پیشنهادهای مهرنوش (١٩٨)
بی بخار کسی که حسی به رابطه جنسی نداره
فریاد و ناله جیغ و ناله
مشتق از . . . arise from
پرداختن به کاری تلاش کردن برای کاری اون معنی قبلی رو اشتباه نوشتم به معنی پرداختن به کاری هست
نظرش برام مهم نیس
تصادف محض sheer coincidence = pure coincidence
wide popularity
مترادف: be subject to
طبق کمبریج: to move your hand or head in a way that tells someone to come nearer: حرکت دادن دست یا سر به گونه ای که به کسی بگوید نزدیک تر شود که این ...
- حق دادن - مستحق دانستن - have the right
بسیار شبیه به چیزی بودن مترادف : be more like
سازگار با
فضولی نباشه
assorted = همه فن حریف
- بیان شده - ادعا شده - گزارش شده مترادف:asserted - reported
از این منظر که . . .
entered into its decline وارد زوال خود شد
عبارت "give it a shot" به معنای "تلاش کردن" یا "یک بار امتحان کردن" است. این عبارت معمولاً زمانی به کار می رود که فردی تصمیم می گیرد چیزی را امتحان ک ...
درخواست از کسی برای کمک، پول/اطلاعات و غیره an invitation of
مترادف: supposition فرض - گمان
خنک شدن - گرما و انرژیشو از دست دادن مثال : The Sun has been very slowly cooling off the past few billions of years خورشید در چند میلیارد سال گذشته ب ...
تجمعات مترادف :accumulations
به عقب رانده شده مترادف: repulsed
دورتر بین further out و farther out تفاوت جزیی وجود دارد further out: به معنی دورتر ولی از نظر استعاری نه واقعی farther out: به معنی دورتر ولی از ...
دورتر تفاوت بین further out و farther out در معنی است further out: به معنی دورتر ولی از نظر استعاری نه واقعی farther out: به معنی دورتر ولی از نظر ...
راه یافت
مثال: horse droppings فضولات اسب
flat - fee fares = کرایه های ثابت حمل و نقلی
در امتداد با سرعت حرکت کردن مثال: Trolleys rolled along at twice the speed of horse cars
مثال: spiralling patterns = الگوهای مارپیچی
مثال: wing blade = تیغه بال بیشتر برای معنی تیغه بال هلی کوپتر هم بکار میره wing blade
معنی ضربات هم میده Stroke = ضربه strokes = ضربات مثال: wing strokes ضربات بال
بنظر امیدوارکننده است
با حرف اضافه with می آید: shiver with cold shiver with fear shiver with delight
معنی منحل شدن هم میده fall apart که در حال گذشته fell apart میشه : منحل شد fall apart = منحل شدن از مترادف هاش میشه به dissolved هم اشاره کرد
dissatisfied با حرف اضافه with معمولا می آید "dissatisfied with" مثال: professional people, and other groups that had enjoyed little power in the p ...
بسیار محبوب تر شدن
باور عمومی
مثال: weather almanacs سالنامه های آب و هوایی
مثال: even if you are very careful, you can still get fooled. حتی اگر خیلی مراقب باشید، باز هم می توانید گول بخورید.
تحویل دادن مثال: I just want to drop off my lab report میخواستم گزارش آزمایشگاه رو تحویل بدم
من خودم انتظار داشتم همچین کلمه ای رو برای نمایشنامه نویس داشته باشیم: playwrighter اما باید دقت کرد که playwright صحیح است
doing us a favor by something با چیزی به ما لطف می کنند
جالب اینجاس که این فلس ها یا پولک ها سطح بالها پروانه ها رو هم می پوشونند و فقط متخص ماهی نیست. Moths and butterflies are covered with scales در ش ...
به همان ترتیب مترادف = correspondingly
فشار و گرمای داخل زمین metamorphic ( pressure and heat within Earth )
هر دو �detrimental for � و �detrimental to� معمولاً در انگلیسی استفاده می شوند، اما �detrimental to� بیشتر پذیرفته شده و ترجیح داده می شود. "detrimen ...
بعد از proponent حرف اضافه of می آید مثال: proponent of nuclear power
collocation هایی که با fierce همراه میشوند: 1. برای آب و هوایی که از حد معمول باشد از نظر گرمی یا سردی یا وجود باد و طوفان استفاده میشه مثل: fierce h ...
- حل میشه - راه حلی پیدا میشه