تاریخ
٤ سال پیش
متن
We must face up to our responsibilities and not try to get out of them.
دیدگاه
١

ما باید مسئولیت های خود را بپذیریم و سعی نکنیم که از آنها کنار بکشیم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Innovation distinguishes between a leader and a follower. Steve Jobs
دیدگاه
٣

نوآوری و ابتکار بین یک لیدر ( رهبر ) و یک شاگرد ( دنباله رو ) تمایز ایجاد میکند. استیو جابز

تاریخ
٤ سال پیش
متن
My car's not as reliable as it used to be.
دیدگاه
١٠

ماشین من به اندازه سابق قابل اعتماد نیس!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Love is a promise. Love is a souvenir. Once given, never forgotten. Never let it disappear.
دیدگاه
٢١

عشق یه قوله. عشق یه سوغاتیه. وقتی که داده میشه، هیچ وقت فراموش نمیشه. هرگز اجازه نده عشق مخفی و ناپدید شه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I know I have to go to the dentist, but I keep putting it off.
دیدگاه
١١

من میدونم که باید دندانپزشکی برم، اما همچنان به تعویقش میندازم ( عقبش میندازم )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Let's put off the meeting until next month.
دیدگاه
٢

بیایید جلسه رو تا ماه بعد عقب بندازیم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I was going to try some of that cheese, but the smell put me off.
دیدگاه
٩

میخواستم مقداری از اون پنیر رو امتحان کنم، ولی بوش منو منصرف کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Every accomplishment starts with the decision to try.
دیدگاه
١٢

هر دستاوردی با تصمیم به تلاش کردن، شروع میشود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The book is expected to dominate the best-seller lists.
دیدگاه
١٢

انتطار میره این کتاب صدرنشین لیست پرفروش ترین ها بشه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
My hobbies include reading and painting.
دیدگاه
٦

سرگرمی های من شامل مطالعه کردن و نقاشی کردن میشه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was too stubborn to admit that he was wrong.
دیدگاه
٨

او انقدر یه دنده و لجباز بود که اعتراف نکنه که خودش اشتباه ( غلط ) کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His sudden death came as a tremendous shock.
دیدگاه
١٧

مرگ ناگهانی او شوک عظیمی بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I know I could succeed if I exerted myself.
دیدگاه
٥

میدونم اگه از خودم کار میکشدم میتونستم موفق شم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He would have liked to tell her all he felt for her, but inhibition prevented him.
دیدگاه
١

دوست داشت ( مایل بود ) که همه احساساش نسبت به او را به او بگویید ولی کم رویی او را بازداشت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He condensed his report from ten pages to five.
دیدگاه
٤

او گزارشش را از ده صفحه به پنج صفحه خلاصه کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
To me, the picture conveys a feeling of joy.
دیدگاه
٤

واسه من، عکس ها احساس خوشحالی و شادی را منتقل میکنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She was so plausible she would have deceived anyone.
دیدگاه
١

او ونقدر چرب زبان ( موجه نما ) بود که هر کسی رو فریب میداد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I stood still, trying to invent a plausible excuse.
دیدگاه
١

همچنان سرپا بودم، در حالی که واسه ساختن یه بهانه باورکردنی و قابل قبول تلاش میکردم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We must exploit every opportunity to learn new things.
دیدگاه
١١

ما باید از هر فرصتی برای یاد گرفتن چیز های جدید، نهایت استفاده را ببریم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
A good nurse has to be attuned to the needs of his or her patients.
دیدگاه
١

یک پرستار خوب باید با نیاز های بیمار های زن و مردش آشنا باشه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
This is the second large project she's undertaken this year.
دیدگاه
٧

این دومین پروژه بزرگیه که او امسال عهده دارش میشه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Why do you persist in blaming yourself for what happened?
دیدگاه
٦

چرا همش خودتو واسه انچه که اتفاق افتاده سرزنش میکنی؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
How do you cope with the stress of this job?
دیدگاه
١

چطور از پس استرس این شغل بر میایید.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The carpenters start work early in the morning before it gets too hot.
دیدگاه
١١

نجاران صبح زود ( اوایل صبح ) قبل از اینکه هوا خیلی گرم شه شروع بکار میکنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He could diagnose an engine problem simply by listening.
دیدگاه
١١

او تونست مشکل یک موتور را فقط ( به آسانی ) با گوش دادن تشخیص دهد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His outward confidence masked his insecurities.
دیدگاه
٣

اعتماد به نفس ظاهری او، سستی ( عدم خودباوری ) او را پوشید.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
It would be helpful if you were to precede the report with an introduction.
دیدگاه
٣

اگر گزارش رو با یه مقدمه شروع میکردی، بهتر ( مفید تر ) میشد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We should call and find out if the restaurant is still open.
دیدگاه

بهتره زنگ بزنیم ببینیم ( پی ببریم ) که رستوران هنوز بازه ( یا نه ) ؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Let me be plain with you.
دیدگاه
١١

بذار باهات رک و راست باشم!

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Your attitude, not your aptitude, will determine your altitude. Zig Ziglar
دیدگاه
٨

نگرش شما، نه استعداد و تیزهوشی شما، منزلت و جایگاه شما راتعیین خواهد کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We never deviate from our principles.
دیدگاه
٩

ما هیچوقت از اصول و عقاید هایمان منحرف نخواهیم شد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Engineers are evolving new kinds of automobile engines.
دیدگاه
٣٥

مهندسان در حال توسعه و تکامل نمونه های جدید موتور های اتومبیل هستند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Little things amuse little minds.
دیدگاه
٦

چیزهای کوچک، ذهن های کوچک را سرگرم میکنند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
As he had requested in his will, his money was allocated to various charities.
دیدگاه
٣

همانطور که او در وصیت نامه اش درخواست کرده بود، پول او به خیریه های متخلف اختصاص پیدا کرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
He never arises before ten o'clock on Saturdays.
دیدگاه
٠

او شنبه ها هرگز قبل از ساعت ده بیدار نمیشه.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
We must consider how best to utilize what resources we have.
دیدگاه
٠

ما باید در نظر داشته باشیم که چطور از منابعی که داریم به بهترین شکل استفاده کنیم.