حمیدرضا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it under wraps: بین خودمون باشه.

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pizza face: صورت جوش جوشی.

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't flatter yourself: اینقدر خودت رو دست بالا نگیر⠀

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take it with a grain of salt: ( فلان حرف رو همینطوری باور نکن چون ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look some one in the eye: یعنی روت بشه تو چشمهای یک نفر نگاه ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you did me a solid: در حقم لطف کردی.

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fingers crossed: برات آرزوی موفقیت میکنم برات دعا می ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as it is: همین حالاشم همین جوریشم

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

double down: شدت عمل بیشتر نشون دادن. لج کردن. ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get my goat: کفر منو درمیاره.

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ask out: کسی را به قرار عاشقانه دعوت کردن.

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stood up: قال گذاشتن سرکار گذاشتن معطل کردن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mowing the lawn: هرس علف ها

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lardo: چاقالو

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make it: به موقع جایی رسیدن، سر قرار حاضر شد ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

back when: اون موقع که. . .

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i owe you big time: لطف بزرگی در حقم کردی.

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i got your back: هواتو دارم.

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i don't feel like it: حس و حالشو ندارم.

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

already: الانشم/الانم

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

call off: کنسل کردن به هم زدن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no matter: صرف نظر از، هرچقدر هم . . . ، هر کج ...

٣ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

به جای اینکه اشک‌هاتو پاک کنی، اون ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lovey dovey: احساسی، عشقولانه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't dawdle: معطل نکن وقت تلف نکن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time is ticking: وقت تنگه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something smells fishy: اوضاع مشکوکه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something feels off: یه چیزی این وسط درست نیست

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's what's inside that counts: مهم دل آدمه، نه ظاهرش درون آدما مهم ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's get cracking: بیا سریع دست به کار بشیم

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i am running late: داره دیرم میشه.

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't give up your day job: بی خیال این کار شو. ( همون کار قب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word up: دقیقا ایول همین درسته

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handling: جمع کردن یه قضیه ای

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under one's nose: درست جلوی چشم

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm mortified: بسیار شرمنده و خجالت زده ام.

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

this is the thank i get: اینه جواب خوبیام؟

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scrabble: بازی واژه سازی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a likely story: تو گفتی و منم باور کردم.

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that came out wrong: منظوری نداشتم.

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bare bones: بخش های مهم و اساسی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you seem tense: عصبی به نظر میرسی.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how do you live with yourself: چجوری با وجدانت کنار میای؟؟

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tough crowd: اصطلاحیه که از کمدینها وارد زبان شد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

letdown: چیز ناامیدکننده ضدحال حالگیری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hooked on: معتاد یا وابسته به چیزی، بسیار علاق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'll take it: میخرم برمی دارم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it dark: به کَسی نگو.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

while you are at it: حالا که پا شدی. حالا که اونجایی.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

why: اوه [بیان تعجب]

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't bullshit a bullshitter: جلوی قاضی و ملق بازی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're a bad egg: ذاتت خرابه.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm gonna go powder my nose: میخوام برم دستشویی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have you been living under a rock: مگه از پشت کوه اومدی؟؟

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tenure: جایگاه هیئت علمی، استاد دائم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seeing is believing: باید ببینم تا باورم بشه.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fadeaway: کمرنگ شدن، یواش یواش کم شدن، به تدر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull out all the stops: به هر دری زدن از هر امکانی استفاده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as you see fit: هرجور صلاح میدونی.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't mess with me: به پر و پای من نپیچ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yo: بهترین واژه ای که می شه برای بیان y ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i wouldn't mind: بدم نمیاد که. . .

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i can tell: معلومه!

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steamy: شهوت انگیز

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fine by me: از نظر من اشکالی نداره، موافقم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give it time: صبور باش

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do me a solid: یه لطفی در حقم کن.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

who might you be: جنابعالی کی باشین؟؟

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waterworks: آبغوره گرفتن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hung: معنی اسلنگی: گنده، کلفت

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm stuffed: سیر سیرم.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut in: ناگهان جلوی خودروی دیگری پیچیدن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let's talk turkey: بیا صادقانه حرف بزنیم.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

show tunes: موسیقی نمایش موسیقی تئاتر موزیکال

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bottom out: تثبیت شدن بهبود بافتن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kick out: با لگد بیرون کردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crystal clear: واضح و آشکار روشن زلال

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bachelor party: جشن مجردی

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see eye to eye: هم نظر بودن، تفاهم داشتن، هم رای بو ...

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

همسرم او را به فرد دیگری تبدیل کرد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get a grip: به خودت بیا.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take your pick: انتخابت رو بکن.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick it up: بلندش کن.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drop out of: کنار کشیدن از، انصراف دادن، ترک تحص ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get a load of this: اینجا رو داشته باش.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get worked up over something: هیجان زده شدن بخاطر چیزی، غمگین شد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cough it up: رد کن بیاد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revved: حاضر و آماده

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good for you: آفرین احسنت

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

step up: پا پیش بزار قدمی بردار

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

we are done: همه چی تمومه.

