پیشنهادهای نیلوفر نیک کار (٥٢٣)
ایالت سانتافه
اسب سواری
ایالت پالو پینو
چرت و پرت, حرف بی ارزش
در یک فاصله دور زدن
سیم خاردار
جدا کردن, رهانیدن ( ادبیات داستانی )
تنومند, قوی
پسرِ مطیع, پسرِ سر براه, پسرِ خلف
آسمان جل خیلی قد بلند ( به فارسی خودمانی: نردبان دزدها )
مادی گرایانه ( صفت )
دوران فراموشی
بی نهایت, بیش از حد
جست و خیز کردن شلنگ تخته انداختن خرامانیدن =lope
قاپیدن چیزی گرفتن چیزی چنگ زدن به چیزی
سالخورده, دنیا دیده
باز کردن گذرگاه/ محل عبور
وای خدای من! بارالها! ( در ادبیات داستانی )
نیمه عریان
به آهستگی
تا نیمه چرخیدن نیم چرخ زدن
خسته شدن, بی رمق بودن, بی انگیزه بودن
نشان دادن بر روی چیزی انعکاس چیزی را نشان دادن
لحن تشریفاتی
بلشامپ: روستایی در انگلستان
خواهان, مدعی, تعقیب کننده
هارویچ: نام شهری در انگلستان
در اشاره به
استان اسکونه در سوئد
بی نظم و ترتیب
سبز روشن
قفل فنردار
اگر بعد از how ویرگول داشته باشیم, "آخه" معنی میشود.
شهر برج و بارودار
اتاق گنبدی
شهر نیشوپینگ در سوئد
جنگلبان نگهبان جنگل
با تلاش و کوشش بسیار با تقلای فراوان
ناگهان ایستادن ناگهان متوقف شدن
شناخت خوبی از چیزی داشتن در شناخت چیزی حرفه ای بودن
شهر خورزین ( داستان کنت مگنوس )
کتاب سی لغت ( داستان کنت مگنوس )
فکر خود را به سمت دیگر بردن
سفر زیارتی حزن انگیز ( در داستان کنت مگنوس )
( فعل ) بدهکار بودن به کسی/ مرهون کسی بودن
با قاطعیت
معطل کردن در چیزی تاخیر کردن در چیزی
نوشتن ایده و متن یادداشت برداری کردن ب قلم تحریر در آوردن ( در رمان ها )
فوق العاده ( قید )
کلمه ای فرانسوی به معنای کاخ, قلعه, دژ