پیشنهاد‌های نعمت الله عبقری (٦١)

رهبر

روحش شاد و یادش گرامی باد

در زبان لری لباس

ما یک نوع رو نویسی هم داریم که بنده سال های پیش در کتاب لغت نامه ای از استاد دانش محمدی نامی که ایشون شاعر هم بودن خوندم که این رو نویسی جوریه که شای ...

نکاح. جماع. نیروی شهوت

دلم رو گرفت غم کهنه و نو غم کهنه نرفت باز آمد غم نو

کمی بیشتر از طاقت یک انسان در سختی و مشکلات را دندان بروی جگر میگویند

اول خیشتن را در یاب بعد یاری رسان

دله مرد:مردی که هرزه باشد چشم چران باشد

کفتری که بر روی بوم دیگران بنشیند به هوای خوردن چیزی

روحش شاد یادش گرامی

سر زمین سختی و مشقت

دانی که چرا خدا داده تو را دو دست با یک دست کار خود کنی با دست دگر مشکل گشایی

از شعر رودکی میشه فهمید که منظور از بزی همون زندکی کن یا زندگی کردن است داده قناعت کن و با داد بزی در بند تکلف مشو، آزاد بزی در به ز خودی نظر مک ...

افسوس

به لری میشود دهان مثال:دوِر چهلت بوند معنی:دختر دهانت ببند

از قدیم زنی که خال داشته خوشکل هم بوده خاطر خواهانش هم در خونشون رو از پاشنه در میاوردن شو و زنجیر غموم روز و بینوُیی خال کُنج لویت منه کشوند و گدو ...

بنا کننده

خیلی جاها میشه از دله استفاده کرد به عنوان مثال دله مرد:مردی که هرزه باشد چشم چران باشد دله کفتر: کفتری که بر روی بوم دیگران بنشیند به هوای خوردن چی ...

به چشمون که ته دوری مه اسیروم اگر ته مرده شوری خدا کند مه بمیروم!

هزاران ها گشته ام کو دریغ از یک رفیقی هزاران ها باید بگردم من تا بیابم یک رفیقی.

لرها به فرزند آخر خود میگویند پیرزا

در گویش لری یعنی فرزند آخر خانواده

در گویش لری به کسی که بیماری واگیر داری داشته داشته باشد موچ گفته میشود

در زبان لری جمعه شب

گر زنی چوزش نهی چیزش بده بشنو این از من که کار افتاده ام گادن مفتی نمی ارزد بهیچ من زن مفتی مکرر گاده ام. یغمای جندقی ( ازفارسنامه ناصری ) .

رامهرمز شهر من است ی زمانی پایتخت ایران محسوب میشد

شو و زنجیر غموم روز و بینوویی خال کُنج لبت منه کشوند و گدویی!

اصلا در زبان و ادبیات لری ژیان وجود نداره جناب امیرخان که میگید معنی زندگی رو میده مگر از خودت در آورده باشی در زبان لری زندیِ معنای زندگی رو میده

به وقتی که حس کردی افتاده بینمان فاصله ای چنان بپر بغلم که خیال کنم حادثه ای

نعمت یعنی رحمت

در زبان لری یعنی آرام مثلا میگن محسن دندانش درد میکرد الان ام شده یعنی الان آرام گرفته این آریا خان همیشه اشتباه جملات لری رو ترجمه میکنه جملات من اص ...

جمله جان باید شوی تا لایق جانان شوی جانان همه مست و دیوانه جمله جانن هر مرد را نیست جمله جان بلدن

به جملات دلنشین میگن

در ادبیات لری شرم گاه زن

نه عزیزان فقط یک معنا میده اونم برای دخترانی که رل یا دوست پسر ندارن که انگشت بزرگه دستشون رو میکنن توی واژن خودشون و خودشون رو ارضا میکنن به این معن ...

شاعری بود که به شعر های دیگر شاعران از جمله دانش محمدی با شعر متلک میگفت فامیلیش در خاطرم نیست در کتابی خواندم اشعارش را

آقایی، بزرگی، خواجگی، سروری، مهتری

چیزی که تو ایرانیا به شدت دیده میشه چون استعداد یار گرفتن رو ندارن بدبخت ترین کشور سینگل ایرانه

کسی که در کاری یا حرفه ای شگفت انگیز باشد یا بهتر بگویم بی نظیر باشد

در ادبیات فارسی هانی یعنی شتاب عجله مثل کودکی که پشت فرمون دوچرخه ای میشینه میگه هان هان هان. در ادبیات لری یعنی بله جمله ایست خبری. به هانی گلوله ...

پیر در گویش لری یعنی امامزاده

در زبان لری میشود ( گلو ) در ادبیات فارسی معانی دیگری دارد ( مجسه . خدا. به هانی گلوله خورد اندر بتم که تاوی افتاد در تنم به مردی زار گریه ام که ...

به زبان لری یعنی دندان

شرط میبندم حتی اینی که این جملات نوشته است شعر بزرگان رو متوجه نشده چوز معنیش فقط شرم گاه زن است نه پرنده شکاری پرنده شکاری رو از کجا در آوردین شعرای ...

به زبان لری یعنی. زور. قوت. قدرت. و پستان هم میشه

کارو یک شاعر ایرانی ارمنی تبار است ایشون حقیقت های جامعه امروز رو در گذشته در شعر هایش باز گو کرده یکی از بهترین شاعران معاصر بوده است شنیدم اشعارش د ...

خودنمایی.

ی کوچه همیشه کج

عشق را تنها کسی میفهمد که با خدا الفت داشته باشد هر کس به خدا رسید عاشق واقعیست این چیزی که شما از عشق میگویید به حد خودتان است شما عشق را فقط وابستگ ...