پیشنهادهای Parsa (٩٧)
موش زبان کسی را خوردن
شاکر و قدردان در موقعیت و شرایطی سخت یا بخصوص. توجه کنید که واژه grateful قدردان و ممنون از کسی هست و هیچ شباهتی با thank ful ندارد. Grateful ب ای ا ...
Slowly slowly or slowly and steady آهسته و پیوسته
شایعه بزرگ و قلنبه
تخمه فروش😆
تقلید کسی را در آوردن Take one's off
سرقت ادبی
بحث بر سر زیر و روی چیزی به علاوه ی جزئیات آن
ویژگی اصلی چیزی Seminal feature
Keep diary
کشور های کمونیستی
دل کسی را بدست آوردن
معنی دومش میشه دیر خوابیدن
مزایده گذاشتن
Bored stiff
جلسات مقدماتی
نتایج اولیه
با سرعت هشدار دهنده ای
اقدامی بحث برانگیز
راه کسی را هموار و باز کردن Pave the way
کتاب پرحجم و ضخیم
در. مقیاس کوچکتر
No sooner. . . . than
Give a hundred percent Or Give a hundred and ten percent Give ones best shot نهایت تلاش را به کار بستن
چیزی در چنته نداشتن
به دقت چیزی را دیدن
زرنگی
خسارت جبران ناپذیر
تقصیر را گردن کسی انداختن
رنگ براق و روشن
در شرف انجام کاری بودن Be about to do sth
محل فرود مکان فرود
فریب دادن کسی
مدام به یک موضوع فکر کردن
These attractive young couple just live for each other این دو زوج خوشگل و جوان فقط برای هم دیگه زندگی میکنن و نه چیز دیگه ای. Peter works round the ...
ساختار کاملش Too adj for one's liking It's too salty for liking چون که زیاد شوره دوسش ندارم
Out of sorts
عادت غذایی
گناهکار شناخته شدن
ورشکسته
اختصاص دادن منابع محدود
It's an Italian word that means bank rupt or run out of money
خوشحال و راضی
امنیت شغلی
Ear splitting sound or noise
به وضوح دیده میشود
جان به جان آفرین تسلیم کردن
شیرینی خور
زمان مسافرت را کوتاه کردن
Brown noser
Unbearable pain
بالا بردن روحیه دلگرمی Morale
حوادث جزئی و کوچک
به خوبی عبارت پردازی شده
با کسی مخالفت کردن Reject
حضور یافتن در دادگاه
Out of bounds خارج از محدوده منطقه ممنوعه
Something incredible in a negative way
Shape نهههههه share بیسواد بلد نیستی ننویس!😆
تغییر مسیر دادن
کاری رو عالی و بی نقص انجام دادن He done her homework on fire.
With out people in sea shore
کسی را از جایی ( به زور ) بیرون کردن مترادف throw out. The English teacher Chuck his student out because of bad behavior. معلم انگلیسی دانش آموزشو ...
Feel like doing sth
To make matters or things worse
سرما خوردگی خفیف و جزئی
Stay up
غرق در کتاب یا مطالعه بودن
کلاب شبانه برای رقص و پارتی
خوش قیمت قیمت مناسب و منصفانه
کسی یا چیزی را سنجش و ارزیابی و محک زدن. مثلا در مصاحبه ها
مرخصی گرفتن Take a vacation
کسی را عصبانی کردن Bug sb
شیرینی میوه دار Apple brownie پای سیب
شوکه شدن
ترک شده. فراموش شده
خوشحال شدن
تحمل کردن Endure Withstand
What's done is done A fait accompli The second one is French idiom
کاملا چیزی رو دونستن
لاغر و باریک ( دراز )
Give birth to sb
آزمایشی انجام دادن
بحث ادامه دار و مستمر Constant discussion
چیزی رو ازخانه بیرون کردن یا پرت کردن و یا دور ریختن
سخت کار کردن Work like a dog/horese
All thumbs
همه جای دور و بر و اطراف
غیر قابل درک نامشخص نامعلوم و مبهم
آرام و بی سر و صدا
بسیار سریع
این اشتباه نوشته شده. لطفا اصلاح کنید. As smooth as silk
منظره ساده و معمولی
پذیرفت یک موقعیت ناراحت کننده مثل مرگ عزیزی
تمام کردن چیزی Run out
تماس رو بدون خداحافظی رو کسی قطع کردن!!
شارژ کردن تلفن برای تماس