پیشنهادهای مجید حاجتمند (٤٠١)
دستکاری دفاتر مالی موسسه تهیه دفاتر مالی بنابه دستور
حسابدار واجدصلاحیت حسابدار واجدشرایط
دبیر هیئت مدیره ( رابط مالی و حقوقی در هیئت مدیره )
موسسه اعتباری مانند موسسه اعتباری ملل
پیشنهاد پژوهشی پیشنهاده ( نقل از فرهنگستان ادب فارسی )
خوانندگان کتاب
نقل از فرهنگ علوم انسانی داریوش آشوری سهم ، پ ( در نوشتن ) قلم یاری
نقل از فرهنگ علوم انسانی داریوش آشوری سهم ( در نوشتن ) قلم یاری
( نقل از فرهنگ سلمیان حییم ) خاکشیر
مهمانی دانشجویی ، مجردی . .
چشم بسته چیزی را قبول کردن ، با طناب پوسیده کسی داخل چاه رفتن . جالبه بدونین که قضیه ی این drink the Kool - Aid بر میگرده به نوامبر سال ۱۹۷۸ که بزر ...
آهسته و پنهانی نزدیک شدن اند ک اند ک جمع شدن To approach or move toward a target little by little, or furtively.
غیر متخصص ، دانش کلی داشتن
آهسته حرکت کردن
to have or get a good understanding about what is needed to defeat or deal with ( someone one is competing against ) She failed to take the measure ...
1 ) کلاه سر کسی گذاشتن ، گوش بریدن 2 ) پاره کردن
سوء تغذیه
افت ، تنزل . . مثال از اکونومیست Biden 's popularity has sagged
( نقل از فرهنگ معاصر ) جای تعجب ندارد که . . . ، تعجبی ندارد که . . . it is unsurprising that تعجب آور نبودن
1 ) کلک ، زورق 2 ) بسیاری ، میزان زیادی The raft of media coverage
حال بهم زن ، رو مخ One of my pet peeve is people who do not know how to properly chew gum
اثبات گرایی positivism اثبات گرا positivist
شمای کلی پژوهش
مسئول شرط بندی
نامتعارف ، غیر عادی ، نقل از مجله اکونومیست most countries are facing soggy growth, infl�ation, squeezed living standards and a savage political ba ...
شباهت کمتری به جویپتر و شباهت بیشتری به ایکاروس داشتن ( جمله نقل از اکونومیست ) Less X than Y, where X and Y are nouns, is a structure that we use t ...
( نقل از علی صلح جو ، کتاب گوشه کنار ترجمه ) ازدواج کردن اجباری با برادر شوهر پس از فوت شوهر she levrated in 1850
ازدواج کردن اجباری با برادر شوهر پس از فوت شوهر ( نقل از علی صلح جو ، از گوشه کنار ترجمه )
تخفیف مالیاتی ، کاهش موقت مالیاتی
آماده سازی ، تجهیز در شرکتهای نفتی امور مربوط به آماده سازی منطقه برای کار روی مخازن نفتی از جمله جاده سازی و . . . . . To mobilize oil rig
تجهیز کارگاه Mobilization demobilization برچیدن کارگاه ( در شرکتهای نفتی )
بیداری ! third - person singular simple present indicative form of wake
زن متهاجم و غرغرو
با تشر وادار بکاری کردن ، نسخ کشیدن
زخم زبون خور
فکر و ذکر !
The demitab or demi - tab ( from the French "demi" for half tabloid ) is 8 in � 10 1⁄2 in ( 203 mm � 267 mm ) , i. e. roughly one half of a sheet of ...
ادای چیزی را درآوردن . . . مثلا They ape its language
بیابان بی آب و علف ( به تحقیر برای شهرهایی که نادیده انگاشته میشوند ) Parts of Britain are occasionally labeled "flyover country" , even if 90% of t ...
بیابان بی آب و علف ( به تحقیر برای شهرهایی که نادیده انگاشته میشوند ) Parts of Britain are occasionally labeled "flyover country" , even if 90% of t ...
هاله مقدس ، شمائیل مقدس
به حساب آمدن ، داخل آدم دانستن ، محلی از اعراب داشتن
گذشته و آینده . . .
شیشکی ( نقل از علی صلح جو )
کارتن خواب ،
کارتن خواب
استاد جیره خوار ، استاد اجاره ایی ، ( مثل تحقیقاتی که از میدان انقلاب تهران در میاد ) استادی که از دیگران برای انجام تحقیق برای آنها مزد دریافت می ...
رُوّد شو ( با ضمه و تشدید روی واو خوانده شود )
رزمایش
کاربرپایه ( نقل از ماهنامه پیوست )