تاریخ
١ سال پیش
متن
We must consider how best to utilize what resources we have.
دیدگاه
١

ما باید در نظر داشته باشیم که چطور از منابعی که داریم به بهترین شکل استفاده کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He never arises before ten o'clock on Saturdays.
دیدگاه
١

او شنبه ها هرگز قبل از ساعت ده بیدار نمیشه.

تاریخ
١ سال پیش
متن
As he had requested in his will, his money was allocated to various charities.
دیدگاه
٣

همانطور که او در وصیت نامه اش درخواست کرده بود، پول او به خیریه های متخلف اختصاص پیدا کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Little things amuse little minds.
دیدگاه
٦

چیزهای کوچک، ذهن های کوچک را سرگرم میکنند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Engineers are evolving new kinds of automobile engines.
دیدگاه
٣٧

مهندسان در حال توسعه و تکامل نمونه های جدید موتور های اتومبیل هستند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We never deviate from our principles.
دیدگاه
١٠

ما هیچوقت از اصول و عقاید هایمان منحرف نخواهیم شد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Your attitude, not your aptitude, will determine your altitude. Zig Ziglar
دیدگاه
٨

نگرش شما، نه استعداد و تیزهوشی شما، منزلت و جایگاه شما راتعیین خواهد کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Let me be plain with you.
دیدگاه
١١

بذار باهات رک و راست باشم!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We should call and find out if the restaurant is still open.
دیدگاه

بهتره زنگ بزنیم ببینیم ( پی ببریم ) که رستوران هنوز بازه ( یا نه ) ؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
It would be helpful if you were to precede the report with an introduction.
دیدگاه
٣

اگر گزارش رو با یه مقدمه شروع میکردی، بهتر ( مفید تر ) میشد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
His outward confidence masked his insecurities.
دیدگاه
٣

اعتماد به نفس ظاهری او، سستی ( عدم خودباوری ) او را پوشید.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He could diagnose an engine problem simply by listening.
دیدگاه
١١

او تونست مشکل یک موتور را فقط ( به آسانی ) با گوش دادن تشخیص دهد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The carpenters start work early in the morning before it gets too hot.
دیدگاه
١١

نجاران صبح زود ( اوایل صبح ) قبل از اینکه هوا خیلی گرم شه شروع بکار میکنند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
How do you cope with the stress of this job?
دیدگاه
١

چطور از پس استرس این شغل بر میایید.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Why do you persist in blaming yourself for what happened?
دیدگاه
٦

چرا همش خودتو واسه انچه که اتفاق افتاده سرزنش میکنی؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
This is the second large project she's undertaken this year.
دیدگاه
٧

این دومین پروژه بزرگیه که او امسال عهده دارش میشه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
A good nurse has to be attuned to the needs of his or her patients.
دیدگاه
٢

یک پرستار خوب باید با نیاز های بیمار های زن و مردش آشنا باشه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We must exploit every opportunity to learn new things.
دیدگاه
١١

ما باید از هر فرصتی برای یاد گرفتن چیز های جدید، نهایت استفاده را ببریم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I stood still, trying to invent a plausible excuse.
دیدگاه
٢

همچنان سرپا بودم، در حالی که واسه ساختن یه بهانه باورکردنی و قابل قبول تلاش میکردم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She was so plausible she would have deceived anyone.
دیدگاه
٢

او ونقدر چرب زبان ( موجه نما ) بود که هر کسی رو فریب میداد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
To me, the picture conveys a feeling of joy.
دیدگاه
٤

واسه من، عکس ها احساس خوشحالی و شادی را منتقل میکنند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He condensed his report from ten pages to five.
دیدگاه
٤

او گزارشش را از ده صفحه به پنج صفحه خلاصه کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He would have liked to tell her all he felt for her, but inhibition prevented him.
دیدگاه
١

دوست داشت ( مایل بود ) که همه احساساش نسبت به او را به او بگویید ولی کم رویی او را بازداشت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I know I could succeed if I exerted myself.
دیدگاه
٥

میدونم اگه از خودم کار میکشدم میتونستم موفق شم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
His sudden death came as a tremendous shock.
دیدگاه
١٧

مرگ ناگهانی او شوک عظیمی بود.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He was too stubborn to admit that he was wrong.
دیدگاه
٨

او انقدر یه دنده و لجباز بود که اعتراف نکنه که خودش اشتباه ( غلط ) کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
My hobbies include reading and painting.
دیدگاه
٧

سرگرمی های من شامل مطالعه کردن و نقاشی کردن میشه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The book is expected to dominate the best-seller lists.
دیدگاه
١٢

انتطار میره این کتاب صدرنشین لیست پرفروش ترین ها بشه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Every accomplishment starts with the decision to try.
دیدگاه
١٢

هر دستاوردی با تصمیم به تلاش کردن، شروع میشود.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I was going to try some of that cheese, but the smell put me off.
دیدگاه
٩

میخواستم مقداری از اون پنیر رو امتحان کنم، ولی بوش منو منصرف کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Let's put off the meeting until next month.
دیدگاه
٢

بیایید جلسه رو تا ماه بعد عقب بندازیم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I know I have to go to the dentist, but I keep putting it off.
دیدگاه
١١

من میدونم که باید دندانپزشکی برم، اما همچنان به تعویقش میندازم ( عقبش میندازم )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Love is a promise. Love is a souvenir. Once given, never forgotten. Never let it disappear.
دیدگاه
٢١

عشق یه قوله. عشق یه سوغاتیه. وقتی که داده میشه، هیچ وقت فراموش نمیشه. هرگز اجازه نده عشق مخفی و ناپدید شه.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
My car's not as reliable as it used to be.
دیدگاه
١٠

ماشین من به اندازه سابق قابل اعتماد نیس!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Innovation distinguishes between a leader and a follower. Steve Jobs
دیدگاه
٣

نوآوری و ابتکار بین یک لیدر ( رهبر ) و یک شاگرد ( دنباله رو ) تمایز ایجاد میکند. استیو جابز

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We must face up to our responsibilities and not try to get out of them.
دیدگاه
١

ما باید مسئولیت های خود را بپذیریم و سعی نکنیم که از آنها کنار بکشیم.