پیشنهادهای کامبیزدارابی (٢٩٩)
کَنی ='درزبان لکی به معنای چشمه است و با کانی از یک ریشه هستند . کان=معدن 'سرچشمه ، چشمه کانی درزبان کردی به معنای چشمه است .
شووان =چوپان _شبان درزبان لکی هنوزهم کاربرد دارد . . . شبان در زیان فارسی هم؟ شوان در زبان لکی است
پیا =مرد درزبان لکی و لری ؛این واژه به معنای مرر آمدهداست. واژه ی پیا از پاییدن و مراقب بودن و نگهبان و حارس خانواده بودن ، آمده است . و هم معنی با ...
گووان :پستان درزبان لکی این کلمه به معنای پستان می باشد و هنوزهم کاربرد دارد بااین که این کلمه قدیمی است .
گووان = درزبان لگی به معنای پستان
شووان =چوپان _همان شبان است . درزبان لکی ' لری وکردی هنوز هم کاِربرد دارد .
مانگ شاو :شب مهتابی _شب مهتاب درزبان لکی ولری وکردی به معنای شب هایی است که ماه درآن ها می تابد . و شب های زیبایی هستند .
دنان =درزبان لکی همان دندان است . که براثر مرور زمان به شکل دنان تغییر شکل داده است .
دول =dul درزبان لکی به معنای سطلی است که با آن آب را ا ز چاه می کشیدند . این کلمه تغییر یافته ی ( دلو ) است
یول =یله _رها - ول'آزاد درزبان لکی هنوزهم به کارمی رود و با ( یله ) هم ریشه هستند
کُنا =سوراخ 'حفره 'لانه درزبان لکی هنوزهم کاربرد دارد . وبا کنام در زبان فارسی هم ریشه و هم معنی است . دریغ است ایران که ویران شود کتام پلنگان و ش ...
کِراس =به کسر ک ودرزبان لکی به معنای پیراهن آمده است ودرزبان کردی کردستان و کردی کرمانج که مردم استان خراسان با آنها درارتباط هستند هم این کلمه به صو ...
حرف ( ی ) درزبان لکی : در بیشتر کلماتی که ( ی ) دارند. این حرف به صورت دو تا کسره پشت سرهم خوانده می شود . و یا به صورت ( ی کم رنگ /ی ضعیف ) تلفظ می ...
هرّئ=درزبان لگی به معنای گِل و آ ب و خاک را به هم آمیخته کردن و آنچه که حاصل می شود همان هرّئ یا گِل است . هرّئ=خاکی که ازسودن وساییدن سنگها و تیکه ...
جیفه =همان ما دنیاست که بسیار بی ارزش است و به کسی وفانکرده و ماندگار نبوده برای هیچ کسی . در زبان لکز هنوزهم این کلمه کاربرد دارد و در خیلی جاها به ...
دِنان =به کسر ( د ) ، این کلمه درزبان لکی به معنای دندان می باشد . که هنوز هم کاربرد دارد . دندان = دنان چشم = چَم/چاو بینی /دماغ = پِت ابرو = بِ ...
گلاره =چشم ریشه ی این کلمه که یک کلمه ی لکی است و درزبان لکها و همچنین لرها و کردها وجوددارد و هنوزهم کاربرد دارد به شرح زیر است . غلط آره =چیزی که ...
گلا ریژان =برگ ریزان گِلا =برگ درختان ریژان =ریزان
گیفان =این کلمه به معنای جیب و گریبان است . این کلمه هنوز هم در زبان لکی مورد استفاد ه قرار می گیرد . گریبان _گریبوان _گی بان - گیوان _گیفان
درزبان لکی هرگاه حروف ( ن ) و ( گ ) کنارهم قراربگیرند تشکیل یک حرف جدید می دهند وبه صورت نُق تلفظ می شو د. یعنی توسط انتهای زبان که به دریچه های و رو ...
ل=درزبان لکی وهمچنین زبان های پیر و و لهجه ها ی این زبان حرف ( ل ) به دوصورت : ۱ - ل/ زیر/ که همانند ( ل در زبان فارسی ) تلفظ می شود. این حرف ( ل ) ت ...
اکبر =اکابر
جمع کلمات زیر : کسالت =کسالات وصَی=وصایا وصیت =وصایات کمال ، کمالات جمیله وجمیل =جمالات اجمل و اجملت در عربی . جمیل وجمال =جمیلان کسر =کسورات ک ...
کاور =گوسفند _ از کافر یا پوشیده گرفته شده است . چون بدن این جاندار پوشیده شده است از پشم ، بنابراین کافر که به معنای پوشیده شده است . کاور هم از ک ...
گاو =گا=دراصل گیاه خو ر بوده است که به مرور زمان به گیاور = و گاور = و گاو = و گا تبدیل شده است . انگلیسی ها هم این کلمه را از ایرانیان وام گرفته ان ...
