دکترحامد رسولی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

participatory: شرکتی ، مشارکتی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

picture: در پزشکی: شرح و توصیف

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whistle: سوت. صفیر. سوت زدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patron: حامی. حافظ، نگهدار، پشتیبان، ولی نع ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pooped: له و لورده، خسته و کوفته، مالیده، ج ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rome: All roads lead to Rome هر جا بری آس ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cramp: گرفتگی عضله، چنگه، چنگوک، گرفتگی عض ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binge: عیاشی، شراب خواری، میگساری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ration: جیره غذایی، ( نظ ) . جیره، مقدار جی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

panik: املا درستش panic به معناهای زیر میب ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concert: کنسرت. انجمن ساز و آواز، هم آهنگی، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

word: کلمه. واژه پرداز . لغت، لفظ، گفتار، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

center: مرکز. میان، وسط، نقطه مرکزی، درمرکز ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rascal: ادم رذل، شخص پست، ادم حقه باز، پست ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accelerate: شتاب گرفتن، شتاباندن، تسریع کردن، ت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grass: The grass is greener on the other s ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tartar: زبان تاتاری، تاتار، ته نشین، رسوب، ...

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

concert: کنسرت. انجمن ساز و آواز، هم آهنگی، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paper: کاغذ در کاغذ پیچیدن، روی کاغذ آوردن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chest: سینه صندوق، یخدان، جعبه، تابوت، خزا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marked: He is a marked man in the family ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overlying: Over lying بیش از حد دروغ گفتن ( اگ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dine: ناهار خوردن، شام خوردن، شام دادن. غ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plague: !Plague on it مرده شورشو ببره

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

migrant: مهاجر ( معنی عام: انسان، حیوانات و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tropics: نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

activation: فعال سازی. به کارانداختن، به فعالیت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

detour: diversion, bypass, indirect course, ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stroll: آرام و ریلکس قدم زدن قدم زنی، گردش، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rifle: زیر و رو کردن توپ بدون عقب نشینی، د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antagonist: opponent, adversary, competitor, co ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antagonist: هم ستیز، هم اورد، مخالف، ضد، رقیب، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sore: Do not put your finger in my sore ن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreign body: در پزشکی loose body هم به معنای جسم ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reckless: بی احتیاط بی پروا، بی بیاک، بی ملاح ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infusion: دم کرده، ریزش، ریختن، پاشیدن، القاء ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plumb: شاغول بنایی، سطح شاغولی ( n. ) ژرف ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

locate: چیزی را در یک مکان ساختن، بنا کردن ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

governer: املا درستش governor است فرماندار. و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ablation: ریشه کنی، ساییدگی، ( طب ) قطع عضوی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butter: کره . روغن زرد، کره مالیدن، چاپلوسی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crude: خام. ناپخته. بی پروا. بی دقت. زمخت.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gluten: موم اندر اب، ماده چسبنده گندم، چسب، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punch: He is pleased as punch اون با دمش گ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attentive: مواظب، ملتفت، متوجه، بادقت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

realist: واقع گرا واقع بین، تحقق گرا، راستین ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lit: You are so lit خیلی خفنی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oblivion: فراموشی، نسیان، از خاطر زدایی، گمنا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cervical cages: کیج های گردنی از جنس تیتانیوم، کروم ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

real in vitro mechanical test: تست مکانیکی واقعی در محیط آزمایشگاه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistent feature: ویژگی سازگار. امکان سازگاری. شاخص س ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transarticular: فرا مفصلی. ترا مفصلی. ماورای مفصلی. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taskmaster: کارفرما، سرکار، مباشر ظالم، جبار، س ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worm: کرم خزنده، خزیدن، لولیدن، مارپیچ کر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyalinization: پزشکی: نیم شفاف یا مات شدن یا به اص ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intervertebral discs: دیسکهای بین مهره ای . دیسک بین مهره ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abundant: بسیار. فراوان. وافر. سرشار. زیاد. خ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pincers: انبرک. انبر. چنگک . چنگول. گازانبر. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verify: check, authenticate, bear out, conf ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pigeon: He came and put the cat among the p ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immense: بی نهایت بی اندازه، گزاف، بی کران، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clip: کلیپ، ویدیوی کوتاه گیره کاغذ، گیره ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lavish: فراوانی، وفور، اسراف کردن، ولخرجی ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

