Hossein - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ceiling price: سقف پرداخت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doughnut economics: اقتصاد دوناتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social foundation: مبنای اجتماعی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

environmental ceiling: سقف زیست محیطی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the doughnut economics action lab: آزمایشگاه عملی اقتصاد دوناتی ( دیلD ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

those with power: صاحبان قدرت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hemorrhage: از دست دادن ( منابع )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burnout: فرسودگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creating families: خانواده آفرینی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quaranteam: گروهی از خانواده یا دوستان که هنگام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covidiots: به افرادی گفته می شود که مقررات مرب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quarantum: شکمطینه : کلمه ای بامزه برای شکم ها ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترامپ کردن: تعبیری خوب برای افزایش اضطراب بر اث ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unifying allure: افسون یکدست سازی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unifying alluer: کشش وحدت ساز، جاذبه متحد کننده، جذا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strength to sail: توان حرکت مطمئن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like unto: به مثابه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

illusion of doubles: توهم همزاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

greediness: حرص و طمع

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collapsology: زوال پژوهی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

universal scepticism: شکاکیت باوری جهانشمول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autonomy: استقلال عمل

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

societal components: عناصر اجتماعی ( مثل ملی گرایی، قومی ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

introduction: من مطمئن هستم او نیاز به معرفی ندار ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tertiary industry: صنعت عالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tertiary industry: صنعت عالی

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

familiar: معروف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creation: محصول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

class consciousness: آگاهی طبقاتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kibbutzim: کیبوتسیم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

creation: اثر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zhenotdel: ژنوتدل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maytag: مِیتگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apparat: برای اشاره به تشکیلات دولت به کار م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apparentement: اتحاد ( اتحاد رسمی قانونی میان احزا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appellate jurisdiction: صلاحیت قضایی استینافی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paid mistress: معشوقه مزدبگیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call girl metwork: شبکه دختران تلفنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

streetwalker: زن خیابانی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

house prostitute: روسپی خانگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

massage parlour prostitute: روسپی سالن ماساژ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sexual bartering: معامله پایاپای جنسی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

child prostitution: فحشای کودکان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eros centers: مراکز اروس

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

male prostitute: فاحشه مرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under age employment: زیر سن کار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walkaways: گردش کننده ها

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throwaways: رانده شده ها

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sex tourism industry: توریسم جنسی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

package tours: تورهای دربست

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rest and recreation: استراحت و تفریح

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rest and recreation centers: مراکز استراحت و تفریح

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oath of allegiance: سوگند وفاداری[به حکومت یا رهبر کشور ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear free zone: منطقه غیر اتمی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear free area: منطقه غیر اتمی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plane crash: سانحه هوایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plane crash: سانحه هوایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plane disaster: سانحه هوایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fighter plane: هواپیمای جنگنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reconnaissance plane: هواپیمای شناسایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supply plane: هواپیمای تدارکاتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surveillance plane: هواپیمای تجسسی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tanker plane: هواپیمای سوخت رسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plank: اصل یا ویژگی مهم در برنامه حزب یا گ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time keeping device: ساعت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mums the word: صداشون در نیار!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mums the word: صداشون در نیار!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potential: نهفته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

how well: تا چه اندازه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

complete check: بازرسی کامل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

security check: بازرسی امنیتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

safety check: بازرسی سلامت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put a check on: جلوگیری کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

checkmate: شکست کامل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checkmate: شکست کامل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checkpoint: پست بازرسی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pure stock: گوهر پاک

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casta: کاستا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top executives: مدیران اجرایی بده بالا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fellow: عضو

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fellow of the royal society: عضو انجمن سلطنتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corps: اکیپ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corps: اکیپ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

target words: کلمات موردنظر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accurate control: بازرسی دقیق

١٠ ماه پیش

مدال‌های Hossein