پیشنهاد‌های کامبیزدارابی (١,٥٠٨)

بازدید
٢,٣٢٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

قژ =گیسو و موی سر قژ_گژ=موی سر وخاصه مویی که زیاد و درهم باشد معنی می دهد . گژگاو =گاوی که موهای زیادی دارد . قژاکند یا قزاکند=سلاحی که از ابریشم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غاز مه =کلنگ درزبان لکی این واژه هنوز هم به معنلی کلنگ به کار می رود . و ریشه ی آن هم دراصل غاز مل بوده است و بعدها به غازمه تبدیل شده است . غاز=پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بوره=درزبان لکی به معنای بیا به کارمی رود . مترادف آن =باو ؛بیا متضاد آن هم =بچو بوره =بیا و بچو =برو ، بشو ( شُدن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَنِم=خریدم ، گرفتم ؛ستاندم درزبان لکی این واژه به ملنای خریدن وگرفتن به کاررفته ومی رود وهنوز هم کاربرد دارد . و هم ریشه است با ستدن در لکی وفارسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نُژی =عدس درزبان لکی این واژه به معنای عدس است . هرچیزی کا ریز وکوچک باشد را نُژی می گویند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نُیر =نور ؛روشنایی به زبان لکی نویرّ=نفرین ناله ، متضاد =دعا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گاووشه =کوزه ی بزرگ ؛خم بزرگ جای خوشه =جاخوشه =جاحوشه =گاحوشه =گاووشه خم های کوزه ای که بزرگ بودندو جای زیادی داشتند وخوشه های انگور زیادی درآن ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خَزِو=غضب ؛خشم ؛قهر این وا ژه دراصل ریشه ی غَضب است و باید به صورت : خَضِو نوشته می شد . که در اصل غَضِو بوده است که به مرور زمان و به علت سختی تلف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

گلاره =گِلارَه =Gelarah به معنای چشم است درزبان لکی و هنوزهم به همین معنادر زبان لکی وکردی ولری ؛مورد استفاده قرار می گیرد . و در فرهنگ کردها ولرها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شون =shoon درزبان لکی به معنای ( دنبال ، درپی ، پشت سر کسی ؛معنی می دهد . چیمه شونه =رفتم دنباش باوَ شونِم=بیادنبالم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَنی ='درزبان لکی به معنای چشمه است و با کانی از یک ریشه هستند . کان=معدن 'سرچشمه ، چشمه کانی درزبان کردی به معنای چشمه است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شووان =چوپان _شبان درزبان لکی هنوزهم کاربرد دارد . . . شبان در زیان فارسی هم؟ شوان در زبان لکی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

پیا =مرد درزبان لکی و لری ؛این واژه به معنای مرر آمدهداست. واژه ی پیا از پاییدن و مراقب بودن و نگهبان و حارس خانواده بودن ، آمده است . و هم معنی با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گووان :پستان درزبان لکی این کلمه به معنای پستان می باشد و هنوزهم کاربرد دارد بااین که این کلمه قدیمی است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گووان = درزبان لگی به معنای پستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شووان =چوپان _همان شبان است . درزبان لکی ' لری وکردی هنوز هم کاِربرد دارد .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مانگ شاو :شب مهتابی _شب مهتاب درزبان لکی ولری وکردی به معنای شب هایی است که ماه درآن ها می تابد . و شب های زیبایی هستند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دنان =درزبان لکی همان دندان است . که براثر مرور زمان به شکل دنان تغییر شکل داده است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دول =dul درزبان لکی به معنای سطلی است که با آن آب را ا ز چاه می کشیدند . این کلمه تغییر یافته ی ( دلو ) است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یول =یله _رها - ول'آزاد درزبان لکی هنوزهم به کارمی رود و با ( یله ) هم ریشه هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کُنا =سوراخ 'حفره 'لانه درزبان لکی هنوزهم کاربرد دارد . وبا کنام در زبان فارسی هم ریشه و هم معنی است . دریغ است ایران که ویران شود کتام پلنگان و ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کِراس =به کسر ک ودرزبان لکی به معنای پیراهن آمده است ودرزبان کردی کردستان و کردی کرمانج که مردم استان خراسان با آنها درارتباط هستند هم این کلمه به صو ...

پیشنهاد
٠

حرف ( ی ) درزبان لکی : در بیشتر کلماتی که ( ی ) دارند. این حرف به صورت دو تا کسره پشت سرهم خوانده می شود . و یا به صورت ( ی کم رنگ /ی ضعیف ) تلفظ می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هرّئ=درزبان لگی به معنای گِل و آ ب و خاک را به هم آمیخته کردن و آنچه که حاصل می شود همان هرّئ یا گِل است . هرّئ=خاکی که ازسودن وساییدن سنگها و تیکه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جیفه =همان ما دنیاست که بسیار بی ارزش است و به کسی وفانکرده و ماندگار نبوده برای هیچ کسی . در زبان لکز هنوزهم این کلمه کاربرد دارد و در خیلی جاها به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دِنان =به کسر ( د ) ، این کلمه درزبان لکی به معنای دندان می باشد . که هنوز هم کاربرد دارد . دندان = دنان چشم = چَم/چاو بینی /دماغ = پِت ابرو = بِ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