analysis: آنالیز، تحلیل و بررسی آنالیز ریاضی، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retaliate: تلافی کردن. تاوان دادن، عین چیزی را ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retaliate: تلافی کردن تاوان دادن، عین چیزی را ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

driven load: بار رانده، مقدار بار رانده شده در ف ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glossal: مربوط به زبان، زبانی Of or relating ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prosy: کسل کننده. خسته کننده. طول و اطناب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kingcup: الاله تکمه دار، الاله خزنده

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

actinism: The intrinsic property in radiation ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

value of yield load: مقدار بار بازده

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in vitro mechanical test: تست یا آزمایش مکانیکی در محیط آزمای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cellular senescence: پیری سلولی. کهولت سلولی. ازکار افتا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bone turnover: تغییر و تبدیل استخوان. بازده استخوا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beacoup: Beaucoup دیکته درستش اینه و" بوکو " ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fervent: ardent, devout, earnest, enthusiast ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geographic demarcation: مرزبندی جغرافیایی. حد بندی محلی یا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metal projection: برآمدگی فلزی. بیرون زدگی فلزی. قلمب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steel loaders: بارگرهای فولادی. بار کننده های استی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coo: صدای کبوتر وقمری، بغبغو کردن، با صد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prawn: میگو. شاه میگو. خوراک میگو. گوشت می ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knot: نات، گره دریایی ( برابر با 0 183متر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainly: عمدتا. اساسا. بیشتر. اکثرا. در اصل. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hump: گوژ، کوهان، برامدگی گرد، پیاده روی، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worm: wretch, blighter, lowlife, mucker, ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gorget: گلو پوش، گلو پناه، زره گردن، طوقه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call to act: دعوت به اقدام

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

croquette: Croquet شبیه این کلمه به معناهای ب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debris particles: ذرات باقیمانده. لاشه باقیمانده The ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epoxy: نوعی اندود پلاستیکی لوله ها

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

musterbation: سلام و عرض ادب و احترام استاد کتابد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vertebral bodies: جسم مهره یا تنه مهره ( به انگلیسی: ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whipster: شخص سبک، بچه کوچک

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cumulative: تراکمی، تجمعی، انباشته، یکجا، جمع ش ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

country: کشور مملکت، دیار، بیرون شهر، دهات، ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gonococcus: انگل یا میکرب سوزاک، گونوکوک

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shortest operating time: کوتاهترین زمان عمل جراحی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reinsurance: بیمه مجدد، بیمه اتکایی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diametric: قطری، شدیدopposite, antipodal, ، مخ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

segmental: قطعه قطعه، بندبند، جدا جدا، بخش بخش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discogenic: discogenic Discogenic pain is a for ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marl: گل اهک، مارن، سنگ اهک ابی ( بف ) ، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

porous cervical cages: کیج های گردنی متخلخل این نوع کیج ها ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

willful: خودسر، مشتاق، مایل obstinate, heads ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glenoid: کاسه ای، گود مجوف، حفره دار

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vertebral cages: کیج های ستون فقرات که در اعمال اسپا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prefacer: دیباچه نگار

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fist: He/she is close fisted اصطلاحا یعنی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dysregulating: بی نظمی. عدم تعادل

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

freeze: منجمد شدن، یخ بستن، بی اندازه سرد ک ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heterotrophic ossification: استخوان سازی هیتروتروفیک . یعنی رشد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mechanical test: تست مکانیکی آزمایش مکانیکی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

load cells: سلول وزن کشی یا مبدل وزن ( به انگلی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stew: brothel, bagnio, bawdy house, borde ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merit: ارزش، شایستگی. سزاواری، لیاقت، شایس ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

polyorchidism: چند بیضه ای

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advocacy: مدافعه، دفاع، وکالت

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lentigo: گندمه، ککمک، کنجدک

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formalin: در ذیل فرمایش استاد سلطانی زرندی با ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undoubtful: بدون شک و تردید، بی شک ، مطمئن، بدو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وقت تمومه: Time is up

