پورصالحی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word cloud: تصویری متشکل از کلمات به کار رفته د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kick up a fuss: قشقرق بپا کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it is worth to mention: شایان ذکر است

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tutor: a teacher who teaches a child outsi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push pull mooring: رانش - کشش - مهار ( در بازاریابی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital currency: ارز دیجیتال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultivation theory: نظریه ترویج

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cultivation theory: نظریه ترویج

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

besides you: به معنی in addition to ، also

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

safe harbor: بیانگر شرایطی در یک قانون یا مقررات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valuation: در علوم اقتصادی و مدیریت به معنی ار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

protective put: قراردادهای فروش حفاظتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

restricted stock: سهام غیر قابل معامله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

restricted stock: سهام غیر قابل معامله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right of first refusal: حق تقدم در رد یا قبول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

right of first refusal: حق تقدم در رد یا قبول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

redemption: مبادله اوراق بهادار با پول ( در علو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repurchase agreements: توافقنامه بازخرید. توافقی بین دو ط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observers: کارشناسان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angels: حامیان مالی، تاجرین ثروتمند افراد ث ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

option value: در علوم اقتصاد: ارزش اختیار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

option value: در علوم اقتصاد: ارزش اختیار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time horizon: طول مدت، افق زمانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

time horizon: طول مدت، افق زمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pre money and post money valuation: ارزش گذاری پیش و پس از سرمایه گذاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pre money and post money valuation: ارزش گذاری پیش و پس از سرمایه گذاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asset class: نوع دارایی طبقه / گروه دارایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asset class: نوع دارایی طبقه / گروه دارایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ceruminous gland: غده مترشحه سرومن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carboplatin: کربوپلاتین معمولاً برای درمان سرطان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caudally: به صورت خلفی و یا پسین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mucopurulent: ترشحات بلغمی و چرکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laterality: گرایش به پهلو ، تمایل اختیاری در حر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

airflow obstruction: انسداد راه هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rhinotomy: برش دادن درون بینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cardiac arrhythmia: آریتمی قلبی ، به معنی غیرطبیعی بودن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exercise intolerance: عدم تحمل ورزش ، عدم تحمل فعالیت فیز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endotracheal: مربوط به داخل نای، داخل نایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

turbinate: شاخک بینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crypt: کریپت ، حفره غده ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turbinectomy: قطع شاخک بینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staphylectomy: قطع زبان کوچک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hair coat: The coat of hair on the skin of cer ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wallerian degeneration: فساد والرین ( دژنرسانس والرین ) به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspiration pneumonia: ذات الریه استنشاقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arytenoidectomy: آریتنوئید ( غضروف کوزه ای ) برداری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sesamoid: استخوان سزاموئید یا استخوان کُنجدی. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ventriculocordectomy: قطع طناب های صوتی ( در حنجره )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

laryngotomy: برش جراحی حنجره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

granulomatous: تومور دانه ای شکل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

granulomatous: تومور دانه ای شکل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intraluminal: درون مجرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypothermia: کم بودن غیر طبیعی حرارت بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyperthermia: افزایش غیرعادی حرارت بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slug: لیسه. گونه ای نرم تن از رده شکم پای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypoventilation: هیپوونتیلاسیون ( همچنین به عنوان اف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

methemoglobinemia: وجود متهموگلوبین در خون. به اختلالی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hepatic encephalopathy: انسفالوپاتی کبدی. یا رنجوری مغزی - ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypoglycemia: افت قند خون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypoglycemia: افت قند خون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypocholesterolemia: کاهش کلسترول خون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self limiting: خودبه خود تمام شونده، خودپایان، خود ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coupage: تکنیکی است که می تواند توسط کارکنان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coupage: تکنیکی است که می تواند توسط کارکنان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

azotemia: آزوتمی ، بالا بودن ازت خون ، ازت خو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cardiac output: برون داد یا بازده قلبی. مقدار خونی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiac output: برون داد یا بازده قلبی. مقدار خونی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchospasm: اسپاسم نایژه ، تنگ شدن ناگهانی لوله ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

companion: companion animals : حیوانات خانگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ataxia: آتاکسی ناهماهنگی یا بی نظمی حرکات ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anticholinergic: به مواد یا داروهایی گفته می شود که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypermetria: ازدیاد دامنه حرکات ، حالتی که در آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tubular necrosis: مرگ سلول های لوله های ادراری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enterohepatic: انتروهپاتیک یا روده ای – کبدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dribbling: دفع چکه چکه ادرار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hepatosplanchnic: مربوط به کبد و احشاء اطراف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hypofibrinogenemia: کاهش فیبرینوژن در خون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oliguric: مربوط به کم شدن ترشح ادرار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

casts: سیلندرها در مجاری لوله های کلیوی شک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glucosuria: وجود قند یا گلوکز در ادرار ( گلوکز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isosthenuria: ایزوستنوریا اشاره دارد به دفع ادر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nephrotoxic: سمیت کلیوی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cataplexy: کاتاپلکسی یا تن انداختگی نوعی بیما ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ptyalism: ترشح بیش از حد بزاق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aglycone: قسمت بدون کربوئیدرات ملکول گلیکوزید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ascites: آب آوردگی شکم یا آسیت به تجمع مایع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grayanotoxin: گرایانوتوکسین جزو دی ترپن های حلقو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antiarrhythmic: ضد آریتمی ، پیشگری کننده یا کاهش ده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elisa: تست الایزا ( ELISA ) که مخفف ( Enzy ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elisa: تست الایزا ( ELISA ) که مخفف ( Enzy ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hematocrit: هماتوکریت درصد گلبول های قرمز در ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nephrosis: نفروز ، هرگونه بیماری کلیوی ، بخصوص ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scone: اسکون بافتی بین نون و شیرینی دارن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hype cycle: چرخه محبوبیت نموداری است که مراحل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hype cycle: چرخه محبوبیت نموداری است که مراحل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

random coil polymer: مولکول پلیمری به صورت مارپیچ و کلاف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

integer linear programming: بهینه سازی خطی عدد صحیح

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cumulative frequency: فراوانی متراکم، فراوانی کومولاتیو ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

relative frequency: فراوانی نسبی ، تواتر نسبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fat tailed distribution: توزیع دم کلفت دم کلفت در علم آمار و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basel accords: توافقنامه بازل موافقتنامه نظارت بان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the top of her lungs: اصطلاح است به معنی extremely loudly

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave someone to his own devices: کسی را آزاد گذاشتن کسی را به حال خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feather meal: پودر پر

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

layers: مرغهای تخمگذار

١ سال پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

White as a ghost (رنگ پریده ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

thunder در اصطلاح به ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Let me know خبرم کن ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

encyclopedia of knowledge یع ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

از پا در نمیام (در برابر ناملایما ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

دچار فروپاشی ذهنی شدن ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

خونسردیتو حفظ کن، کوتاه بیا،‌ جوش ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

با من مدارا کن یه لحظه تحمل کن &n ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

انتخاب انجام کاری به این دلیل که ش ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

زمانی استفاده میشه که کسی رو ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

همون ضرب المثل مشت نمونه‌ خرواره

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

معادل ضرب المثل از تو به یک اشارت، ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

اینجا maintenance به معنی l ...

١ سال پیش

ثبت ١٠ دیدگاه

-

بپرس

١ سال پیش

مدال‌های پورصالحی