دکتر رسولی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bogy: غول، لولو، دیو، جن، شیطان

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dysregulating: بی نظمی. عدم تعادل

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

palatable: مطبوع به ذائقه، خوش طعم، لذیذ، دلپذ ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intricate: complicated, complex, convoluted, e ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recalcitrant: مقاوم . خودمختار. چغر. بد بدن. کله ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dysregulating: بی نظمی. عدم تعادل

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extirpation: دفع، ریشه کنی، نابودی

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fed up: I am fed up from him من از دستش ذله ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promote: تبلیغ کردن ( برای کالا یا خدمات ) ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authentic: genuine, actual, authoritative, bon ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stuff: things, belongings, effects, equipm ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regulation: ضابطه. قانون. کنترل، نظارت. مقررات ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pigeon: کبوتر، محبوبه، دختر جوان، ترسو، ساد ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cargo: load, baggage, consignment, content ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kayak: کایاک، قایق پارویی اسکیموها، ورزش: ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stew: تاس کباب؛ پختن آرام در ظرف در بسته ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

easy: Take it easy man بی خیال شو مرد🤒

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peripheral: incidental, inessential, irrelevant ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assignment: task, appointment, commission, duty ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strong band: نوار قوی ( در ارولوژی )

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intestinal: روده ای، امعایی، روده دار، مجرای گو ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recalcitrant: مقاوم . خودمختار. چغر. بد بدن. کله ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rub: مالیدن سودن، ساییدن، پاک کردن، اصطک ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rock: I rock you = I love you دوستت دارم ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observe: see, detect, discern, discover, not ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observe: مشاهده کردن . معاینه کردن، اظهار عق ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

point: essence, crux, drift, gist, heart, ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kneel: زانو زدن به نشانه احترام یا ضعف به ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: مدیر. عملگر. مدیر عامل، مدیر اجرایی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: معتبر، موجه. موثق. نافذ، قابل قبول، ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ulceration: پارگی، زخم، ایجاد زخم یا قرحه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

among other: از جمله. . . .

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pericentric: دور مرکزی، در اطراف مرکز، پری مرکزی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

descended: نزول یافته، پایین آمده، نازل شده، ا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plunder: به زور چپاول کردن، چپاول، تاراج، یغ ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bottom: قسمت تحتانی، نشیمنگاه. پایه، ته، زی ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occasion: If the occasion arises اگر فرصتی دس ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

radial spoke: پره های شعاعی، رادیال اسپوک در ارول ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

funnel: دودکش ناو، قیف، دودکش، بادگیر، شکل ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undervirilization: کم مردانه شدن در ارولوژی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precursors: پیش ساز، پیش ماده، مقدمه، ماده اولی ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

remember: It must be remembered البته باید به ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extension: annexe, addition, appendage, append ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maldescent: ناقص فرود آمدگی، ناقص نزول یافتگی ( ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

situs inversus: وضعیت معکوس، حالت آینه ای

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

council: شورا؛ سازمان خدمات شهری هیات، انجمن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

available: مقدور، دسترس پذیر، فراهم، قابل استف ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

actuality: existence, being, materiality, real ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hand: دست دسته، عقربه، دستخط، خط، شرکت، د ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

symptomatic: علامتی، نشانه بیماری و مرض، حاکی، ن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

significant: قابل ملاحظه، چشمگیر، پر معنی، مهم، ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gigantic: enormous, colossal, giant, huge, im ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adjudication: judgment, arbitration, conclusion, ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beloved: dear, admired, adored, darling, lov ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terrific: great, enormous, fearful, gigantic, ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rig: حیله، برپا کردن، نصب قطعات، بادگل و ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

owner: صاحب. مالک . دارا. possessor, holde ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adorable: دوست داشتنی شایان ستایش، قابل پرستش ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promoter: ترویج کننده فروش، پیش برنده، ترقی د ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subject: topic, affair, business, issue, mat ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solid: ثابت، توپر، سخت پا، یکپارچه، یکسان، ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

negotiator: mediator, ambassador, delegate, dip ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

planned: هدف گذاری شده، ترتیب داده شده، برنا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unspecific: مبهم، نامعلوم

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retroperitoneum: خلف صفاق

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maldescended: ناقص نزول یافته، ناهنجار، بطور ناقص ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dysgenesis: Gonadal dysgenesis تکامل ناقص غددجن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retractile: عقب کشنده

