پیشنهادهای سید پوریا حسینی (١٤٤)
محافظت
جعبه چوبی ( مخصوص بسته بندی )
پیشکش کردن، هدیه دادن
هضم کردن ( اتفاقات و مسائل ناخوشایند )
دست نگهداشتن/نگاه داشتن
صلح جویانه، آشتی طلبانه
characterized by or expressing certainty or affirmation. a positive answer.
محفظه کوچک
تنفس، وقفه
عذاب وجدان
حدود یک روز
تنزیل درجه، کاهش رتبه
متزلزل
مبارز، عضو گروه مقاومت
اسیر
اگر در زمان گذشته استفاده شود، معنیِ �در آن زمان� می دهد؛ در واقع �درحال حاضر� یا �فعلاً� در مورد گذشته مفهومی ندارد.
معادل Key Generator و به معنی کلیدی هست که نرم افزارها رو باهاش فعال می کنیم
ابلهانه، احمقانه
فرمانده عالی
معاون شهردار
قاطعانه
نیک بختانه
گوشمالی دادن
تفوق یافتن
incidentally
1. مملو بودن، پر بودن ( مثلاً وقتی خیابان راه بندان میشه ) ؛ 2. وقتی از فرط احساسی خاص، زبان بند بیاد یا میشه گفت نفس بند بیاد.
توقفگاه فرعی
با خودرو جایی رفتن، سر زدن به جایی
بی فروغ
پذیرش مسئولیت، برعهده گرفتن چیزی، تحت تسلط داشتن
دلسوزی، اشتیاق، تمایل، توجه
نقش بازی کردن، ظاهرسازی
مسلسل استن
ماجراجو
در هوانوردی و طبق مقررات آژانس ایمنیِ هوانوردیِ اروپا ( EASA ) ، مجموعه ای از امور نگهداری با برنامه زمانی مشخص، رویه های مرتبط با آنها و اصول استاند ...
کشتی بیمارستانی
سپاه اطلاعات
رسواسازی، افشاگری
معلوم شدن، فاش شدن، آشکار شدن
غیرمهندسی
کاهل
فرهنگ طرد
پیرامون
گلوله رسام که اغلب بهش میگیم منور. در حالت کلی هم مهمات رسام رو Tracer ammunition میگن.