نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
immersive: سه بعدی همه جانبه خیره کننده
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mete out: انجام دادن، اجرا کردن، اعمال کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
orthogonality: تعامد
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snap back: مکانیسم ماشه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
such as: از قبیل مانند همچون
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take aside: کنار کشیدن ( کنار کشیدن فردی برای گ ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
handpick: دست چین کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wiretap: استراق السمع تلفنی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slip by: سپری شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overhaul: در امور نظامی، به طور خاص در مورد ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intentionally: آگاهانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insidious: در مورد بیماری ها: نامحسوس
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uptick: افزایش کوچک
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
close ranks: در یک صف قرار گرفتن متحد شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
terms and condition: شرایط و ضوابط
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
conducted: انجام دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disintegrated: از هم گسیخته
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
spitting: تف کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
evidence: دلیل و مدرک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
aircraft: "هواگرد" بهترین پیشنهاد است چون این ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
subject to: در ریاضیات و آمار: مشروط به
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
splatter: افشاندن، تقریبا معادل اسپری کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
basic training: آموزش مقدماتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
targeted: هدفگذاری شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
epistemological: معرفت شناختی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
defendant: خوانده کسی که به عنوان متهم به دادگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
running: west - running جریان غربی ( در مورد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
presupposes: پیش فرض کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chicken suit: لباس مرغی لباسی عروسکی شبیه مرغ که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
non manual backgrounds: کار غیر یَدی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bit: ( عامیانه ) گاز گرفتن she allegedly ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spitting: تف کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spitting: تف کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
criminal exposure to hiv: مربوط به قانونی در خصوص آلوده ساختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
detention officer: این اصطلاح میتونه در برخی از موارد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecutorial: دادستانی prosecutorial region : قل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
splatter: افشاندن، تقریبا معادل اسپری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splatter: افشاندن، تقریبا معادل اسپری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
determination: برآورد کردن، تعیین کردن، مشخص ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
offender: چون این واژه معمولا پس از اثبات جرم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
commission: ارتکاب commission of the offense: د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
STI: Sexually Transmitted Infections امر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
STI: Sexually Transmitted Infections امر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
criminalizing: جرم انگاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
criminalizing: جرم انگاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
force: force and binding لازم الاجرا و الز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
islamic revolution anniversary: ترکیب صحیح کلمات که انگلیسی زبانها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
alleged: ظاهرا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
alleged: ظاهرا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
screenwriters: فیلمنامه نویس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
error proof: مصون از خطا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
error proof: مصون از خطا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mine: "زیر و رو کردن" در صورتی که همراه ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by contrast: "برخلاف انتظار" در ترجمه ی متون حقو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rethought: بازاندیشی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rethought: بازاندیشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
respondeat superior theory: نظریه مسئولیت آمر یا کارفرما Respo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
attribution: "نسبت دادن" به طور ویژه در هنگامی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dilemma: moral dilemmas معضلات اخلاقی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sanction: مجازات و یا اقدام تنبیهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
death penalty: execution
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adhere: همخوانی داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tree crack: شکسته شدن درخت و سقوط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
taking over: مسلط شدن، فرمان را به دست گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reward: اصطلاحا "یِر به یِر" شدن، تلافی متق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for: none for بدون درنظر گرفتنِ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take more care of them: بیشتر مراقبشون باشید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
laborer: child labourer کودکان کارگر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
laborer: child labourer کودکان کارگر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
enchilada: the whole enchilada کل داستان یا کل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enchilada: the whole enchilada کل داستان یا کل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
blockbuster: وقتی کتاب یا فیلمی اصطلاحا مثل یک ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
supervillain: یک جنایتکار خیالی با قدرت های فوق ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shore line: لب ساحل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shore line: لب ساحل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
relentlessly: به طرز چشمگیری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bump: تصادفا با یک دوست قدیمی ملاقات کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vividly: بوضوح، به طور دقیق، به صراحت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
elusive: این واژه به معنی حالتی هست که در آن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
forewarn: پیش آگاهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forewarn: پیش آگاهی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slip by: سپری شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slip by: سپری شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
agent provocateur: اخلالگر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ruminator: "دوباره اندیش"
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
essentialism: ذات باوری یا اصالت جوهر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
essentialism: ذات باوری یا اصالت جوهر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
uptick: افزایش کوچک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uptick: افزایش کوچک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
constitute: مشمول شدن، به حساب آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tend: The age of child domestic workers t ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
petty trade: دستفروشی، کسب و کار کوچک، خرده فروش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sidelined: به حاشیه رانده شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sidelined: به حاشیه رانده شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
homesickness: دلتنگی برای وطن دلتنگی برای خانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
terms and condition: شرایط و ضوابط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
terms and condition: شرایط و ضوابط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
condition: شرطی سازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
aka: معروف به
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
devote: وقف کردن تخصیص دادن ( به طور تمام و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
