پیشنهادهای _Mahin khosravi_ (٦٦)
خواب ماندن
حذف شود ، زدوده شود ، از بین ببرد
متقاضی ، داوطلب ، کاندیدا
ذهن گیرا ، اشاره به باهوش بودن داره ذهن باهوش ، زرنگ، ذهن روشن
Polishingدر پزشکی یعنی جرمگیری کردن بعد مثالشم میشه : Polishing of teethجرمگیری دندان
Unintended :غیرعمدی و ناخواسته مثلا: بارداری تا خواسته ، ( غیرعمدی ) :Unintended pregnancy Pregnancy:بارداری
متاثر نمی شوند ، اثر ندارد بر روی فرد ( در پزشکی ) مناسب او نبودن
اشاره کرده است
Junk food غذایی با ارزش غذایی پایین ، بی ارزش Consumption of junk foods مصرف کردن غذاهایی با ارزش غذایی پایین
لطفاً توجه کنید :please note
در پزشکی : Compliance with medication :خوردن سر وقت دارو Medication compliance :به موقع خوردن دارو ( _این جا یه جورایی معنی پیروی کردن میده مثلا پ ...
Worsening بدتر شدن ، وخیم ترشدن مثال : Symptoms worsening over weeks or months. علائم ( علائم بیماری منظوره ) در طی هفته ها تا ماه ها بدتر می شود پس ...
Complications در پزشکی به معنی ( عوارض ) ناشی از بیماری هست مثلا : Complications of the disease چی شدپس :عوارضی از بیماری ، عوارض ناشی از بیماری Di ...
Walk me throught به معنی راهنمایی کردن شخصی، قدم به قدم توضیح دادن چیزی به کسی ، بررسی یا توضیح یک موضوع. . . . . Walk me throught itو اینجا به معنی ...
در پزشکی به معنی ضربان heart rate:ضربان قلب
Breast سینه مثال brest cancerسرطان سینه
کم رنگ شدن هم معنی میده Bleached her hair
آغاز شود
بخش ها ، قسمت ها ، نقاط
معنی قرار دادن هم میده left her او را قرار داد معنی میده علاوه بر ترک کردن
بخش مرکزی هسته
امروزه ، هرروز
applying. Pressure اعمال فشار. Applying به معنی اعمال کردن ، درخواست کردن ، بکار بردن Pressureهم به معنی فشار پس میشه اعمال فشار یا بکار بردن فشا ...
آشکاراـواضح ـ صریحاـ مشخصا
نوزاد عادی ( رسیده ) term infants نوزاد نارسPre_term infants
نگرش ـ دیدگاه ـ طرز برخورد ـ رفتار
شماری ، تعدادی ، مجموعه ای
Verbal aptitude توانایی گفتن و نوشتن Aptitudeتوانایی ، استعداد، لیاقت Verbalگفتن نوشتن همچین معنایی هم میده
Staining رنگی ، درآزمایشگاه میکروبیولوژی ( پزشکی ) به معنای رنگ آمیزی
Major عمده _اصلی Majorityاکثریت
در پزشکی به معنای تشخیص داده نمی شود
از دست دادن حافظه ، آلزایمر
چینش شده ، مرتب، منظم
همه ما _همگی ما Us all
قحطی ، خشک سالی: drought
فورا ، فوری ، سریعا، بلافاصله
test result نتایج تست ، نتایج آزمایش، نتایج آزمون ، نتایج امتحان معنی کلمه testمیشه: ( تست، آزمون ، آزمایش ، امتحان ) result:هم به معنی نتیجه
allowsاجازه دادن ، امکان رو دادن
Hand out _ Give out _ منتشر کردن ، ارسال کردن ، پخش کردن
Shook_ ( به معنی تکان دادن ) She shook her head او سرش را تکان داد
Cancelled_کنسل کردیم ، میکنیم ( کنسل کردن مثلا برنامه ) We cancelledما کنسل کردیم
او راه می رود: she walks__
Produced سازنده، ساخته شده The fibers are synthetically produced فیبرهایی که به صورت مصنوعی ساخته می شوند
رژیم غذایی ضعیف poor diet Poor فقیر ، ضعیف Dietرژیم غذایی ، رژیم گرفتن
در پزشکی به معنی بیمار هست
Climate اقلیم وآب و هوا و کاربرد دیگه ( جو ) مثلا climate of trust به معنی جو اعتماد
Fosteringپرورش دادن Fostering a climate trust پرورش دادن جو اعتماد Climate جو Trust اعتماد
تاثیر داشتن ، نقش ایفا کردن در کاری یا رابطه ای
نسخه دادن، تجویز کردن