پیشنهادهای کامبیزدارابی (١,٤٧٩)
منیش /منیج =درزبان لکی به معنای دقیق //من هم ، //است .
منیژه =که درزبتن لکی به صورت منیجه هم تلفظ می گردد ، به معنای //مال من ، متعلق به من ، ازمن//است.
بی ژن=درزبان لکی به معنای //بی زن ، مردبدون همسر ، //است.
هزار چم =درزبان لکی به معنای �/هزار چشم //ومعنای مجازی //حواس جمع ، مراقب ، هوشیار //است. که بیشتر به همان معنای مجازی به کارمی رود .
کت کت =درزبان لکی به معنای //تکه تکه ، قطعه قطعه، بخش بخش، //است.
دوکت =do kot درزبان لکی وکردی به معنای //دونصف ، دوتکه ، //است.
داری = درزبان فاخرلکی به معنای //دارو ودرمان //است . ومجازا به معنای //کسی یا چیزی که خیلی عزیز باشد و مهم و ارزشمند //است . داری دسم =داروی دستم و ...
کورنان=درزبان لکی به معنای //خسیس ، ناخن خشک ، //است .
ستار =باکسر س درزبان های لکی ولری به معنای //صبر داشته باش ، آرام باش ، دندون بزار رو جیگرت ، //است . وهنوزهم مورد استفاده است .
صیبقه =درزبان لری به معنای //صدقه ، //است و معنای مجازی آن هم به معنای //فدا شدن ، دورکسی گشتن ، //است که همین واژه درزبان های لکی وکردی با تلفظ صدقه ...
نام نسق =درزبان لکی به معنای /القاب وعناوین بد وبی مورد برکسی نهادن ، دیگری را با عناوین ناپسند صدا کردن ، //است. ومترادف است با //نام نویتک //
کرکر==بامشدد تلفظ کردن ر اولل ودوم . این کلمه درزبان لکی وکردی به معنابی //ته دیگ //است . نوعی صدا معنایی محسوب می شود . هنگامی که ته دیگ را می خوا ...
نحس =علاوه برمعنای //شوم ، نامبارک ، بدیمن ، نامیمون، //که درزبانهای ایرانی برای این کلمه وجود دارد . درزبان لکی به معنای دیگری هم می آید : نحس =نخ ...
حوتم =hoatem درزبان لکی به معنای //خوابیدم //است . اکثرفعل ها وکلماتی را که خ دارند این خ درزبان لکی به شکل ح تلفظ می شود . خفتم =خوایدم - خفتین =خ ...
تویله =toylah در زبان لکی وکردی به معنای //توله، ، بچه ، فرزند ، //است
کلانن = معنای اول این کلمه به معنای پختن است . که ل در این مورپ به شکل بم تلفظ می شود . معنای دوم این کلمه هم به مهنای //تازه کردن زخم ، زخمی را دو ...
نام نویتک =این کلمه درزبان لکی به معنای //نام بد به هم دادن ، نام گذاری روی دیگران ، حرف بد به دیگران زدن ، تهمت زدن بیجا به دیگری ، //است.
قور=از قعر و عمق می آید درزبان لکی به معنای// قبر //است . و گاها به صورت �قاور�تلفظ می شود . درزبان کردی هم به شکل قاور ghaurتلفظ می شود .
کی وانو =کدبانو اما درزبان های لکی وکردی به معنای //پیرزن ، زن پیر //است. وبیشتر به زنانی که پیر هستند گفته می شود .
حوواس =این کلمه همانگونه که از ظاهرش پیداست از خانواده خواستن است درزبان لکی به معنای //گدایی ، تکدی گری، درخواستن چیزی، //است حوواس کر=گدا
پلمیژیا=pelmizhya درزبان لکی به معنای //پژمرده ، آشفته و برهم ریخته ، //است .
چزیایه =chezyayah درزبان لکی به معنای //ترسیده، سوخته ، //است . چز=صدایی که براثر سوختن گوشت و هرچیز دیگری ایجاد می شود . چزیایه =ترسیده چزیامه =ت ...
بویرن =که به شکل boire�تلفظ می شود . این کلمه فعل امر است به معنای //بدوز// بدویرن - - بدوز این کلمه از دوز کردن و دوخت کردن ودوختن می آید .
سزانن=سوزاندن درزبان لکی به شکل سزانن تلفظ می شود . سزانم =سوزاندم سزانی/سزانین=سوزاندی سزان=سوزاند فعل امرهم با آوردن ب برسر فعل ایجادمی شود. بسزن ...
