دکترحامد رسولی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistent feature: ویژگی سازگار. امکان سازگاری. شاخص س ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transarticular: فرا مفصلی. ترا مفصلی. ماورای مفصلی. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taskmaster: کارفرما، سرکار، مباشر ظالم، جبار، س ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worm: کرم خزنده، خزیدن، لولیدن، مارپیچ کر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyalinization: پزشکی: نیم شفاف یا مات شدن یا به اص ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intervertebral discs: دیسکهای بین مهره ای . دیسک بین مهره ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abundant: بسیار. فراوان. وافر. سرشار. زیاد. خ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pincers: انبرک. انبر. چنگک . چنگول. گازانبر. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verify: check, authenticate, bear out, conf ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pigeon: He came and put the cat among the p ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immense: بی نهایت بی اندازه، گزاف، بی کران، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clip: کلیپ، ویدیوی کوتاه گیره کاغذ، گیره ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lavish: فراوانی، وفور، اسراف کردن، ولخرجی ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

analysis: آنالیز، تحلیل و بررسی آنالیز ریاضی، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retaliate: تلافی کردن. تاوان دادن، عین چیزی را ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retaliate: تلافی کردن تاوان دادن، عین چیزی را ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

driven load: بار رانده، مقدار بار رانده شده در ف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glossal: مربوط به زبان، زبانی Of or relating ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prosy: کسل کننده. خسته کننده. طول و اطناب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kingcup: الاله تکمه دار، الاله خزنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

actinism: The intrinsic property in radiation ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

value of yield load: مقدار بار بازده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in vitro mechanical test: تست یا آزمایش مکانیکی در محیط آزمای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cellular senescence: پیری سلولی. کهولت سلولی. ازکار افتا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bone turnover: تغییر و تبدیل استخوان. بازده استخوا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beacoup: Beaucoup دیکته درستش اینه و" بوکو " ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fervent: ardent, devout, earnest, enthusiast ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geographic demarcation: مرزبندی جغرافیایی. حد بندی محلی یا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metal projection: برآمدگی فلزی. بیرون زدگی فلزی. قلمب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steel loaders: بارگرهای فولادی. بار کننده های استی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coo: صدای کبوتر وقمری، بغبغو کردن، با صد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prawn: میگو. شاه میگو. خوراک میگو. گوشت می ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knot: نات، گره دریایی ( برابر با 0 183متر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainly: عمدتا. اساسا. بیشتر. اکثرا. در اصل. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hump: گوژ، کوهان، برامدگی گرد، پیاده روی، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worm: wretch, blighter, lowlife, mucker, ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gorget: گلو پوش، گلو پناه، زره گردن، طوقه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call to act: دعوت به اقدام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

croquette: Croquet شبیه این کلمه به معناهای ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debris particles: ذرات باقیمانده. لاشه باقیمانده The ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epoxy: نوعی اندود پلاستیکی لوله ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

musterbation: سلام و عرض ادب و احترام استاد کتابد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vertebral bodies: جسم مهره یا تنه مهره ( به انگلیسی: ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whipster: شخص سبک، بچه کوچک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cumulative: تراکمی، تجمعی، انباشته، یکجا، جمع ش ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

country: کشور مملکت، دیار، بیرون شهر، دهات، ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gonococcus: انگل یا میکرب سوزاک، گونوکوک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shortest operating time: کوتاهترین زمان عمل جراحی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reinsurance: بیمه مجدد، بیمه اتکایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diametric: قطری، شدیدopposite, antipodal, ، مخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

segmental: قطعه قطعه، بندبند، جدا جدا، بخش بخش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discogenic: discogenic Discogenic pain is a for ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marl: گل اهک، مارن، سنگ اهک ابی ( بف ) ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

porous cervical cages: کیج های گردنی متخلخل این نوع کیج ها ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

willful: خودسر، مشتاق، مایل obstinate, heads ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glenoid: کاسه ای، گود مجوف، حفره دار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vertebral cages: کیج های ستون فقرات که در اعمال اسپا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prefacer: دیباچه نگار

