تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایستگاه مقصد رو رد کردن

پیشنهاد
٦

چیزی را که به شما گفته می شود کاملاً باور نکردن، زیرا فکر می کنید بعید است که درست باشد You have to take everything she says with a pinch of salt, b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

استانداردهای سختگیرانه Set high standards - - even if you feel unqualified to meet them

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تیزهوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر ذهن فردی یا فردی را تیغ تیز توصیف می کنید، منظورتان این است که آن شخص خیلی واضح و سریع فکر می کند She's got a razor - sharp mind.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

an ability to imagine unlikely situations very clearly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که مردم از گذراندن وقت با او لذت می برند Jane is such good company

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیبی فیس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Long and hanging down heavily

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طی کردن مسیر کوتاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ادامه دادن Some graduates go on to do a masters

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای گذران زندگی In the past human to make ends meet had to manual labor to supply own basic needs.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بصورت تفریحی ( نه دائمی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به معنای محدود و مقید بودن نیز می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نگرش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خلاصه بگم ، خلاصه که ، خلاصه کنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دور دور کردن با ماشین، چرخیدن در خیابان با ماشین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بجا ، مناسب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتخاذ تدابیر The police are taking new measures to fight crime.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

قصد داشتن ، بنا داشتن Liz Truss set to unveil plans to limit energy bill rises

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

a day when you feel and look messy Also describe a day that doesn’t go well روز بی حوصلگی و کرختی، روزیکه اکثر موارد بد میاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Dos and don'ts are rules about what you should and shouldn't do in certain situations.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرسشی همراه با تردید که شما احتمال میدهید جواب طرف مقابل خیر باشد ولی مودبانه می پرسید ‏ I don't suppose you know anywhere good to stay? یه جای خوب و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درخواست مودبانه : ممکنه براتون؟ مقدوره برات ؟ "I wonder if you'd �mind �changing seats with my nephew, so we can sit together, " the older man said.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرکانه ، مخفیانه sneaky, underhanded tactics

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذراندن She undertook an intensive Arabic course

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقدیم شده به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

concerned with what is actually the case

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

you'll get around 2 hours continues use before you need recharge شما حدود ۲ ساعت استفاده مداوم خواهید داشت قبل از اینکه نیاز به شارژ پیدا کنید . - ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آس و پاس ، ورشکسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

غرق شدن ، از جا کنده شدن He was swept away in avalanche

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دارا بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

رخ دادن a bit of a fracas broke out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از بین بردن The beautiful thing about knowledge is that, nobody can take it away

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تضعیف می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

حیرت زده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سکون ، راکد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بررسی کردن هم میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اغلب معنی شهادت رو میده اصلا به معنای اقرار نیست معنای دورش تصدیق کردن هست که از این جهت با attest مترادفه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشنهاد کردن، ارائه کردن دلیل Never expect him to come up with a brilliant idea.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

همان لحظه ، یک لحظه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحمیل کردن Ruled the evil over that it exacted on the village folk for hundreds of years, bringing disease, and misery.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

غیر قابل تشخیص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هماهنگ نبودن For whatever reason, guys were just� not in tune �with what we had been doing.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در طول مسیر ( کاری را انجام دادن ) ، در آن دوران یا مدت زمان Buy a burger and eat it on the way مثال۱ I’ve succeeded in this business مثال۲ , and me ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

در ابتدای نامه ها به معنای باسلام ، با درود است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"This will ensure that persons with facial coverings can continue to enter the Chamber galleries, without needing to be identifiable".

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک عدد شلوار I bought a pair of black pants and a pink skirt

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در مورد شلوار برای یک عدد هم به کار برده میشه I bought a pair of black pants and a pink skirt

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یعنی ، اینه که You can not walk, that is, you have to take a taxi

١