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وقت تمومه: Time is finished Time is over Time ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pally: همدستی. خودمانی. شریکی. دوست جونی. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poultice: ضماد روی محل درد گذاشتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out look: چشم انداز. رویکرد دور نما، منظره، چ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amatory: شهوت انگیز، عشقی، عاشقانه، عشق امیز ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

templating: قالب بندی کردن، الگو و شابلون زدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word of gospel: سخنی از انجیل مقدس. کلامی از انجیل

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

croquet: بازی کروکه، نوعی بازی با گوی وحلقه، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lister: حاشیه دوز، سجاف دوز، ماشین خیش یا ش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clite: به معنای کلیتوریس یا زبانک روی نقطه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enzootic: مرض همه گیر دامها، امراض فصلی و ناح ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

choline: A natural amine, C5H15NO2, often cl ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هزاررود: درود و هزاران درود به هزار رود یک ق ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

puffery: publicity, advertising, buildup, hy ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yond: دورتر، عقب تر، آن، آنها

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mamm: خطاب به خانم بزرگسال مثلا سرکار عال ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

winner of the contest: He was the winner of the contest او ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leftie: طرفدار جناح چپ، چپی، چپ دست ، چپ گر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpora cavernosal: بافتهای اسفنجی مانند دور میزراه ( م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penile induration: پزشکی: سفتی یا سختی آلت تناسلی مردا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpus cavernosum: پزشکی ( ارولوژی ) : بافت نعوظی داخل ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

right time: زمان صحیح، زمان درست، زمان واقعی، و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nerve sparing: نگهدارنده عصب، محافظ عصب

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unselected: غیر منتخب، انتخاب نشده

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baroque: ارایش عجیب وغریب، بی تناسب، وابسته ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bruise: کبود کردن؛ کبودی خون مردگی، کوبیدن، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equire: Acquire درستش این کلمه است بدست آو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punnet: زنبیل کوچک، سبد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

end points: نقاط پایانی، نقاط انتهایی، نکات پای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fewtrils: Trifles جزئی، اندک، ناچیز، کمی،

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voided: خالی، تهی، عاری از، بی اعتبار، باطل ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sojourner: آدم سیار، ساکن موقتی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بنارود: بنارود، روستایی است از توابع بخش مر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compile: put together, accumulate, amass, co ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manifestly: به طور واضح و آشکار. بطور شفاف

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

senescence: دوره سالخوردگی، کهولت سن، پیری، پیر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

illstrator: املا درستش illustrator است به معنای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

multimorbidity: چند بیماری ، چند مرض

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geriatric ward: بخش سالمندی، بخش سالمندان

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paediatric: دارو و درمان کودکان. طب خردسالان. ط ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compile: جمع آوری کردن همگردانی کردن، توده ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

recalcitrant: مقاوم . خودمختار. چغر. بد بدن. کله ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knives: چاقوها. تیغ ها. کاردها

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

right: It serves him right تا چشمش کور شود ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

small talk: خوش و بش، گپ و گفت خودمانی، گفتگوی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

said: I said what I said حرف، حرفه منه 😎

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

registration: ثبت نام ثبت کردن، نام نویسی، اسم نو ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idiopathy: صفت خاص، علاقه خاص، ناخوشی جداگانه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knee joint: مفصل زانو تشکیل شده از فمور و تیبیا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

musterbate: عادتی بسیار زشت و ناپسند که در بین ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

musterbation: استمنا. ناچاری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stoop: دولاشدن، خم شدن، سرفرود اوردن، خمید ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perish: die, be killed, expire, lose one's ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coroner: مامور بررسی و تحقیق در مورد علت مرگ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pimple: Spotکورک، عرق گز، جوش دراوردن boi ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obstipation: انسداد روده، یبوست شدید، یبوست زیاد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bilk: frustrate, baffle, balk, beat, circ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bilk: گول، کلاه سر ( کسی ) گذاشتن، از پرد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pillar: support, column, pier, post, prop, ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lineage: دودمان، اصل ونسب، اجداد، اعقاب، نیا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abysmally: ژرف، گردابی، ناپیمودنی

٦ ماه پیش

مدال‌های دکترحامد رسولی