مـجـتـبـی عـیـوض صـحـرا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلنگ: خَلَنگ - خَل: خَلیدن - خار، سوزن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خلنگ: خَلَنگ - خَل: خَلیدن - خار، سوزن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش الحان: صدا خوشگله!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطی بر کسی کشیدن: خَطی بَر کَسی کِشیدَن - کنایه از ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خطی بر کسی کشیدن: خَطی بَر کَسی کِشیدَن - کنایه از ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خواجه وار: آزاد، رها - گُستاخ، بی پروا، بی خوی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبه خبه: خُبه خُبه - خَفه خَفه - بَسه بَسه، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دادار: واژه اوستایی ( داتَر، داتار ) - خل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دادار: واژه اوستایی ( داتَر، داتار ) - خل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلاق: فرق بین این ها: مخترع: کسی است که چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خلاق: فرق بین این ها: مخترع: کسی است که چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داشتن: داشتَن - حفاظت کردن، پاییدن! - حُر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

داشتن: داشتَن - حفاظت کردن، پاییدن! - حُر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دراز به دراز: دِراز به دِراز - پُشتِ سَرِ هَم خو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دل شکر: دِل شِکَر - صفت فاعلی مرکّب مرّخم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دل شکر: دِل شِکَر - صفت فاعلی مرکّب مرّخم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کارمایه: واژه مرکّب - ابزار ( افزار ) ، وسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دست مایه: دست مایه ( واژه مرکّب، دستمایه ) - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دست مایه: دست مایه ( واژه مرکّب، دستمایه ) - ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دست ساییدن: کنایه از جستجو و پیگیری کردن - سعی، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دست ساییدن: کنایه از جستجو و پیگیری کردن - سعی، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روزه به دهن: کنایه از گرسنه و تشنه، سیر نشده - ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

روزه به دهن: کنایه از گرسنه و تشنه، سیر نشده - ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رستاک: رَستاک ( سِتاک ) - شاخه ی راست و ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رمیدن: پَرُوندَن! - مثال: مثل پروندن یار > ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رمیدن: پَرُوندَن! - مثال: مثل پروندن یار > ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هپروت: هَپَروت - واژه فارسی میانه ساسانی ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زشت بادید: زِشت بادید - فعل دعایی به معنی: "ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زه کردن: آماده و حاضر، مهیّا و فراهم کردن. م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ساغر: در تصوف یعنی: چشم بصیرت داشتن!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساقی: شراب دهنده - در تصوف یعنی فیض رسانن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ساقی: شراب دهنده - در تصوف یعنی فیض رسانن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سان دیدن: گذشتن فرمانده از برابر سربازان و مش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سان دیدن: گذشتن فرمانده از برابر سربازان و مش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کرم ریختن: کِرم ریختن - در گویش بازاری و تهران ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرم ریختن: کِرم ریختن - در گویش بازاری و تهران ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سی کن: سی کُن - لهجه شیرازی - ببین، نظرکن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سی میدان: لهجه گیلکی - به سوی و به طرف و به ج ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگال: سِگال - خیال، اندیشه، فکر - میل، خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سگال: سِگال - خیال، اندیشه، فکر - میل، خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سووشون: سَووَشون - واژه اوستایی سیاه ( سیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سووشون: سَووَشون - واژه اوستایی سیاه ( سیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سربه مهر: سَربه مُهر - سربسته و مُهر و مُوم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سربه مهر: سَربه مُهر - سربسته و مُهر و مُوم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلوچ: سُلوچ - ترکیبی از دو کلمه سال و کو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سلوچ: سُلوچ - ترکیبی از دو کلمه سال و کو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گارد: واژه ای فرانسوی - سَنگر، حفاظ، حصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گارد: واژه ای فرانسوی - سَنگر، حفاظ، حصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شرطه: شُرطه: عربی - نگهبان، پاسبان، جانپا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شرطه: شُرطه: عربی - نگهبان، پاسبان، جانپا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکرخنده: شِکَر خَنده - خنده ی دل نواز ، شیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمار گرفتن: شُمار گِرِفتَن - حساب پس دادن، پاس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شمار گرفتن: شُمار گِرِفتَن - حساب پس دادن، پاس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شویم: شُویَم - برویم ( بریم ) ، راه بیُف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابستن: آبِستَن - دُچار، ممکن، محتمل، میخو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابستن: آبِستَن - دُچار، ممکن، محتمل، میخو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم کسی: آدمِ کسیِ ( درستش: آدم کسیه ) - خد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسمان جل: آسِمان ( آسمان ) جُل - جُل ( چُل ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اسمان جل: آسِمان ( آسمان ) جُل - جُل ( چُل ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماس: قُلُنبِگی!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اماس: قُلُنبِگی!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتاق توقیف: اُتاقِ توقیف - زندان، بازداشتگاه، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بین: لا لو آ ( لا به لا ) !

