حامد رسولی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay press: مطبوعات عامی و عادی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

case of: It is a case of now or never اگر حا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cartouche: گلوله توپ، فشنگ

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wiper: handkerchief, hankie, kerchief, *sn ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bmd: تراکم معدنی استخوان

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debt: I am up to my ears in debt تا خرخره ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theology: الهیات . یزدان شناسی، علم دین، حکمت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nose: I had to pay through the nose for t ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nose: بینی. دماغه، بو کشیدن، بینی مالیدن، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

demolition: knocking down, bulldozing, destruct ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you don't want to know: ندونی بهتره، به صلاحته ندونی، بهتره ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ergo: بنابراین. پس therefore, accordingly ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unavailable: غیرقابل دسترسی. دور از دسترس. بعید. ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kingfisher: ماهی خوراک، مرغ ماهیخوار، چلق

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adagio: piece of music that should be playe ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bleaching: سفیدگری. پرداخت. رنگ بری

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bye bye: good - bye, adieu, by, cheerio, far ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abutment: پایه کناری پل، کرانپایه، پایه کناری ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abc: It is like ABC این خیلی آسونه، مثل ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

torrential: سیل آسا. خصوصا بارانهای سیل آسا سهم ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orthodontic: مبحث اصلاح دندانهای کج و معوج در دن ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

segments: قطعات، بخشها، قسمت ها، بندها، لایه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humane: مهرامیز، بامروت، رحیم، مهربان، باشف ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tapering: پزشکی : مخروط شدگی، تیز شدگی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what: What's with you تو چته، مشکلت چیه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what: What is that to you به تو چه، به ت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjudication: قضاوت، داوری، احقاق حق، حکم ورشکستگ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disarm: از ضامن خارج کردن، خلع سلاح کردن بی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coition: آمیزش، جفت گیری، جماع، مقاربت جنسی، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

same: It is all the same to me به حال من ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tyrant: حاکم ستمگر یا مستبد، سلطان ظالم، قا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bugger: لاطی، ادم پست، کثیف وفاسد، لواط کنن ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unreal: imaginary, dreamlike, fabulous, fan ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nip: Nip someone in the bud گربه رو دم ح ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aseptic: Septic عفونی Aseptic غیر عفونی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

complane: Complain٠شکایت کردن غرولند کردن، نا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

complane: شکایت کردن غرولند کردن، نالیدن، قان ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crocodile tears: اشک تمساح، تاسف دروغین، الکی جز و و ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tunica albuginea: پزشکی ( ارولوژی ) : پوشش فیبری است ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clinger: موی دماغ، آدم آویزون، کنه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nondisjunction: عدم تفکیک

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intra articular: Intra articular داخل مفصلی Extra ar ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

squawk: مخابره کردن، مخابره داخلی، ارتباط د ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rigister: البته دیکته صحیح register به معانی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reincarnate: تجسم یا زندگی تازه دادن، حلول کردن، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

erosion: فرسایش رفتگی، فرسودگی، خوردگی، سایش ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pulley: قرقره، چرخ چه، چرخک، علوم مهندسی: ف ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parable: مثال، مثل، تمثیل، قیاس، نمونه، داست ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coupe: کوپه یا اطاق داخل ترن و دلیجان و غی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

behind you: پشت سرتو نگاه کن ! ( هنگام خطر )

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

billet: قلمه، شمشال، چوب هیزم، مسکن عده ها، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acutely: feeling or noticing something very ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attaboy: چه شروع خوبی، آفرین پسر، بابا ایول ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boundary conditions: وضعیت حدی. شرایط مرزی. شرایط حدی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gene pool: مخزن ژن، بانک ژن، تنوع ژن، خزانه ژن ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meander: رودپیچ، مئاندر، دور، گردش، راه پر پ ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gallows: The gallows groans for you کله ات ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

percipitate: درستش precipitate به معانی زیر میبا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premier: رهبر پارلمانی رئیس الوزرا، مقدم، بر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carnivorous: Carnivorous حیوانات گوشتخوار، Herb ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meniscectomy: اصطلاحی در علم ارتوپدی به معنای برش ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fluster: سراسیمه کردن، گیج کردن، گرم شدن کله ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اجی مجی لاترجی: Abracadabra

