair of black pants and a pink skirt
یعنی ، اینه که You can not walk, that is, you have to take a taxi