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بین: لا لو آ ( لا به لا ) !

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختر سعد: اَختَرِ سَعد - ستاره یا سیاره مُشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اختر سعد: اَختَرِ سَعد - ستاره یا سیاره مُشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختلاس: بالا کشیدن و هاپولی کردنِ پولی!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اختلاس: بالا کشیدن و هاپولی کردنِ پولی!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ادبار: پُشت کردن، بدبختی - هزیمت، گریختن و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ادبار: پُشت کردن، بدبختی - هزیمت، گریختن و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انطباع: اِنطِباع - اداره ی نگارش، چاپخانه!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

این سرای باز کنیم: این سَرای باز کنیم - کنایه از اینک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باشد که: باشَد که - به آن امید که ( به امید ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باشد که: باشَد که - به آن امید که ( به امید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیر سپهر: شیرِ سِپِهر - آفتاب، خورشید، هور ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شیر سپهر: شیرِ سِپِهر - آفتاب، خورشید، هور ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شناس: شِناس - بدان، بفهم - آشنا، مُطلّع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شناس: شِناس - بدان، بفهم - آشنا، مُطلّع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صرافت: صِرافَت - اندیشه و قصد انجام کاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

صرافت: صِرافَت - اندیشه و قصد انجام کاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طفیل: طُفَِیل - مهمانِ ناخوانده - سَربار، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

طفیل: طُفَِیل - مهمانِ ناخوانده - سَربار، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طی: طُی - در گویش ترکی به معنای مراسم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طی: طُی - در گویش ترکی به معنای مراسم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ککه: کِکه - در لهجه ی اصفهانی >>>> آشغا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ککه: کِکه - در لهجه ی اصفهانی >>>> آشغا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

توهم: هَپَروت!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ارق ملی: عِرق: واژه عربی - تعصب، رگ غیرت یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تبانی: مَواضعه کردن، پیمان نهانی بستن، دست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تبانی: مَواضعه کردن، پیمان نهانی بستن، دست ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عاریه: دِین، قرض وام، وَدیعه، سِپُرده، اما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عاریه: دِین، قرض وام، وَدیعه، سِپُرده، اما ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عقده: عُقده - گره، پیچ، چین و شکن، پیوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قیه: قیّه - واژه ترکی - اولین بار در مرا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیه: قیّه - واژه ترکی - اولین بار در مرا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خندوانه: خَندِوانه - ساختار دستوری: بُن مضا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خندوانه: خَندِوانه - ساختار دستوری: بُن مضا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کتاب: کُتّاب - جمعِ کاتب - نویسندگان - م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گبر: خِفتان، لباسِ جنگی، زره!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرد: گُرد - پهلوان، شجاع، دلیر، یَل!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گرد: گُرد - پهلوان، شجاع، دلیر، یَل!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرز: گُرز - واژه ی ترکی آن می شود: دَگَ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرز: گُرز - واژه ی ترکی آن می شود: دَگَ ...

١ سال پیش

مدال‌های مـجـتـبـی عـیـوض صـحـرا