devote: وقف کردن تخصیص دادن ( به طور تمام و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
criminal justice: سیستم قضایی کیفری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
open court: دادگاه علنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
layman: غیر کارشناس در حقوق؛ در مقابل exper ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
layman: غیر کارشناس در حقوق؛ در مقابل exper ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thorough: جامع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
claim: "جمع کردن" معمولا در بازی های کامپی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
although: به هر حال، در هر صورت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shades of gray: "سایه های خاکستری" معمولا در زمانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shades of gray: "سایه های خاکستری" معمولا در زمانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
trial court: دادگاه بدوی دادگاهی که در آن موارد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trial court: دادگاه بدوی دادگاهی که در آن موارد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dangerous: مخاطره انگیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
while: اگر While در ابتدای یک جمله ترکیبی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
concrete: عینی، ملموس، محسوس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
foregone: امر مسلم، بدیهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foregone: امر مسلم، بدیهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
appearance: تجلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
off duty: بیرون از خدمت. برای مثال پلیسی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
off duty: بیرون از خدمت. برای مثال پلیسی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one leg stand test: تستی مربوط به افرادی که مظنون به را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walk and turn test: تستی در مورد افرادی که مظنون به ران ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
impair: نقصان، اختلال در عملکرد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wiretap: استراق السمع تلفنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
per se: فی نفسه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
per se: فی نفسه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
abuse of discretion: سوءاستفاده از صلاحیت اختیاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
epistemological: معرفت شناختی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
epistemological: معرفت شناختی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
interactionism: تعامل گرایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breaker: نقض کننده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
explicitly: به صراحت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
across the board: شامل تمام طبقات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
redistribute: توزیع مجدد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gainbased: سودپایه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
notionally: به لحاظ ذهنی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
backward: واپس گرایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
deter: برحذر داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deter: برحذر داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
avow: سرسخت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get off: در زبان عامیانه: تحریک شدن، نشئه شد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
profile: مشخصه، ویژگی ( گاهی در هنگامی استف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
multidisciplinary: با توجه به اینکه این واژه بیشتر در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
misunderstood: کج فهمی یا کژ فهمی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
self correcting: خود اصلاحی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self correcting: خود اصلاحی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
convenient: دم دستی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
niche: موقعیت بکر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abuser: آزار رسان، آسیب رسان، سوءاستفاده کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
just: در نوشته ها یا بیان های عامیانه خصو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go off: به راه افتادن ( به صورت ناگهانی ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for: در برخی از متون تخصصی، خصوصا متون ح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ground: موضع، موقعیت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
capture: به چنگ آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flock: در صورتی که مطلب در مورد یک تفکر ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
queer: واژه "کوییر" یک اصطلاح کلی برای اشا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
child rearing: فرزند پروری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
child rearing: فرزند پروری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
undercut: تضعیف کردن ( بنیان یا شالوده چیزی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close ranks: در یک صف قرار گرفتن متحد شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
left behind: در پشت سر برجای گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
antistatist: ضد دولت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn out: از قرار معلوم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all the while: در تمام مدت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
confused: اشتباه گرفته شدن ( به جای هم )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
from cover to cover: از اول تا آخر کتاب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
from cover to cover: از اول تا آخر کتاب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take aside: کنار کشیدن ( کنار کشیدن فردی برای گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take aside: کنار کشیدن ( کنار کشیدن فردی برای گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
maladaptive: ناسازگار، ناهمخوان، در برخی موارد ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pushover: هالو، پخمه کسی که به راحتی می توان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
day care: مدد کار ( برای کودک یا بزرگسال )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
aggressively: به شدت ( برای بیان شدت عمل بکار می ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social marginality: انزوای اجتماعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
disintegrated: از هم گسیخته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
semiosphere: سپهر نشانه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
semiosphere: سپهر نشانه ای
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
microproductivity: ریز بهره وری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
amount: به منزله، به مثابه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get out: در حالت عامیانه یعنی "گم شو"
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in response to: در واکنش به در پاسخ به
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in response to: در واکنش به در پاسخ به
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
willing: راغب، خواستار، پذیرا، مایل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
self destructive: خود تخریبی خود آسیب رسانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
self destructive: خود تخریبی خود آسیب رسانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
manipulate: تعریف کلی این واژه یعنی "انجام دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
radically: بطور بنیادی بطور بنیانی بطور اساسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
electorate: رای دهندگان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
establish: his reputation established from yea ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reserve: اندوخته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
presidency: lost the presidency to someone مق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
presidency: lost the presidency to someone مق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
para social: "پاراسوشیال"، روابط یک طرفه، به عنو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
para social: "پاراسوشیال"، روابط یک طرفه، به عنو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dichotomised: دو بخشی شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dealignment: رویگردانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
en masse: همگی، یک جا، دسته جمعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn to: روی آوردن، متوسل شدن، دست به دامان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sexualise: جنسی شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break on: شکستن بر سر شکستن بر روی
١ سال پیش