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rubella: ( طب ) روبلا، سرخجه، داروی محمره، ق ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eternity: ابدیت، مکرر، بدون سرانجام و سراغاز، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fetus: رویان، جنین

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

edification: تهذیب اخلاق، تعلیم، تقدیس، درس عبرت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prevalent: رایج، شایع، متداول، فائق، مرسوم، بر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subject: مبحث، موضوع مضمون، آزمودنی، نهاد، ف ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accustom: عادت دادن، آشنا کردن، آشنا شدن، معت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

condition: وضعیت. موقعیت، وضع، عارضه، حالت، چگ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kaolin: کائولین، ( =kaoline ) خاک چینی، دار ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devoid: lacking, bereft, deficient, destitu ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

black propaganda: تبلیغات سیاه، علوم نظامی: تبلیغات خ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

light meter: سلام و عرض ادب و احترام استاد سرکا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inflected: کج کردن، خم کردن ( بسوی درون ) ، من ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wart: گندمه، زگیل دار شدن، زگیل پیدا کردن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foxhole: سنگر به زانو، سوراخ روباه, حفره روب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lancer: نیزه دار، نیزه زن، تشر زن، نیزه اند ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drying: خشک کننده. خشک شونده. خشک نمودن. خش ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pollster: someone who works for a company tha ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fremitus: تپش. لرزه. لرزش. ارتعاش. تکانه. تکا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beemer: Beamer :تیرک؛ پرتو. باریکه، دسته کر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cruciate: رباطهای زانو Anterior Cruciate Lig ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pirates: مفرد این کلمه به معانی زیر است : دز ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tuck: تاه، بالازدگی، بالازنی، توگذاری، شی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convexity: محدب بودن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silver spoon: He has born with a silver spoon in ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaoelogist: archaeologist دیکته درستش این هست ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patently: بطور آشکار. بطور واضح

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleasurable: فرح بخش، لذت بخش، لذیذ، مغتنم، عیاش

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fulcrum: نقطه دوران، نقطه اتکاء، شاهین ترازو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notary: سردفتر اسناد رسمی،

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scrunch: chew, champ, chaw, chomp, chonk, ch ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vilify: بدنام کردن، بدگویی کردن، بهتان زدن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

actinic: Of, relating to, resulting from, or ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refract: منکسر کردن، بر گرداندن، شکستن، انکس ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tranquility: ارامش، اسودگی، اسایش خاطر، راحت

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carina: شاه تخته، زورق، کشتی حمال، ناو، نجو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

positional: relating to the position or job of ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thrush: He is jolly as a thrush کیفش کوکه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

senescent: مسن، پیر، سالخورده، سالمند، فرتوت

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harbor: shelter, asylum, cover, covert, har ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anable: Enable قادر ساختن توانا ساختن، وسیل ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well done: آفرین، باریکلا، دمت گرم، مرحبا، احس ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambitious: بلند پرواز جاه طلب، بلند همت، آرزوم ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

contribute: موجب، باعث

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blessing: It is a blessing in disguise توفیق ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

launcher: an object that is used to send a we ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brood: offspring, clutch, family, issue, l ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

little if any: سلام و عرض ادب و احترام، استاد خانم ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move smoothly: Crawl, move smoothly خزیدن، به آرام ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the bad guy: پسر بد، آدم بد

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penile tumescence: انقباض، سفتی ویا سیخ شدن آلت تناسلی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orificum: ورودی مهبل، دهانه ورودی آلت تناسلی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

is all about: تماما در ارتباط با. . . ، کلا مرتبط ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

CAE: Certificate of Advanced English مدر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jump down: You don't have to jump down on my t ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obscene: زشت و وقیح، کریه، ناپسند، موهن، شهو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hazardous: پر خطر، خطرناک. مضر، زیان آور، خطرب ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hazardous: پر خطر، خطرناک مضر، زیان آور، پرخطر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debt: بدهی بدهی داشتن، وام، قرض، دین، قصو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

levee: wharf, berth, dock, jetty, pier, qu ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

same old same old: در جواب how are you داده میشه یا می ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

annotation: تحشیه، ملاحظه، ظهر نویسی، نوشتن تذک ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regurgitation: برگشت خون، استفراع، قی، نشخوار بازگ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desecration: profanation, blasphemy, sacrilege, ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leaky: سوراخ دار، رخنه دار، نشست کننده، چک ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

akinesia: ناجنبی، غیر جنبی، فلج موقت اعضا بدن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avecinna: ابوعلی سینا، ابن سینا، بوعلی سینا

