مـجـتـبـی عـیـوض صـحـرا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perry: پری واژه ای فارسی است و peri، perry ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peri: پری واژه ای فارسی است و peri، perry ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

امین: این واژه نخست سُریانی ( آرامی باستا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amen: آمین، نخست واژه ای سُریانی ( آرامی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amen: آمین، نخست واژه ای سُریانی ( آرامی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جواهر: این واژه ی عربی مورد استفاده در فار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jewel: جواهر واژه ا ی عربی که مورد استفاده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jewel: جواهر واژه ا ی عربی که مورد استفاده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنش: این واژه فارسی است و tension برگرفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تنش: این واژه فارسی است و tension برگرفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tension: تنش واژه ای فارسی است و tension برگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاق: این واژه ترکی است و chubby برگرفته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چاق: این واژه ترکی است و chubby برگرفته ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chubby: چاق واژه ای ترکی است و chubby برگرف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chubby: چاق واژه ای ترکی است و chubby برگرف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pauper: پاپَتی واژه ای فارسی است و pauper و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pauper: پاپَتی واژه ای فارسی است و pauper و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پاپتی: پاپَتی - این واژه فارسی است و paup ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ارایه: این واژه فارسی است و array برگرفته ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

array: آرایه واژه ای فارسی است و array برگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

array: آرایه واژه ای فارسی است و array برگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دست مریزاد: شعری از دقیقی درباره دست مریزاد، در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

من: اَزِم ( اَژِم، 𐬀𐬰𐬨 ) واژه ای فار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

MAN: اَزِم ( اَژِم، 𐬀𐬰𐬨 ) واژه ای فار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

MAN: اَزِم ( اَژِم، 𐬀𐬰𐬨 ) واژه ای فار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سل: سِل: پسوند ترکی شباهت ( همانندی ) و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایل: ئیل - به زبان عبری: خدا، پروردگار، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ایل: ئیل - به زبان عبری: خدا، پروردگار، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چالش: این واژه در اصل ایرانی است، ولی سال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کژین: جشنی بود در اصفهان که آن را آفَریجگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افریجگان: جشنی بود در اصفهان که آن را آفَریجگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افریجگان: جشنی بود در اصفهان که آن را آفَریجگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ارومیه: برخی بر این باورند نام ارومیه از زب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نیمه گمشده: این اصطلاح از افلاطون در رساله مهما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نیمه گمشده: این اصطلاح از افلاطون در رساله مهما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the missing half: این اصطلاح از افلاطون در رساله مهما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the missing half: این اصطلاح از افلاطون در رساله مهما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ریموت: واژه ای انگلیسی ( remote ) است - م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

remote: می توانیم به جای ( ریموت دَر ) از م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brand: این واژه نروژی، انگلیسی است - واژه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brand: این واژه نروژی، انگلیسی است - واژه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

برند: این واژه نروژی، انگلیسی ( brand ) ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ماهور: دو پسوند ( وَر ) ، ( اور ) که هر دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شیک: واژه ای فرانسوی - معادلی برای آن: ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شیک: واژه ای فرانسوی - معادلی برای آن: ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکیل: معادلی برای واژه ی فرانسوی: شیک!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتاگلدی: واژه ای ترکی - اسم پسرانه آتا: پدر، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتسز: واژه ای ترکی - اسم پسرانه آت: پرتاب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابلاتکا: اسم پسرانه - واژه ای مرکّب و ترکیبی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابلاتکا: اسم پسرانه - واژه ای مرکّب و ترکیبی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اپادیپا: اسم دخترانه - مشتق - مرکب از: آپا: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شادلی: اسم پسرانه - واژه ای ترکی با ریشه ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شادلی: اسم پسرانه - واژه ای ترکی با ریشه ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هپل هپو: کوتاه شده آن: هَپَلی! قاراشمیش!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هپل هپو: کوتاه شده آن: هَپَلی! قاراشمیش!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قاراشمیش: هَپَل هَپو!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلپی: قُلُپی - در گویش بازاری و تهرانی ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قلپی: قُلُپی - در گویش بازاری و تهرانی ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هاپول: قُلُپی!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تتلو: تلو: خوان این واژه از قرآن برداشته ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

comedian: دهخدا: خنداننده >>> خند ( بن مضارع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خنداننده: معادل فارسیِ comedian - دهخدا: خند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استارت اپ: start up - برابر پارسیش: نوپانا، ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

استارت اپ: start up - برابر پارسیش: نوپانا، ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

start up: استارت آپ - برابر پارسیش: نوپانا، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الاش: واژه ای ترکی - اسم پسرانه آل: بگیر، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

