تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

برای انجام این کار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر خلاف اراده آنها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

خوش قلب، خوش رو ، مردم با نیت خوب، خوش خو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

متعلق به

پیشنهاد
١٠

بیماری وسواس فکری ( OCD )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بریم شروع کنیم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ابراز مخالفت جدی ( عامیانه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

لعنتی معادل ( damn )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

guy - man - یک عبارت قدیمی بمعنی "مرد"

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

قلدر ( مراقب ) بار یا فاحشه خانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

زن سینه بزرگ ( عامیانه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

با کسی بصورت ناگهانی مواجهه شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زندگی عادی ، زندگی روزمزه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

برهنه دویدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تامل کردن ، صبوری کردن، با لکنت چیزی گفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لخت ، برهنه ( اصطلاح عامیانه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

رفتن و آوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم لخت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شلخته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

خسته شدن از

پیشنهاد
٣

برداشت نادرست از کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک دنده، لجباز، کله شق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

انجام دادن کاری بدون گرفت نظر کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

دیدار کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

در بستر بودن ( به دلیل بیماری یا مشکل جسمی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

( عامیانه ) آب پاکی ریختن - پایان دادن - قطع رابطه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دخالت کردن در کاری که وظیفه او نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

( عامیانه ) ، از طبقات پست اجتماع، پست، حقیر، فرومایه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

زندگی سطح پایین ( از لحاظ اجتماعی ) شخصی که مورد تحقیر یا تحقیر قرار می گیرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

لازم الاجراء

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اجبار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تماس تلفنی ( جهت ارایه یک خدمات در محل )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

روزگار سخت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

خراب کسی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ادامه کار تا انتها ، حتی وقتی دشوار یا کسل کننده باشد ( اصطلاح عامیانه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

گیر افتادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مجبور به ادامه دادن کاری بر خلاف میل ( اصطلاح )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

پولی که دولت بابت معلولیت می دهد ( حق معلولیت )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طرز پیچیده ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کسی که زود قضاوت می کند ( اصطلاح )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

روز قیامت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 - در هم پیچیدن 2 - wrrap around

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

برداشت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

از نظر . . .

١