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

usd: درستش با حرف های بزرگ یا کپیتال بای ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extirpation: دفع، ریشه کنی، نابودی و برداشتن تود ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lichen: گلسنگ، باگلسنگ پوشاندن، زیست شناسی: ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lichen: پزشکی: پیدایش لک و پیس روی پوست نوا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rejectable: وازدنی، رد کردنی، سزاوار رد کردن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disjoin: وضع از هم گسیخته، بی تکلیفی، جدا، م ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

note: یادداشت؛ اسکناس. سفته تفسیر، قبض، ن ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

informational: با سلام عرض ادب و احترام خدمت اساتی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swarthy: سیاه چره، سبزه تند، تیره روی dark - ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tantalize: torment, frustrate, lead on, taunt, ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relentless: مداوم، سرسخت، بی امان، پیگیر، سنگدل ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early: premature, advanced, forward, untim ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rat: I smell a rat here اصطلاحا یعنی: من ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rat: موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rat: موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rat: موش؛ خبرچین موش صحرایی، آدم موش صفت ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reason: It stands to reason به عقل درست درم ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reason: cause, aim, goal, grounds, incentiv ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dough: money, bread, cash, chips, coin, cu ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pavement: hard level surface or path at the s ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

individual: فرد، شخص انفرادی، اختصاصی، تک، منحص ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

offspring: فرزندآوری، بچه داری، بچه داشتن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

picture: Clinical picture تشخیص بالینی

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rude: گستاخ، جسور. خشن، زمخت، ناهموار، خا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dessert: دسر، پس غذا، میوه ژله بستنی یا شیری ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

migrate: move, emigrate, journey, roam, rove ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absent: مفقود، غیرموجود، ناپیدا، گم، پریشان ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

free: Free loader مفت خور🐷

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

free: رایگان، مفت، آزاد، رها، بدون. . . . ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

free: Free loader اصطلاحا در معنای آدم مف ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grim: ناخوشایند ترسناک، شوم، عبوس، سخت، ظ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cringe: چاپلوسانه فروتنی کردن، انقباض غیر ا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

account: description, explanation, narrative ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attain: He attained his aim به مراد خود رسی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confer: مشورت کردن، تبادل نظر کردن هم رایزن ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smooth: نرم، لطیف . روان، سلیس، سطح صاف، قس ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyperflexion: اصطلاحی در ارتوپدی به معنای خمش بیش ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

benefactor: صاحب خیر، ولینعمت، نیکوکار، بانی خی ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

habit: Habit is second nature ترک عادت موج ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trigger: set off, activate, cause, generate, ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorry: You will be sorry پشیمون میشی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorry: regretful, apologetic, conscience - ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mind: I changed my mind نظرم تغییر کرد

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mind: intelligence, brain ( s ) ( informa ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mind: Mind your eye بپایید، بپا. .

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mind: ذهن؛ مواظبت کردن، ملتفت بودن، اعتنا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take after: He takes after his father قیافه اش ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gorge: خندق بلا را پر کردن، دلی از عزا درآ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flip: پاس سریع و کوتاه، پرش طول با پشتک ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concern: نگران کردن؛ نگرانی. تشویش . دلواپس ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

draw: رسم کردن، کشیدن؛ مساوی کردن بیرون ک ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

die: A bad thing never dies بادمجون بم آ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scrap: تراشیدن، افتاده های اهن، اسقاط اهن، ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

frilly: دارای تزیینات. دارای زوائد. پر زرق ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dismal: gloomy, bleak, cheerless, dark, dep ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

derive: مشتق شدن. استنتاج کردن، نتیجه گرفتن ...

٣ ماه پیش

مدال‌های حامد رسولی