الاش: واژه ای ترکی - اسم پسرانه آل: بگیر، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تیم: واژه ای فارسی - team برگرفته شده از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

team: تیم واژه ای فارسی - team برگرفته شد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

team: تیم واژه ای فارسی - team برگرفته شد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاپیتان: واژه ای فرانسوی - یکی از معادل های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کاپیتان: واژه ای فرانسوی - یکی از معادل های ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

captain: واژه ای فرانسوی - یکی از معادل های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

captain: واژه ای فرانسوی - یکی از معادل های ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لیگ: واژه ای انگلیسی - یکی از معادل های ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

league: واژه ای انگلیسی - یکی از معادل های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

league: واژه ای انگلیسی - یکی از معادل های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کربلا: کرب: ماتم، اندوه، رنج، غم و غصه، نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهره کشیدن: مُهره کِشیدَن - کنایه از صاف کردن، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زهره میغ از دریا گشادن: زَهره میغ از دَریا گُشادَن - کنایه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرده نشین کردن سر خواب: پَرده نِشین کَردَن سَرِ خواب - کنا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طوق سر چرخ: طُوق سَرِ چَرخ - طوق: خطی سیاه یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خنده خوش: خَندۀ خوش - کنایه از قهقهه ( قاه ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خنده خوش: خَندۀ خوش - کنایه از قهقهه ( قاه ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تن زدن: تَن زَدَن - کنایه از خاموش و ساکت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تن زدن: تَن زَدَن - کنایه از خاموش و ساکت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جگر خوردن گربه: جِگر خوردن گُربه - کنایه از تَلَف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چو گرد: چو گَرد - کنایه از با شتاب، به سرع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دهن خلق حرف را گرفتن: از دَهَنِ خَلق حَرف را گِرِفتَن - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از دهن خلق حرف را گرفتن: از دَهَنِ خَلق حَرف را گِرِفتَن - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در نطق جوش کردن: دَر نُطق جوش کردن - کنایه از علاقه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلم انداز: مثل: قَلَم اَنداز نوشتن - کنایه از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قلم انداز: مثل: قَلَم اَنداز نوشتن - کنایه از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چراغ ذهنش روشن بود: چِراغِ ذِهنَش روشن بود - کنایه از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چراغ ذهنش روشن بود: چِراغِ ذِهنَش روشن بود - کنایه از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تابلو: شایع شدن، دهن به دهن گشتن، چو افتاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هنگ: هَنگ - واژه انگلیسی ( hang ) - معا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هنگ: هَنگ - واژه انگلیسی ( hang ) - معا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hang: هَنگ - واژه انگلیسی - معادل فارسیش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ارمان: واژه ای فارسی است و arman برگرفته ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arman: آرمان واژه ای فارسی است و arman برگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arman: آرمان واژه ای فارسی است و arman برگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاروان: با کاربان دواملایی است! - واژه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاروان: با کاربان دواملایی است! - واژه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caravan: کاروان واژه ای فارسی است و caravan ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

caravan: کاروان واژه ای فارسی است و caravan ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

area: آریا واژه ای فارسی است و area وام گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اریا: آریا واژه ای فارسی است و area وام گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الل: اَلَلَ - این واژه ترکی است ولی در ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ادرس: این واژه ترکیبی ایرانی است و دیگر ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ادرس: این واژه ترکیبی ایرانی است و دیگر ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

address: آدرس واژه ترکیبی ایرانی است و دیگر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adresse: آدرس واژه ترکیبی ایرانی است و دیگر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adresse: آدرس واژه ترکیبی ایرانی است و دیگر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کارسوق: سوق واژه ای عربی و بهتر بود فارسی آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کارسوق: سوق واژه ای عربی و بهتر بود فارسی آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

workshop: معادل فارسیش: کارسوق سوق واژه ای عر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

workshop: معادل فارسیش: کارسوق سوق واژه ای عر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رباتیک: رُباتیک ( robotic ) - چند معادل فا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رباتیک: رُباتیک ( robotic ) - چند معادل فا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

robotic: رُباتیک ( robotic ) - چند معادل فا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

robotic: رُباتیک ( robotic ) - چند معادل فا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کمک: این واژه ترکی است و sos از لحاظ ظاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کمک: این واژه ترکی است و sos از لحاظ ظاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sos: کمک واژه ترکی است و sos از لحاظ ظاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جان اقا: جاناقا - اسم پسرانه - واژه مرکّب جا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیرال: برابر فارسی شارژر - اسم پسرانه - و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نیرال: برابر فارسی شارژر - اسم پسرانه - و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل علی: دلِ علی - اسم پسرانه - این واژه مرک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دل علی: دلِ علی - اسم پسرانه - این واژه مرک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dele alli: دلِ علی - اسم پسرانه - این واژه مرک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dele alli: دلِ علی - اسم پسرانه - این واژه مرک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دله الی: دلِ علی - اسم پسرانه - این واژه مرک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دله الی: دلِ علی - اسم پسرانه - این واژه مرک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لانتوری: لانتور! همه معنی هایی که گفتین درست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دابسمش: این واژه انگلیسی است: dubsmash !

