پیشنهادهای محمد افشاری (٥٩)
١٩٤
٧ سال پیش
٦٣
درخشش کوتاه مدت؛ کوشش گذرا؛ تلاش ناپایدار؛ اقدام بی ثمر
٧ سال پیش
١٢
ضد حال؛ آیه ی یأس؛ آینه ی دق
٧ سال پیش
١٤
بر باد رفتن؛ بی نتیجه ماندن؛ دود شدن و به هوا رفتن؛ نقش بر آب شدن
٧ سال پیش
٧
مورد موافقت اکثریت قرار گرفتن؛ پیروز شدن؛ فاتح شدن؛ غلبه کردن
٧ سال پیش
٥
به مبارزه طلبیدن
٧ سال پیش
٦
مست کردن
٧ سال پیش
١
تخته
٧ سال پیش
١٦
دل به دریا زدن؛ با شیر دست و پنجه نرم کردن
٧ سال پیش
٦٨
جنس بنجل از آب درآمدن - چشم بسته خرید کردن
٢