قرتانن=ghertanen درزبان لکی به معنای //بریدن ، قطع کردن ازوسط ، ازهم گسیختن ، پاره کردن ، //است . قرتیا =پاره شد
کلیا =kolya درزبان لکی به معنای //پخته شده //است . کلانن=پختن کلانم =پختم کلانی =پختی کلان =پخت
تریسکه =toriskah درزبان لکی به معنای نور کم و ضعیف و شعله های ضعیف آتش هم گفته می شود
رمانن=رم انن - - - - رم اندن که به معنای //آوارکردن ، فروریختن بنا، وویران کردن ، به زمین آوردن ، برزمین زدن //است .
رشانن=درزبان لکی به معنای //ریختن //است . ریژانم - - ریشانم - رشانم =ریختم ریژان - - ریژانین - - رشانن=ریختن . فعل امر =برژن - - برشین - - برشن=بر ...
رسانن=درزبان لکی به معنای //رساندن //است . رسانن مصر است .
خفانن=به فتح خ درزبان لکی به معنای //خواباندن. //است در. زبان لکی افعل را به همان شکل ماضی برای مضارع هم به کار می برند . وبه شکلی به کاربرده می شود ...
پلانن=به کسر پ و ن درزبان لکی به معنای// زیرورو کردن, برگرداندن، // است . ومجازا به معنای تغییر دادن مساله ای و عوض کردن یک داستان و خلاف آن داستان ...
هنجانن=درزبان لکی این واژه به معنای //خرد کردن ورزه ریزه کردن وتکه تکه کردن به صورتی که تبدیل به تکه های کوچکی شود وبعداران هم کوفتن وکوبیدن //است . ...
شل وپل =درزبان لکی به معنای تکه تکه کردن است وبا قل وپل هم معناست . و معنای دیگری درزبان لکی برای این کلمه وجود دارد که //هنجانن// هنجانن=تکه تکه کر ...
قل وپل =به فتح ق وفتح پ درزبان لکی به معنای //تیکه تیکه کردن ، قطعه قطعه کردن //است .
حب = به ضم ح به معنای// دوستی , عشق، دوست داشتن ، ولا، خواستن ازدل ، //است . حب =به فتح ح درزبان لکی ، کردی ، فارسی ودیگرزبا ن های ایرانی ، به معن ...
بوس = درزبان های ایرانی به معنای //بوسه ، ماچ ، قبله //است . اماعلاوه براین معانی درزبان لکی به معنای فعل امراز ایستادن هم می باشد بوس =بایست ، وای ...
چوقانن /چوخانن=ادرزبان لکی به هردوشکل به کاربرده می شود و به معنای //نابودکردن ، ازبین بردن ، ویران کردن //است
بچقن =به ضم چ. درزبان لکی به معنای //فروکردن ، وارد کردن چایزی تیز در جسم ویا وسیله ای دیگر ، وارکردنیزه در جسمی //است . فعل امر است از بن فعل چقان ...
آلشت /آلش=درزبان لکی به معنای //عوض کردن ، تعویض ، تبدیل //است . و گاها با پالش می آید : آلش پاش //که دراینجا به معنای دادوستد است . دادن وگرفتن
یاواش یاواش = درزبان لکی به معنای //یواش یواش ، آرام ، آرام ، با آرامش ، به نرمی وبدون عجله //است.
حله پله =به کسر ح وپ درزبان لکی به معنای //حول حولکی، عجله ای ، با دست پاچگی کاری را انجام دادن //است .
جاجیک /جاجک = درزبان لکی به معنای //آدامس //است . واین کلمه از جویدن می آید مترادف است با : �آدامس� درزبان فارسی و ( سقز ) درزبان کردی
توضیح =واضح ساختن مساله ای ، روشن کردن چیزی ، ایضاح ، بازکردن ، تعریف دقیق ازچیزی ، واضح گویی ، امری را روشن ساختن ، بازگویی ،
توفیر = افزودن وفراوان کردن مال ، مال اندوزی ، مغایرت ، فرق ، اختلاف ، سود ، منفعت ،
بشور =بشوی این کلمه درزبان لکی وکردی به معنای //شستن //است و فعل امر از شستن است //بشور //که درزبان فارسی برابر است با //بشوی //.
قومانن =درزبان لکی این واژه به معنای //راست و درست کردن کارها ، قوام بخشیدن به کار، مرتب کردن کارها و امور محوله ، //است . قومانن =قوماندن =قواماندن ...
گر=به فتح گ به معنای// اگر //است. به ضم گ =به معنای//گرما ، حرارت ، آتش، وشعلمه های آتش //است ودرزبانلکی هم. : گر=به کسر گ و مشدد خواندن ر به معنای ...
بر=درزبان فارسی به معانی : ۱ - بر =میوه ۲ - بغل ، پهلو ، سینه ۳ - بر=بامشدد خواندن ر، به معنای بیبان و دشت و بادیه واما درزبان لکیعلاوه براین معانی ...
ژنگ = درزبان لکی به معنای //زنگ آهن وفلزات دیکری که زنگ می زنند //است .