mauve

/moʊv//məʊv/

معنی: رنگ بنفش، رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر، قفایی
معانی دیگر: (رنگ) ارغوانی روشن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a purple dye made from aniline.

(2) تعریف: a light bluish purple color.

جمله های نمونه

1. It bears clusters of mauve flowers in early summer.
[ترجمه گوگل]در اوایل تابستان خوشه‌هایی از گل‌های ارغوانی دارد
[ترجمه ترگمان]این رشته در اوایل تابستان خوشه های گل mauve را حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All shades of mauve, lilac, lavender and purple were fashionable.
[ترجمه محیا] رنگ ارغوانی روشن
|
[ترجمه گوگل]تمام سایه های ارسی، یاسی، اسطوخودوس و بنفش مد بودند
[ترجمه ترگمان]همه رنگ های ارغوانی، بنفش، بنفش، بنفش و ارغوانی مد روز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mauve expressed interest in his work, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که موو به کار خود ابراز علاقه کرد
[ترجمه ترگمان]او گفت که Mauve در کار خود ابراز علاقه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mauve proposed his name for membership of the Pulchri Art Club, where Vincent could draw the models available without extra expense.
[ترجمه گوگل]موو نام خود را برای عضویت در باشگاه هنری Pulchri پیشنهاد داد، جایی که وینسنت می‌توانست مدل‌های موجود را بدون هزینه اضافی بکشد
[ترجمه ترگمان]Mauve نام خود را برای عضویت در باشگاه هنر Pulchri پیشنهاد کرد، جایی که (وینسنت)می توانست مدل های موجود را بدون خرج اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her hat was mauve plush with a veil.
[ترجمه گوگل]کلاه او مخملی ارغوانی با روبنده بود
[ترجمه ترگمان]کلاهش از مخمل ارغوانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He finds what he is after on the mauve horizon, an eagle soaring quietly there.
[ترجمه گوگل]او آنچه را که به دنبالش است در افق ارغوانی می یابد، عقابی که بی سر و صدا در آنجا پرواز می کند
[ترجمه ترگمان]چیزی را که بعد از آن در افق ارغوانی دیده می شود می یابد، عقابی که به آرامی پرواز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Attractive blossoms with mauve and white petals which blend and merge into one another.
[ترجمه گوگل]شکوفه های جذاب با گلبرگ های ارغوانی و سفید که در هم می آمیزند و به هم می پیوندند
[ترجمه ترگمان]شکوفه Attractive با گلبرگ های سفید و سفید که ترکیب می شوند و با یکدیگر ترکیب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Although Garfield's tone is a little dry, Mauve is a fitting tribute to the man who pioneered industrial chemistry.
[ترجمه گوگل]اگرچه لحن گارفیلد کمی خشک است، اما موو ادای احترامی مناسب برای مردی است که پیشگام شیمی صنعتی بود
[ترجمه ترگمان]اگرچه لحن گارفیلد کمی خشک است، اما Mauve یک ستایش مناسب برای مردی است که در شیمی صنعتی پیشگام بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Every surface had turned to mauve as the sun descended, ending the debate over the color of the stone.
[ترجمه گوگل]با فرود خورشید هر سطحی به رنگ ارغوانی درآمده بود و به بحث بر سر رنگ سنگ پایان داد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خورشید پایین می آمد همه سطح به ارغوانی تبدیل می شد و بحث بر سر رنگ سنگ تمام می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mauve said no, he should get a bed: he would lend him the money.
[ترجمه گوگل]موو گفت نه، او باید یک تخت بگیرد: او پول را به او قرض می داد
[ترجمه ترگمان]Mauve گفت: نه، او باید یک تخت بگیرد؛ پول را به او قرض خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was only a ten minute walk from Mauve, who had promised to help him settle in.
[ترجمه گوگل]او تنها ده دقیقه پیاده از موو، که قول داده بود به او کمک کند تا در آنجا مستقر شود، فاصله داشت
[ترجمه ترگمان]او فقط ده دقیقه راه رفتن از Mauve بود که قول داده بود به او کمک کند تا در آنجا ساکن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mauve put himself out in all sorts of ways - a highly irritable man who could be expansively generous.
[ترجمه گوگل]موو خود را به انواع مختلف نشان داد - مردی بسیار تحریک پذیر که می توانست بسیار سخاوتمند باشد
[ترجمه ترگمان]Mauve خود را با انواع و اقسام ways و irritable که با expansively generous، بیرون می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Possibilities remaining were pink, lime green, orange and mauve.
[ترجمه گوگل]احتمالات باقی مانده صورتی، سبز لیمویی، نارنجی و ارغوانی بود
[ترجمه ترگمان]مقادیری که باقی مانده بودند صورتی، سبز لیمویی، نارنجی و ارغوانی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mauve kept insisting that he should concentrate more on studies from plaster casts.
[ترجمه گوگل]موو مدام اصرار داشت که باید بیشتر روی مطالعات گچ بری تمرکز کند
[ترجمه ترگمان]Mauve اصرار داشت که باید بیشتر بر روی مطالعات از قالب گچ تمرکز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ferroan calcite Varying through mauve, purple to royal blue with increasing Fe content.
[ترجمه گوگل]کلسیت فروآن با رنگ ارغوانی، بنفش تا آبی سلطنتی با افزایش محتوای آهن متغیر است
[ترجمه ترگمان]Ferroan کلسیت از طریق بنفش، بنفش تا آبی سلطنتی با افزایش مقدار Fe تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنگ بنفش (اسم)
mauve

رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر (اسم)
mauve

قفایی (صفت)
mauve, retrograde, nuchal

تخصصی

[نساجی] رنگ بنفش - بنفش مایل به ارغوانی سیر

انگلیسی به انگلیسی

• pale bluish-purple color, purple dye made from aniline
pale bluish-purple, purple
something that is mauve in colour is pale purple.

پیشنهاد کاربران

کالباسی
ارغوانی، بنفش مات
mauve
پوست پیازی
یاسی
violet
بنفش کمرنگ

بپرس