دکترحامد رسولی - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٢٨ دقیقه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

provisional: موقتی. گذرا. آزمایشی. مشروط. غیرقطع ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

functionability: عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

say: Say that again گل گفتی، قوربون دهنت ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cantankerous: عبوس. بداخلاق. بد خلق. کج خلق. پاچه ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

supposed: presumed, accepted, alleged, assume ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cant: زبان زرگری. زبان لاتی. زبان مخصوص ک ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pie: پای. کلوچه میوه دار، کلوچه گوشت پیچ ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

awesome: مایه هیبت یا حرمت، پر از ترس و بیم، ...

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

visceral: شکمی، داخلی، درونی، اندرونی، احشایی ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see: See page 45 صفحه ۴۵ را ملاحظه نمایی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subside: decrease, abate, diminish, ease, eb ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

malignancy: بدخیمی

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

functionability: عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

provisional: موقتی. گذرا. آزمایشی. مشروط. غیرقطع ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awkward: Butter hand دست پا چلفتی ، ناشی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall out: argue, clash, come to blows, differ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premium: bonus, bounty, fee, perk ( Brit. in ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit: strike, bang, beat, clout ( informa ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tearfully: اشکبار. گریان. weeping, blubbering ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: تعلیق آویزان کردن، معلق کردن، تعلیق ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fist: He is close - fisted نم پس نمیدهد

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

struggle: strive, exert oneself, give it one' ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick: Helen is the pick of the basket for ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mobilization: جنبش، تحرک، به حرکت دراوردن، راه ان ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trade: Jack of all trades, master of none ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quit: ترک کردن، ول کردن، دست کشیدن ترک کر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rough: uneven, broken, bumpy, craggy, irre ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jinx: ادم بد شانس، ادم که بدشانسی میاورد، ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoroughly: بطور کامل و دقیق، کاملا، سراسر

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embarrassed: ashamed, awkward, blushing, discomf ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audit: بازرسی کردن ممیزی دفاتر محاسباتی، ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basic: اولیه، پایه. مقدماتی، پایه ای، قلیا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

matter: Nothing else matters اصلا مهم نیست، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waste: هدر دادن، اسراف کردن. افت، قراضه، ت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stranger: Hello stranger پارسال دوست امسال آ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opinion: نظر، عقیده نظریه، رای، اندیشه، فکر، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excellent: outstanding, brilliant, exquisite, ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hound: تازی ( شکار ) ، سگ شکاری، سگ تازی، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

litany: مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وج ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cargo: Cargo pants شلوار شیش جیب، شلوار چن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harm: There is no harm in trying امتحانش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plenum: فضای اشغال شده بوسیله ماده، پری، هم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coverlet: Stretch your legs according to your ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cavernosal: بخشی از بافت داخلی آلت تناسلی مردان ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sore: دردناک، مجروح جراحت، جای زخم، دلریش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

problem: مساله، مشکل چیستان، معما، موضوع، رو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

variant: قابل تغییر، مغایر، نوع دیگر، گوناگو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cantankerous: عبوس. بداخلاق. بد خلق. کج خلق. پاچه ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cant: زبان زرگری. زبان لاتی. زبان مخصوص ک ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provisional: موقتی. گذرا. آزمایشی. مشروط. غیرقطع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

functionability: عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resection: برش، تخلیه، حذف، برداشت

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

credentials: That which entitles one to confiden ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

directive: راهنمای انجام کار، حکم امریه، رهنمو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rampage: دیوانگی کردن، وحشیگری کردن، داد و ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tower: column, belfry, obelisk, pillar, sk ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chain: He is a chain smoker پشت سرهم سیگار ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coquette: Play the coquette عشوه گری کردن، پش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doubly: دوبرابر، بطورمضاعف، ازدوراه، ازدوجه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flint: سنگ اتشزنه، سنگ چخماق، سنگ فندک، ات ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

complaints: در پزشکی : درد، دردها، آلام

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butter: Butter hand دست پا چلفتی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

problem: difficulty, complication, dilemma, ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

example: نمونه، الگو مثل، سرمشق، عبرت، مسئله ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carrying: I am carrying you in my heart تو در ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loader: Free loader مفت خور

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chordee: کجی یا انحراف مادرزادی آلت تناسلی م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immidiately: فورا، بی درنگ، بلافاصله، آنا،

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laminar airflow: جریان هوای آرام. جریان هوای معمولی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unqualified: فاقد صلاحیت فاقد شرایط لازم، بی حد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reject: رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن د ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reject: رد کردن، نپذیرفتن پس زدن، عقب زدن د ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absentee: فرد غایب، مالک غایب، مفقودالاثر، شخ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emblem: نشانه، علامت، شعار، ( ک ) . تمثیل، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

informational: اطلاعی، متضمن، اگاهی informative, e ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apparent: واضح، بدیهی، مشهود ظاهری، پیدا، آشک ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polymeric: دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alley: passage, alleyway, backstreet, lane ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beholder: Beauty is in the eye of the beholde ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

destine: It was destined قسمت اینطور بود، قس ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adamantly: جسم جامد و سخت، مقاوم، یکدنده، تزلز ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

architecture: It is a magnificent architecture ای ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blue: I feel blue پکرم، حالم خوب نیست🤒

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rail: He is off the rails توی باغ نیست ، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retell: to tell a story again, often in a d ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pour: ریختن، سرازیر کردن. جاری شدن یا ساخ ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how come: How come you remembered me??? چی شد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

functionability: عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

footstep: I follow in my father's footstep من ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consent: توافق. رضایت، اجازه، موافقت، راضی ش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slackening: شل شدن، شل کردن، کند و آهسته کردن، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tether: He was at the end of his tether کفگ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ship: I need to ship this parcel این بسته ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prominent: شاخص، برجسته. متورم . هویدا. فاش. م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twist: wind, coil, curl, spin, swivel - d ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AIR: Up in the air پادر هوا، لنگ در هوا، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheese: Say cheese لبخند بزنید ( موقع عکس گ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blind: He is blind to the difficulties نفس ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

induratio penis plastica: Penile curvature کجی، خمیدگی یا انح ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpora cavernosa: پزشکی ( ارولوژی ) : یک جفت ناحیه اس ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atrophicus: پزشکی: نوعی بیماری پوستی، لک و پیسی ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall out: جر و بحث کردن، مشاجره کردن بحث و گف ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

organize: سازمان دادن تشکیل دادن، آرایش دادن، ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humble: فروتن، متواضع زبون، محقر، بدون ارتف ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

glutton: ادم پر خور، شکم پرست، دله. به اصطلا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

slot: شکاف. چاک دادن، شیار درآوردن، رنده ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strangler: خفه کننده

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrastate: درون ایالتی، داخل کشوری ، درون کشور ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dysgenetic: تکامل نیافته، Dysgenetic gonads غد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trivector: سه بردار. سه مسیر. سه جهت. سه راه. ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fault: تقصیر گیر، کاستی، گناه، عیب، نقص، خ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constant: continuous, ceaseless, incessant, i ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

around: سرتاسر، پیرامون گرداگرد، دور، در اط ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

store: فروشگاه. انبار کردن، ذخیره کردن، ان ...

١ ماه پیش

مدال‌های دکترحامد رسولی