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick: Don't pick on me بهم گیر نده! ، بمن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yield: produce, bear, bring forth, earn, g ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yield: تسلیم شدن پس دادن، بازدهی، ثمر دادن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boot: The boot is on the other foot گهی پ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

will: خواسته. مشیت، اختیار، رضا، وصایا، ب ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick: چیدن، کندن. کلنگ دو سر، کلنگ زدن، ب ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excuse: ? Could I be excused اجازه دارم برم ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

purpose: هدف، مقصود. مفاد، مفهوم، غرض، عزم، ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parade: راهپیمایی، رژه سان و رژه، سان رفتن، ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provision: تدارک، آماده سازی. مقرر کردن، فراهم ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contest: مسابقه. مباحثه وجدل کردن، اعتراض دا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

load: بار زدن؛ بار. ظرفیت، شارژ کردن، بار ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

variant: قابل تغییر، مغایر، نوع دیگر، گوناگو ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bank: بانک، بانکداری کردن، در بانک گذاشتن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fast: Not so fast عجله نکن! کمی حوصله کن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acumen: judgment, astuteness, cleverness, i ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shrimp: small sea creature that you can eat ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

martyr: فدایی، شهید راه خدا کردن، شهید، به ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slot: شکاف. چاک دادن، شیار درآوردن، رنده ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breach: nonobservance, contravention, infra ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

habit: عادت. خو، مشرب، ظاهر، لباس روحانیت، ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spice: Variety is the spice of life تنوع چ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concept: مفهوم تصور کلی، راه کار، تدبیر، روش ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lavish: فراوانی، وفور، اسراف کردن، ولخرجی ک ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

account: حساب بانکی. حساب داشتن در بانک، شمر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

property: ملک، زمین و ساختمان، مستقلات مایملک ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

representative: گویا، مشهود، فراگیر، گسترده، نمایند ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discharge: مرخص کردن، ترخیص کردن ( از بیمارستا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bloom: شکوفه کردن. شکوفه دادن. رشد انفجاری ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harm: صدمه زدن. آزار، اذیت، زیان، ضرر، خس ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

platform: سکو سکوی شیرجه، سطحه، کف راه، پایه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plaster: چسب زخم گچ کاری کردن، خمیر مخصوص ان ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debris: آوار. خاک و شن، قلوه سنگ، خرده، باق ...

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

premise: پیش فرض قضیه ثابت یا اثبات شده، بنی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

face: صورت. رخ، رخسار، صورت، نما، روبه، چ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

face: ?Why the long face چرا پکری؟

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dust: گرد و خاک. غبار، خاکه، ذره، گردگیری ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: If you get on my nerve , I will fir ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extract: استخراج؛ چکیده، گزیده بیرون کشیدن، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

governer: leader, administrator, chief, comma ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reaction: response, answer, reply - recoil, ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reaction: واکنش، عکس العمل. انفعال، عکس العمل ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

die: pass away, breathe one's last, croa ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ache: hurt, pain, pound, smart, suffer, t ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoot: با تفنگ شلیک کردن. تیر اندازی کردن. ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

staple: کالای عمده، اساسی، مرکز بازرگانی عم ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stream: نهر، جویبار. رود. جوی . روانه، جریا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

juice: آب میوه، شیره، عصاره، شربت، جوهر

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advocate: دفاع کردن، طرفداری کردن، حامی، طرفد ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aloof: منزوی. دور، کناره گیر. محجوب. گوشه ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

symptomatic: indicative, characteristic, suggest ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infiltrate: penetrate, filter through, insinuat ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mortify: پست کردن، ریاضت دادن، کشتن، ازردن، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hasty: Hasty work, Double work آدم عجول کا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frilly: دارای تزیینات. دارای زوائد. پر زرق ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

matter: مهم بودن، اهمیت داشتن قالب، کالا، م ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

typically: بطور معمول، معمولا، به طور نمونه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repertoire: range, collection, list, repertory, ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mystery: داستان رازآلود، معمایی. رمز، راز، س ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

limit: محدود کردن؛ حد. حریم، کران ( حد ) ، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tension: تنش؛ گرفتگی ( عضلات ) . کشش، امتداد ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tension: کشیدگی ( در ارتوپدی )

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steed: اسب، توسن، مرکوب، وسیله نقلیه

٣ ماه پیش

مدال‌های دکتر رسولی