take it upon herself

پیشنهاد کاربران

ی کاری که نیازه انجام بشه و بدون گفتن به دیگران یا اینکه دیگران ازت بخوان اون کار رو انجام بدی.
اتوماتیک ی کار مورد نیاز رو انجام دادن.
Thank you for taking it upon yourself to close the door.
خودش را موظف کرد
After their parents passed away, she took it upon herself to take care of her siblings
خودسر تصمیم گرفتن
انجام دادن کاری بدون اجازه کسی
انجام دادن کاری بدون گرفت نظر کسی

بپرس