ترجمههای جلیل جعفری (٣٠)
این انجمن/گروه/کمیسیون و. . . شامل 148 کمیته دائمی و 3 کمیته موقت بود. ( در این جمله It به معنای کمیته نیست بلکه ضمیر عطف است و ارجاع به چیزی دارد که ...
تادت نره قبل از حرکت کمربند ایمنی رو ببندی.
چه جوری تصمیم بگیریم کی اول پشت فرمون بشینه؟
از بخت بد موقع بالا رفتن از پله ها تا حدودی می ترسم.
متاسفانه تا ایستگاه باید مسیر کوتاهی را پیاده رفت.
اولین نقش جدی این بازیگر زن �ژاندارک� بود.
قصه برتری مردی که داشت از مردانگی ساقط می شد.
به پسره بگو این قدر طبقه بالا ورجه وورجه نکنه.
او دواطلبانه خبرنگار جنگ شد.
گزارش خبرنگار ما از آفریقای جنوبی.
متاسفانه من خبرنگار زیاد خوبی نیستم.
و حالا، با خبرنگارمان در رم گفتگو می کنیم. . .
از چم و خم کاسبی سررشته چندانی ندارد.
من درس داشتم، منتها بیل گیر داد که بریم فیلم ببینیم.
الک بیشتر از من قایقرانی را دوست داشت. من دریازده می شدم.
دریازده که می شم هر چی خورده باشم میارم بالا.
زن نالید و گفت: هنوز هیچی نشده دارم دریازده می شم.
با خامه حال نمی کنم، به جاش خوراکم شیر طبیعیه.
راستی مینا موفق شد اون شغل رو به دست بیاره؟