henpecked

/ˈhenˌpekt//ˈhenpekt/

زیرنفوذزن قرارگرفته

جمله های نمونه

1. a regularly henpecked husband
شوهری که مرتب مورد سرزنش زنش قرار می گیرد

2. Celie strived not to conform to a stereotyped henpecked housebound wife.
[ترجمه گوگل]سلی تلاش کرد تا با یک همسر کلیشه‌ای خانه‌دار و مرغ‌پخته سازگار نباشد
[ترجمه ترگمان]Celie strived که با یک زن housebound stereotyped مطابقت نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rip Van Winkle, a kindly, lazy, henpecked man, set out for a remote part of the Catskill Mountains.
[ترجمه گوگل]ریپ ون وینکل، مردی مهربان، تنبل و مرغابی، به سمت قسمتی دورافتاده از کوه های کتسکیل حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]بریدن ون Winkle، یک مرد مهربان، تنبل و تنبل، برای یک قسمت دور از کوهستان Catskill راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is a typical henpecked husband.
[ترجمه گوگل]او یک شوهر معمولی مرغ مرغ است
[ترجمه ترگمان]او یک شوهر معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Amoeba or Henpecked Husband? hey ? e One and the Same!
[ترجمه گوگل]آمیب یا شوهر مرغابی؟ سلام ؟ یکی و همان!
[ترجمه ترگمان]amoeba یا شوهر henpecked؟ هی؟ ! یکی و هم مثل هم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A henpecked husband is one who always agrees to do what his wife wants.
[ترجمه گوگل]شوهر مرغ‌دار کسی است که همیشه قبول می‌کند کاری را که همسرش می‌خواهد انجام دهد
[ترجمه ترگمان]شوهر henpecked کسی است که همیشه با آنچه که همسرش می خواهد انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After getting married, he turns to be henpecked.
[ترجمه گوگل]پس از ازدواج، او تبدیل به مرغ مرغ می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از ازدواج، اون تبدیل به \"henpecked\" میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Among Chinese philosophers, Wang Yang - ming was henpecked. "
[ترجمه گوگل]در میان فیلسوفان چینی، وانگ یانگ مینگ مورد تحسین قرار گرفت "
[ترجمه ترگمان]در میان فیلسوفان چینی، \"وانگ یانگ\" henpecked نام داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Coward henpecked, my wife always says before a stranger afraid of him.
[ترجمه گوگل]زنم همیشه جلوی غریبه ای که از او می ترسد می گوید
[ترجمه ترگمان]زن من همیشه قبل از اینکه یک غریبه از او بترسه می گوید: بزدل!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Shanghai men are jokingly called henpecked husbands.
[ترجمه گوگل]مردان شانگهای به شوخی به آنها شوهر مرغ مرغ می گویند
[ترجمه ترگمان]مردان شانگهای به شوخی شوهران henpecked نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A henpecked husband always gives in to his wife.
[ترجمه گوگل]یک شوهر مرغ مرغ همیشه تسلیم همسرش می شود
[ترجمه ترگمان]شوهر henpecked همیشه به زنش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. People refer the man who was afraid of his wife as henpecked.
[ترجمه گوگل]مردم مردی را که از همسرش می ترسید مرغ مرغی می گویند
[ترجمه ترگمان]مردم به مردی که از زنش مانند henpecked می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In some polygamous species, such as the patas monkey, the males become henpecked.
[ترجمه گوگل]در برخی از گونه های چندهمسر مانند میمون پاتاس، نرها مرغ مرغ می شوند
[ترجمه ترگمان]در برخی از گونه های چند گانه نظیر میمون patas، نرها به henpecked تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's not a man who takes kindly to being henpecked.
[ترجمه گوگل]او مردی نیست که با مهرورزی برخورد کند
[ترجمه ترگمان]او مردی نیست که با مهربانی و مهربانی رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• intimidated, being nagged
if you describe a man as henpecked, you mean that he is completely dominated by a woman who orders him about and tells him what to do.

پیشنهاد کاربران

کص لیس
دقیقا نادیا 😂😂
زخم زبون خور
در افغانستان زن مزدور گویند.
زیر سلطه زن
زن ذلیل

بدبخت
زن ذلیل

بپرس