پیشنهاد‌های سید محمود حسینی (٣٨٢)

بازدید
٦٠١
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرفتار مشغله ای بودن زیر فشار کار بودن توی برف گیر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مورد قبول قرار گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقت تلف کردن ول گشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به زور جادادن چپاندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سایه دار کردن پر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پرسه زدن علاف بودن کاری انجام ندادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاف بودن کاری انجام ندادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

برای کمک گرفتن سراغ کسی رفتن مراجعه کردن شامل کارهای مورد علاقه تان پول کافی برای خریدن چیزی معمولا منفی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به طور مجازی خیالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پراکنده زاید مثلا موهای زاید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رایگان دادن. اشانتین دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

حداقل انتظار روی کسی یا چیزی حساب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

مسئولیت موقت برنامه ریزی موقت که ممکنه بعدا تغییر پیدا کنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قدم زدن بدون رفتن به جایی مثلا هنگامی که منتظر اتوبوس هستید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ذخیره کردن بروز ندادن پنهان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

گشتن و پیدا کردن پیدا کردن و ازبین بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پول زیادی بدست آوردن پول پارو کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

وراجی کردن به مدت طولانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

توقف کردن به منظور راه دادن به ماشین های دیگر فرو ریختن براثر عامل دیگر مثلاً سدی که براثر طغیان سیل کم میاره فرو میریزه در واقع سد تسلیم میشه و بهش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

لو دادن عدم وفای به عهد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مریض بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Go into the pits ( car racing ) داخل چاله افتادن توی مسابقات اتومبیل رانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Speak angrily about something عقایدت رو باصدای بلند و بدون رعایت ادب و بدون تدبیرگفتن گستاخانه حرف زدن جواب پس دادن با صدای بلند اعتراض کردن باعصبانی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شب را به سر آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خواب رفتن خوابیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شروع به احساس بدی داشتن فراگرفتن مثلاً ترس ورم داشته بود یا ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خود رو از نظر ذهنی آماده کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کسی را کاملاً در جریان گذاشتن اطلاعات اضافی را به کسی دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

رها آسانتر را انتخاب کردن ( خودمانی ) �1 - � ( نزد�پلیس ) �اعتراف�کردن� ( و�دیگری�را�لو�دادن ) �2 - �قولشکنی�کردن، زه�زدن، شانه�خالی�کردن، ( به�وعده ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

لذت بردن دوست داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خط زدن چیزی نوشته شده شکست خوردن یا شکست دادن موفق نشدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

شروع به انجام کاری جدید و متفاوت سعی به زدن کسی یا عکس العمل نشون دادن شروع به رفتن به سمت جایی