تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کسب آرامش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از انواع میو های کاکتوس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Point of view

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آقای شهری محترم اصطلاحات انگلیسی رو بیشتر مطالعه کنید تا یاد بگیرید، این رفتار شما مصداق واضح مز*ا*احمت هست لطفا این رفتار "کی*نه توزانه" رو رها کنید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به جزمفاهیمی که دوستان گفتند، با توجه به متن مدنظر مفهوم مشروط به و منوط به را هم می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اکولوژی یا بوم شناسی شاخه ای از زیست شناسی است که به بررسی چگونگی تعامل ارگانیسم ها با محیط خود و موجودات دیگر می پردازد. هر ارگانیسم با ارگانیسم های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یافتن تصادفی ( به انگلیسی: Serendipity ) یا ( به فرانسوی: S�rendipit� ) یا بخت یافت، یا تحصیل غیرمترقبه نعمت، به یافته یا دستاوردی اتفاقی و مفید و مث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در پژوهش های علمی، در متون علمی و ادبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آب وهوای غیرعادی، آب وهوایی شدید یا آب وهوای 'ترین ( به انگلیسی: Extreme weather ) ، شامل آب وهوای غیرمنتظره، نامعمول، شدید یا غیرفصلی آب وهوایی است. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[همانطور که مشخص است] You use expressions such as as it is, as it turns out, and as things stand when you are making a contrast between a possible si ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون خدمه یا سرنشین || پهپاد = uncrewed aerial vehicle

پیشنهاد
١

علم اطلاعات مکانی ( Geospatial Information Science یا GIScience ) یکی از معادل های GIS عبارت است از Geospatial Information Science که به اختصار GISc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

علمک گاز

پیشنهاد
١

means to pass a test with a very great score!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

intact

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۲۱ مهرماه سالروز پیروزی کاوه آهنگر و فریدون بر ضحاک ماردوش و بر تخت نشستن فریدون در تقویم زرتشتیان می باشد که به جشن رام روزی معروف شده است. فارغ از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

precipitation درسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رکسانا نامی یونانی برگرفته از نام ایرانی باستان روشنک است. *Raṷxšnā - ( ولی نه *Raṷxšā̆nā - ) که معادل زنانه همتای مردانه اش *Raṷxšna ( که در نوشتار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیگیری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

contract درسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

absorb درسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درخواست دهنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم حوصله و یا بی حوصله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Tripping به معنی توهم hallucinated است اما وقتی از آن در زبان عامیانه استفاده می کنیم به معنای آرامش است . . . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خدمات از راه دور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

infertile

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

mother tongue درسته!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

1. [countable] an official rule or order 2. [uncountable] control over something, especially by rules

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاهش ارزشِ . . . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گرامر: You use plenty of before an uncountable noun: اسامی غیرقابل شمارش There is plenty of evidence that he is guilty. ✗Don’t say → There is a plen ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

plenty درسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرازیر شدن

پیشنهاد
١

بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A let - down is a disappointment that you suffer, usually because something has not happened in the way in which you expected it to happen.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدارک به دست آمده از مهاجرت آریایی های دارای سفال خاکستری متعلق به هزارهٔ دوم تا پیش از تأسیس پادشاهی مادها بیشتر شامل قبرها و گورستان ها بوده است. ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیدایش _ بیداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مفهوم "حاکی بودن از . . " نیز معنی می دهد. if something symbolizes a quality, feeling etc, it represents it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

روحیه بخشیدن to become less sad, or to make someone feel less sad. to become more cheerful; to make somebody/something more cheerful

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رنگ کدر و تیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ارغوانی، بنفش مات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبی کمرنگ، آبی پاستیلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در جواب ( پاسخ به بابای حمید ) آذربایجان با " ذ" نوشته میشه و آذر به معنای آتش هست اما "آزر" یک کلمه اربی_عبری است که مفهومی ندارد فقط نام پدر حضرت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

lip - smacking خیلی خوشمزه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اینطوری خوشمزه ( عکس ) معادلش در فارسی یعنی انقدر خوشمزه است که �انگشتاتم باهاش میخوری�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sharing is caring means that if you share with that person, you actually care for the person. For example, food. You share food with another person ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ریشه واژه:این کلمه از تاتار کریمه ابداع شد: "şış" ( "تف" ) توسط قزاق های اسلوبودا و زاپوروژی ( اوکراین_کریمه ) و در قرن 18 وارد روسی شد و از آنجا به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آقای مهدی خوری دو هزاری غلطه اون دو زاری هست، سکه دو زاری میوفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معرکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

میخکوب کننده - هیجان انگیز در عین حال عصبی کننده 1. a situation in a story, film, or competition that makes you feel very excited or nervous because ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طاقت فرسا