Hossein - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medieval: سده های میانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

policy approach: رویکرد سیاست گذارانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medieval business practices: کردارهای کسب و کار سده های میانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ceiling price: سقف پرداخت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doughnut economics: اقتصاد دوناتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social foundation: مبنای اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

environmental ceiling: سقف زیست محیطی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the doughnut economics action lab: آزمایشگاه عملی اقتصاد دوناتی ( دیلD ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

those with power: صاحبان قدرت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hemorrhage: از دست دادن ( منابع )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burnout: فرسودگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creating families: خانواده آفرینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quaranteam: گروهی از خانواده یا دوستان که هنگام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

covidiots: به افرادی گفته می شود که مقررات مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quarantum: شکمطینه : کلمه ای بامزه برای شکم ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترامپ کردن: تعبیری خوب برای افزایش اضطراب بر اث ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unifying allure: افسون یکدست سازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unifying alluer: کشش وحدت ساز، جاذبه متحد کننده، جذا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strength to sail: توان حرکت مطمئن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like unto: به مثابه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

illusion of doubles: توهم همزاد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

greediness: حرص و طمع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collapsology: زوال پژوهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

universal scepticism: شکاکیت باوری جهانشمول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autonomy: استقلال عمل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

societal components: عناصر اجتماعی ( مثل ملی گرایی، قومی ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

introduction: من مطمئن هستم او نیاز به معرفی ندار ...

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tertiary industry: صنعت عالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tertiary industry: صنعت عالی

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

familiar: معروف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creation: محصول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

class consciousness: آگاهی طبقاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kibbutzim: کیبوتسیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

creation: اثر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zhenotdel: ژنوتدل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maytag: مِیتگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apparat: برای اشاره به تشکیلات دولت به کار م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apparentement: اتحاد ( اتحاد رسمی قانونی میان احزا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appellate jurisdiction: صلاحیت قضایی استینافی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paid mistress: معشوقه مزدبگیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call girl metwork: شبکه دختران تلفنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

streetwalker: زن خیابانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

house prostitute: روسپی خانگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

massage parlour prostitute: روسپی سالن ماساژ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sexual bartering: معامله پایاپای جنسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

child prostitution: فحشای کودکان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eros centers: مراکز اروس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

male prostitute: فاحشه مرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under age employment: زیر سن کار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walkaways: گردش کننده ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throwaways: رانده شده ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sex tourism industry: توریسم جنسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

package tours: تورهای دربست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rest and recreation: استراحت و تفریح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rest and recreation centers: مراکز استراحت و تفریح

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oath of allegiance: سوگند وفاداری[به حکومت یا رهبر کشور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear free zone: منطقه غیر اتمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear free area: منطقه غیر اتمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plane crash: سانحه هوایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plane crash: سانحه هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plane disaster: سانحه هوایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fighter plane: هواپیمای جنگنده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reconnaissance plane: هواپیمای شناسایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supply plane: هواپیمای تدارکاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surveillance plane: هواپیمای تجسسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tanker plane: هواپیمای سوخت رسان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plank: اصل یا ویژگی مهم در برنامه حزب یا گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time keeping device: ساعت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mums the word: صداشون در نیار!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mums the word: صداشون در نیار!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potential: نهفته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

how well: تا چه اندازه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

complete check: بازرسی کامل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

security check: بازرسی امنیتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

safety check: بازرسی سلامت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put a check on: جلوگیری کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

checkmate: شکست کامل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checkmate: شکست کامل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checkpoint: پست بازرسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pure stock: گوهر پاک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casta: کاستا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top executives: مدیران اجرایی بده بالا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fellow: عضو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fellow of the royal society: عضو انجمن سلطنتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corps: اکیپ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corps: اکیپ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

target words: کلمات موردنظر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accurate control: بازرسی دقیق

١ سال پیش

مدال‌های Hossein