گلاره =چشم ریشه ی این کلمه که یک کلمه ی لکی است و درزبان لکها و همچنین لرها و کردها وجوددارد و هنوزهم کاربرد دارد به شرح زیر است . غلط آره =چیزی که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گلا ریژان =برگ ریزان گِلا =برگ درختان ریژان =ریزان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

گیفان =این کلمه به معنای جیب و گریبان است . این کلمه هنوز هم در زبان لکی مورد استفاد ه قرار می گیرد . گریبان _گریبوان _گی بان - گیوان _گیفان

پیشنهاد
٠

درزبان لکی هرگاه حروف ( ن ) و ( گ ) کنارهم قراربگیرند تشکیل یک حرف جدید می دهند وبه صورت نُق تلفظ می شو د. یعنی توسط انتهای زبان که به دریچه های و رو ...

پیشنهاد
٠

ل=درزبان لکی وهمچنین زبان های پیر و و لهجه ها ی این زبان حرف ( ل ) به دوصورت : ۱ - ل/ زیر/ که همانند ( ل در زبان فارسی ) تلفظ می شود. این حرف ( ل ) ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اکبر =اکابر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع کلمات زیر : کسالت =کسالات وصَی=وصایا وصیت =وصایات کمال ، کمالات جمیله وجمیل =جمالات اجمل و اجملت در عربی . جمیل وجمال =جمیلان کسر =کسورات ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

کاور =گوسفند _ از کافر یا پوشیده گرفته شده است . چون بدن این جاندار پوشیده شده است از پشم ، بنابراین کافر که به معنای پوشیده شده است . کاور هم از ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاو =گا=دراصل گیاه خو ر بوده است که به مرور زمان به گیاور = و گاور = و گاو = و گا تبدیل شده است . انگلیسی ها هم این کلمه را از ایرانیان وام گرفته ان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزر = هویج _زردک درزبان لکی هنوز از این کلمه استفاده می شود . گاز وَر =بوده است که بعدها به گازَر تبدیل شده و بعدا هم به گَزَر تغییر یافته است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

شیت =شید =شیدا =دیوانه درزبان لکی این کلمه هنوزهم کاربرد دارد واز شیدا گرفته شده است . وبا شیت که در شل وشیت آمدا است فرق دارد . چراکه این شیت ازآ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣٣

باو =بیای و بیا اصل وریشه این فعل است وفعل امر محسوب می شود . بیای=بیاو =باو بام =بیام بایمن =بیاییم بای =بیایی باینان=بیایید باو =بیا بان =بیاین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

بوش =بگو ، این کلمه فعل امر از گفتن است . سیر تلفظ کلمه :بوگو =بوگ=بوژ =بوش بوشم =بگویم بوشیم =بگوییم بوشی :بگویی بوشین /بوشینان =بگویید بوشه =بگو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢٠

وِتم =گفتم . گویش وسخن گفتن و حرف زدن ودقیقا همان گفتن بارسی ااست . گو =به ( ضم گ ) و ( سکون واو ) گوتم /گفتم . که لکی وتم و لری ( گتم /گوتم ) همین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بان =این کلمه علاو ه بر اینکه به معنی پسوند فاعلی به کارمیرود مثل سنگر بان =کسی که نگهبان سنگر است . به معنای دیگری هم در زبان لکی به کار برده می شو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ژئر =همان زیر فارسی و تحت عربی و Daun انگلیسی است که درزبان لکی به شکل ژئر تلفظ می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزه =گاز گرفتن در زبان لکی این کلمه به معنای گاز گرفتن است و از گاز آمده است . و با دندانها به دست و یا قسمتی از بدن دیگر فشار آو دن را معنی می دهد . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غرات /غورات ( ر ) مشدد تلفظ می شود . این کلمه درزبان لکی به معنای مغرور می باشد . و غر ا =همان ( غرو ) یا غری است که تغییریافته . غرور بیجا /بیش ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

له چک =روسری ، چارقد ، سربند ، پارچه ای که زنان به سر می بندند . و به حالتی بسته می شود که بالای سر را کامل و گوشه ای از صورت را هم در برمی گیرد و می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

ژان =درد _دژین درد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سان =سنگ درزبان لکی به معنای سنگ به کاررفته ااست و به کارمی رود . سان =پسوند شباهت ساز در زبان فارسی است ( مه سان ) مانند ماه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماژ وموژ =بوسه گرفتن و بوسه دادن ماژ =ماگ =ماک ، مکیدن معنا می دهد در زبان لکی . وهنوزهم کاربرد دارد . این واژه برای دو مورد ودومعنا به کارمی رود . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مِئ=گوسفند ماده که شیر می دهد .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گواَر =گوساله ز اییده شده ازگاو وتلفظ این کلمه برای غیر لک ولر وکرد زبان ها سخت می باشد .