گزر = هویج _زردک درزبان لکی هنوز از این کلمه استفاده می شود . گاز وَر =بوده است که بعدها به گازَر تبدیل شده و بعدا هم به گَزَر تغییر یافته است .
شیت =شید =شیدا =دیوانه درزبان لکی این کلمه هنوزهم کاربرد دارد واز شیدا گرفته شده است . وبا شیت که در شل وشیت آمدا است فرق دارد . چراکه این شیت ازآ ...
باو =بیای و بیا اصل وریشه این فعل است وفعل امر محسوب می شود . بیای=بیاو =باو بام =بیام بایمن =بیاییم بای =بیایی باینان=بیایید باو =بیا بان =بیاین ...
بوش =بگو ، این کلمه فعل امر از گفتن است . سیر تلفظ کلمه :بوگو =بوگ=بوژ =بوش بوشم =بگویم بوشیم =بگوییم بوشی :بگویی بوشین /بوشینان =بگویید بوشه =بگو ...
وِتم =گفتم . گویش وسخن گفتن و حرف زدن ودقیقا همان گفتن بارسی ااست . گو =به ( ضم گ ) و ( سکون واو ) گوتم /گفتم . که لکی وتم و لری ( گتم /گوتم ) همین ...
بان =این کلمه علاو ه بر اینکه به معنی پسوند فاعلی به کارمیرود مثل سنگر بان =کسی که نگهبان سنگر است . به معنای دیگری هم در زبان لکی به کار برده می شو ...
ژئر =همان زیر فارسی و تحت عربی و Daun انگلیسی است که درزبان لکی به شکل ژئر تلفظ می شود
گزه =گاز گرفتن در زبان لکی این کلمه به معنای گاز گرفتن است و از گاز آمده است . و با دندانها به دست و یا قسمتی از بدن دیگر فشار آو دن را معنی می دهد . ...
غرات /غورات ( ر ) مشدد تلفظ می شود . این کلمه درزبان لکی به معنای مغرور می باشد . و غر ا =همان ( غرو ) یا غری است که تغییریافته . غرور بیجا /بیش ا ...
له چک =روسری ، چارقد ، سربند ، پارچه ای که زنان به سر می بندند . و به حالتی بسته می شود که بالای سر را کامل و گوشه ای از صورت را هم در برمی گیرد و می ...
ژان =درد _دژین درد کردن
سان =سنگ درزبان لکی به معنای سنگ به کاررفته ااست و به کارمی رود . سان =پسوند شباهت ساز در زبان فارسی است ( مه سان ) مانند ماه
ماژ وموژ =بوسه گرفتن و بوسه دادن ماژ =ماگ =ماک ، مکیدن معنا می دهد در زبان لکی . وهنوزهم کاربرد دارد . این واژه برای دو مورد ودومعنا به کارمی رود . ...
مِئ=گوسفند ماده که شیر می دهد .
گواَر =گوساله ز اییده شده ازگاو وتلفظ این کلمه برای غیر لک ولر وکرد زبان ها سخت می باشد .
نویر =نفرین و ناله وآه نویر نکه =نفرین نکن
بنور =رمشدد تلفظ می شود . ودرزبان کردی و لکی و ایلام به معنای بنگر ونگاه کن به کارمیرورد . بنو گر =بنور نورم نوریم نوری نورین /نورید نوره نوررن
گیا =گدا ، کسی که تکدی گری می کند . ازدیگران طلب کمک می کند گیایی =گدایی
جی یا /جیا =جدا درزبان لکی جیا تلفظ می شود . جیام =جدام جیایم /جیایمن =جداییم جیای=جدایی جیاین /جیاینان =جدایید جیایه =جداست جیان =جدا هستند بس ...
ژیان =زی یان =زییدن =زیستن ژیام =زیستم ژیایم =زیستیم ژیای =زیستی ژیاین = زیستید ژیا=زیست ژیان =زیستند . صرف فعل ژیام به معنای زیستم درزبان لکی بو ...
گواستم یا گستم =خواستم گواستی یا گستی =خواستی گواست یا گست =خواست گواستیم یا گستیم یا گستیمن =خواستیم /خواستیمان گستین یا گستینان =خواستید گستن ...
مِتِم=می خواهم درزبان لکی وکردی به کارمی رود وهنوزهم کاربرد داردد. مِتِم=مِی تِم =از خواستن می آید و در زبا گروهی از لک ها به صورت ( مَگِستم= همان م ...
هاتم =آمدم درزبان لکی وکردی و همچنان هَتِم=درزبان لری ولکی بکتر می رود . هَتِم یا هاتم = آمدم هتیم یا هاتیم =آمدیم هتین یا هاتی=آمدی هتینان یا هاتی ...
هَشار کردن =پنهان کردن _قایم کردن درزبان لکی ولری وکردی هنوزهم کاربرد دارد .
بچو =درزبان لکب و زبانهای غرب ب کشور به معنای ( برو ) می باشد . بشو =بچو که از بن فعل شدن به معنای رفتن است . بِچِم=بروم بچیم یا بچیمن=برویم بِچی ...