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fist: He/she is close fisted اصطلاحا یعنی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dysregulating: بی نظمی. عدم تعادل

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

freeze: منجمد شدن، یخ بستن، بی اندازه سرد ک ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heterotrophic ossification: استخوان سازی هیتروتروفیک . یعنی رشد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mechanical test: تست مکانیکی آزمایش مکانیکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

load cells: سلول وزن کشی یا مبدل وزن ( به انگلی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stew: brothel, bagnio, bawdy house, borde ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merit: ارزش، شایستگی. سزاواری، لیاقت، شایس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

polyorchidism: چند بیضه ای

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advocacy: مدافعه، دفاع، وکالت

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lentigo: گندمه، ککمک، کنجدک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formalin: در ذیل فرمایش استاد سلطانی زرندی با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undoubtful: بدون شک و تردید، بی شک ، مطمئن، بدو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وقت تمومه: Time is up

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وقت تمومه: Time is finished Time is over Time ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pally: همدستی. خودمانی. شریکی. دوست جونی. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poultice: ضماد روی محل درد گذاشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out look: چشم انداز. رویکرد دور نما، منظره، چ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amatory: شهوت انگیز، عشقی، عاشقانه، عشق امیز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

templating: قالب بندی کردن، الگو و شابلون زدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word of gospel: سخنی از انجیل مقدس. کلامی از انجیل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

croquet: بازی کروکه، نوعی بازی با گوی وحلقه، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lister: حاشیه دوز، سجاف دوز، ماشین خیش یا ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clite: به معنای کلیتوریس یا زبانک روی نقطه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enzootic: مرض همه گیر دامها، امراض فصلی و ناح ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

choline: A natural amine, C5H15NO2, often cl ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هزاررود: درود و هزاران درود به هزار رود یک ق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

puffery: publicity, advertising, buildup, hy ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yond: دورتر، عقب تر، آن، آنها

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mamm: خطاب به خانم بزرگسال مثلا سرکار عال ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

winner of the contest: He was the winner of the contest او ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leftie: طرفدار جناح چپ، چپی، چپ دست ، چپ گر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpora cavernosal: بافتهای اسفنجی مانند دور میزراه ( م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penile induration: پزشکی: سفتی یا سختی آلت تناسلی مردا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpus cavernosum: پزشکی ( ارولوژی ) : بافت نعوظی داخل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

right time: زمان صحیح، زمان درست، زمان واقعی، و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nerve sparing: نگهدارنده عصب، محافظ عصب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unselected: غیر منتخب، انتخاب نشده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baroque: ارایش عجیب وغریب، بی تناسب، وابسته ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bruise: کبود کردن؛ کبودی خون مردگی، کوبیدن، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equire: Acquire درستش این کلمه است بدست آو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punnet: زنبیل کوچک، سبد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

end points: نقاط پایانی، نقاط انتهایی، نکات پای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fewtrils: Trifles جزئی، اندک، ناچیز، کمی،

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voided: خالی، تهی، عاری از، بی اعتبار، باطل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sojourner: آدم سیار، ساکن موقتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بنارود: بنارود، روستایی است از توابع بخش مر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compile: put together, accumulate, amass, co ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manifestly: به طور واضح و آشکار. بطور شفاف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

senescence: دوره سالخوردگی، کهولت سن، پیری، پیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

illstrator: املا درستش illustrator است به معنای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

multimorbidity: چند بیماری ، چند مرض

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geriatric ward: بخش سالمندی، بخش سالمندان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paediatric: دارو و درمان کودکان. طب خردسالان. ط ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compile: جمع آوری کردن همگردانی کردن، توده ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

recalcitrant: مقاوم . خودمختار. چغر. بد بدن. کله ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knives: چاقوها. تیغ ها. کاردها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

right: It serves him right تا چشمش کور شود ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

small talk: خوش و بش، گپ و گفت خودمانی، گفتگوی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

said: I said what I said حرف، حرفه منه 😎

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

registration: ثبت نام ثبت کردن، نام نویسی، اسم نو ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idiopathy: صفت خاص، علاقه خاص، ناخوشی جداگانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knee joint: مفصل زانو تشکیل شده از فمور و تیبیا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

