پیشنهادهای محمد رومزی (٥٠٣)
Adj : سراسیمه ، گیج
رویداد ( رقابت ) ورزشی پنج گانه شامل : شنا ، تیراندازی، دو میدانی ( صحرایی ) ، اسب سواری و شمشیربازی
در مورد دست و انگشتان : بی حس { به دلیل سرما ، ترس ، خستگی و . . . }
نگران کننده
بیمارِ روانی
مورد بد رفتاری مورد تبعیض قرار گرفته شده کسی که مورد تبعیض و بد رفتاری واقع شده
Freedom of speech
سفارشِ کسی را کردن سفارش کسی را به فرد دیگری کردن
غرور تکبر خودبینی
نفربر
آدم بزرگ بزرگسال
دودره باز
دور از هم
متجاهر
در خطر نابودی یا انقراض
پر حرارت شهوانی
مهد ، خاستگاه France is the birthplace of Democracy
جوش صورت
مشاور تحصیلی مشاور آموزشی
کنار گذاشتن ترک کردن وِل کردن
بی مسئولیت خنگ
عقب افتاده
چاه آرزوها چاهی که بر اساس افسانه ها آرزوها را بر آورده می کند زیرا این باور در آن زمان وجود داشت که آب منشا زندگی و یک کالای کمیاب است پس می تواند ...
در حال حاضر علی الحساب فعلا
هیز چشم چرون
برف پاک کن
ترسو بی جربزه بی دل و جرات بی خ. ا. ی. ه
پر فشار
افتضاح ، بسیار بد _____ ( آمریکایی غیر رسمی )
چشم ها را درویش کردن ( نگاه نکردن )
سبک سنگین کردن مزایا و معایب چیزی را بررسی کردن
این به این معنی نیست که. . .
{آدم }: سطحی نگر
ضربه خوردن لطمه خوردن
پابرهنه
ولمون کن بابا !
از نظر من اکی هست ( اکیه ) من مشکلی ندارم من موافقم
دل باخته جذبِ ( کسی ) شده دلداده
متمادی
حال بهم زن
قضایی
به طور متوسط
اسناد رسمی ( مانند فرم ها و گزارش ها )
امنیت شغلی
وجه اشتراک یا وجه تشابه نداشتن
صرفه جویی درست مصرف کردن
فقط در همین حد بگم که. . . فقط همین کفایت میکنه که بگم. . .
جنگنده هواپیمای جنگنده
تند و تیز
کارشناس هواشناسی