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پچول: شاسگول!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پچول: شاسگول!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پپه: پَپَه به زبان کودکانه: واژه ای ترکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پپه: پَپَه به زبان کودکانه: واژه ای ترکی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جیفنگ: جیفَنگ - در گویش بازاری و تهرانی ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جیفنگ: جیفَنگ - در گویش بازاری و تهرانی ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سفسطه: معادل فارسیش: فَرافِکَنی!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرافکنی: سفسطه!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

توجه: توجه کُن: منو نِگا ( نگاه ) ، به گو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بورس: بهازار، بهاگاد، ارزگان ( زار، گاد، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

finance: دست مایه!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ایده ال: واژه فرانسوی ( ideal ) - دلخواه، آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ideal: واژه فرانسوی - دلخواه، آرمانی، روی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ideal: واژه فرانسوی - دلخواه، آرمانی، روی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

robot: رُبات! معادل فارسی: هوشمان هوش: خِر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

robot: رُبات! معادل فارسی: هوشمان هوش: خِر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چاپو: چاپو ( چاپیو ) - از مصدر چاپیدن ( و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چاپو: چاپو ( چاپیو ) - از مصدر چاپیدن ( و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

در: تر - پسوند نگهبانی، حفاظت، مراقبت، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ار: اَر - پسوند نسبت، وابستگی و. . . فا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مادر: مادَر - ما و پسوند ( در"تر"! ) نگهب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mother: مادَر! - ما و پسوند ( در"تر"! ) نگه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mother: مادَر! - ما و پسوند ( در"تر"! ) نگه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پدر: پِدَر - از مصدر پاییدن - در اصل پای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

father: پِدَر! - از مصدر پاییدن - در اصل پا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

father: پِدَر! - از مصدر پاییدن - در اصل پا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دختر: در پهلوی: دُخت ( duxt ) ، کنیزَک ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

daughter: دیدگاه های گوناگونی درباره ( دُختَر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daughter: دیدگاه های گوناگونی درباره ( دُختَر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یزه: پسوند اسم ساز فارسی اَوِستایی: 1. ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یزه: پسوند اسم ساز فارسی اَوِستایی: 1. ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوشیزه: دوش و پسوند اسم ساز شباهت ( یزه! ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دوشیزه: دوش و پسوند اسم ساز شباهت ( یزه! ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برادر: بَرادَر - برای ما و پسوند ( در"تر"! ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

برادر: بَرادَر - برای ما و پسوند ( در"تر"! ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brother: بَرادَر! - برای ما و پسوند ( در"تر" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brother: بَرادَر! - برای ما و پسوند ( در"تر" ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواهر: خواهَر - خواه یا مصدر خواستن و پسون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خواهر: خواهَر - خواه یا مصدر خواستن و پسون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پسر: پِسَر - اوستایی: puthrem پاسدار و پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شوهر: شوهَر - شوی ( دوتا، جفت، زوج ) و پس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اودر: اَودَر، اَفدَر، اَپدَر - واژه اوستا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self service: معادل فارسی در مهمانسرا: پذیرایی خو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سلف سرویس: سِلف سِرویس - واژه انگلیسی ( self s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

selfie: سِلفی ( selfie ) ، واژه ای انگلیسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

telepathy: واژه ای فرانسوی، یونانی - ترکیبی از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

telepathy: واژه ای فرانسوی، یونانی - ترکیبی از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ذبح: کودکانه اش: پیخ پیخ ( پِخ پِخ ) کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ذبح: کودکانه اش: پیخ پیخ ( پِخ پِخ ) کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرکش: به نوعی خمیر مایه طبیعی نانوایی که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خانم خانما: در زمان قدیم؛پادشاهان، زن های زیادی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خانم خانما: در زمان قدیم؛پادشاهان، زن های زیادی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرچمت بالاست: پَرچَمِت بالاست - در زمان قدیم، وق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پرچمت بالاست: پَرچَمِت بالاست - در زمان قدیم، وق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

یلدا: این مقاله را چند سال پیش نوشتم و چک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

یلدا: تاریخچه تقویم مسیحی: از نظر زمین شن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

یلدا: پیشینه ی تاریخی یلدا و کریسمس ( میل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

یلدا: پیدایش حیات: از نظر علمی: 4. 5 میل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

یلدا: نمادهای برگرفته شده فرهنگ های فَرَن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رکب: رَکَب - در گویش بازاری و تهرانی ( ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

رکب: رَکَب - در گویش بازاری و تهرانی ( ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنر ان بود: هُنَر آن بود - کنایه ای که هنگام: ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هنر ان بود: هُنَر آن بود - کنایه ای که هنگام: ر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر نمی افتم: سَر نِمی اُفتَم - کنایه از این که: ...

١ سال پیش

مدال‌های مـجـتـبـی عـیـوض صـحـرا