musterbate: عادتی بسیار زشت و ناپسند که در بین ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

musterbation: استمنا. ناچاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stoop: دولاشدن، خم شدن، سرفرود اوردن، خمید ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perish: die, be killed, expire, lose one's ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coroner: مامور بررسی و تحقیق در مورد علت مرگ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pimple: Spotکورک، عرق گز، جوش دراوردن boi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obstipation: انسداد روده، یبوست شدید، یبوست زیاد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bilk: frustrate, baffle, balk, beat, circ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bilk: گول، کلاه سر ( کسی ) گذاشتن، از پرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pillar: support, column, pier, post, prop, ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lineage: دودمان، اصل ونسب، اجداد، اعقاب، نیا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abysmally: ژرف، گردابی، ناپیمودنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enucleation: تخلیه یا درآوردن اندامی مانند: چشم، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interoperative: بین عمل جراحی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chemosensitive: شیمیایی حساس در پزشکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psychopharmaca: داروهای روانگردان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reconvalescent: Reconvalescent patients بیماران درح ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low normal: زیر نرم، زیر نرمال، کم نرمال، پایین ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convex: Convexمحدب، برآمده، برجسته Concave ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heyday: فصل درو محصول و خرمن ، جهان آخرت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jolt: jerk, bump, jar, jog, jump, lurch, ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jolt: تکان دادن یا خوردن، تکان دادن، دست ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chug: صدای لوکوموتیو، صدای انفجاری که گاه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lineage: ancestry, blood, descent, extractio ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cease: متوقف کردن موقوف کردن، قطع کردن عمل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gobble: devour, bolt, cram, gorge, gulp, gu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barge: دوبه، کرجی، با قایق حمل کردن، سرزده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

load frame: قاب بارگذاری. فریم بارگذاری. ابزار/ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dull: کسل کننده تیره کردن، کند شدن، گرفته ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear: وصول کردن، خالص، پاک ، تخلیه جمع کر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holy: پرهیزکار مقدس، منزه و پاکدامن، وقف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corvette: رزمناوی که یک ردیف توپ دارد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

timer: زمان سنج، وقت نگهدار هر راننده، کسی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prank: شوخی امیخته با فریب، شوخی خرکی، مزا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collateral: رباطهای زانو Anterior Cruciate Lig ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fickle: Fortune is fickle چنین نبوده و چنان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mope: خودخوری کردن، غصه خوردن افسرده بودن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vomit: قی کردن، استفراغ کردن، برگرداندن، ه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hasty: speedy, brisk, hurried, prompt, rap ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intranet: شبکه اینترانت و محلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pillage: تاراج، یغما، غارت کردن، قانون فقه: ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

propulsion: نفوذ، خروج، دفع، حرکت، رانش، سوق، پ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natal: زایشی. مولودی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preceding: previous, above, aforementioned, af ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ploy: تمحید، عمل، اقدام، کار، امر، ورزش، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glide: حمله با سر دادن شمشیر روی شمشیر حری ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

little: Great boast little toast اصطلاحا: پ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basket: Don't put all your eggs in one bask ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basket: cause, aim, goal, grounds, incentiv ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blacklist: فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boner: error, blooper, blunder, bull, bung ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sunday: When two sundays meet اصطلاحا یعنی: ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comprende: Comprehend دریافتن، درک کردن، فهمید ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vagina: واژن. آلت تناسلی زنان. مهبل، نیام، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

graze: مسیر تراشنده، نزدیک به زمین، تیر تر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defiant: resisting, audacious, bold, daring, ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

residency: محل اقامت، اقامتگاه، ( طب ) اقامت پ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antioxidant: a substance in some foods that clea ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antioxidant: آنتی اکسیدان یا ضد اکسنده ماده ای د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

innate: معانی مترادف inborn, congenital, co ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lore: اموزش، معرفت، دانش، مجموعه معارف وف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lore: traditions, beliefs, doctrine, sayi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dust: When the dust settled وقتی آبها از ...

٤ ماه پیش

مدال‌های دکترحامد رسولی