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بی‌تجربه بودن نابلد بودن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tear apart: یه مکان رو زیر و رو کردن برای پیدا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleasure is mine: موجب خوشبختی بنده است.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the subject of: در موضوعِ

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the hint: بفهم دیگه بگیر دیگه متوجه شو

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm on cloud nine: تو آسمونام خیلی خوشحالم.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pavilion: آلاچیق

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high tech: فناوری سطح بالا پیشرفته

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i bear you no ill will: خصومتی ندارم باهات.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose one's cool: از کوره در رفتن عصبانی شدن

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اعتبار و سابقه صلح‌طلبی ویلسون، و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let up: بند آمدن قطع شدن متوقف شدن دست از ت ...

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

کافیه یه جیغ بزنم،تا بابام م ...

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

خیر غیررسمی و دوستانه است

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

احساس فوریت احساس ضرورت در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a load of tosh: "یک مشت مزخرف" یا "یک عالمه چرت و پ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gatekeep: به عملی اشاره دارد که در آن فردی به ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s giving: ( داره حس . . . رو میده ) این عبار ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give it a shot: یه بار امتحان کن.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

two peas in a pod: عین هم بودن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go figure: دیگه خودت حسابشو بکن.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

build on: چیزی را مبنای رشد و پیشرفت قرار داد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soap opera: سریال آبکی سریال عامه پسند

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do over: از اول شروع کردن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sit with something: تاب آوردن چیزی پذیرش احساسات منفی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go public: سهامی عام شدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the ball: هوشیار، زرنگ، حواس جمع، متوجه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get carried away: کنترل خود رو از دست دادن در نتیجه ه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you look ravishing: خیلی زیبایی خیلی دلربایی

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بیشتر از حد انتظار تلاش کردن تمام ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bite down: به دندان گرفتن

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ضمانت جبران خسارت تامین خسارت

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tight spot: تنگنا

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give it a go: امتحانش کن!

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let’s get nuts: "دیوانه وار رفتار کردن" یا "از خود ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

later on: بعدتر

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take breath away: هوش از سر پریدن نفس بند آمدن

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

چشم‌ها آیینه دل هستند. از چشم‌ها ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throw in the towel: کوتاه بیا تسلیم شو کنار بکش

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i blew it: گند زدم.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break off: ناگهان ساکت شدن بهم زدن جدا کردن خا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if i had it my way: اگه دست من بود.

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

کمال مطلق یا بی‌نقصی ک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fill in: نوشتن در جریان گذاشتن باخبر کردن م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep cut: ۱. یک قطعه موسیقی از یک خواننده یا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what the fuck: این چه وضعشه.

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

برای هر کسی یه نفر مناسب وجود داره ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run off with: با کسی فرار کردن دزدیدن و فرار کردن

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معادل فارسی دقیقی نداره ولی شاید ب ...

٨ ماه پیش

هر ٢٠ پاسخ صحیح

-

بپرس

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to the point where: تا جایی که تا حدی که

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

در ناامیدی بسی امید است

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how long have you been: چه مدته. . . ؟ از کی. . . ؟

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

طرف کی هستی؟؟ نظر تو چیه؟؟ با کی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

echo chamber: بدون ساز مخالف.

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the jury is still out on something: هنوز معلوم نیست. اختلاف نظر وجود دا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

are you free: وقت آزاد داری؟؟

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give feedback: بازخورد دادن نظر دادن

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ریسک کردن به خطر اندا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push off: گمشو هل دادن

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

زندگی بدون عشق، مرگ تدریجی است.

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مبنای تعداد آرای الکترال هر ایالت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just so you know: محض اطلاعتون!

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

domino effect: اثر بهمنی یه چیز کوچک باعث یه تغییر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep pace with: هم سرعت بودن همگام شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binge watch: وقتی شما حداقل ۳ قسمت از یه سریال ر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

light at the end of the tunnel: امید داشتن. پایان شب سیه سپید است. ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carry over: موکول کردن انتقال دادن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fuck it: گور باباش بیخیالش کون لقش

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

وقتی صحبت از کمدی می‌شد

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

حالت DLAA، آنتی آلیاسینگ رو در وضو ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it up: همینطوری ادامه بده.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drift off: به خواب رفتن

٩ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let out: فاش کردن لو دادن رها کردن آزاد کرد ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what made you: چی باعث شد. . . ؟

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worse comes to worst: در بدترین شرایط ممکن.

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سوتی دادن لو دادن بند رو آب دادن ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

خیلی خوشحال بودن روی ابرها ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

band aid solution: سمبل کردن، راه حل موقتی و خیلی سطحی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

might as well: بهترین کار اینه که، چاره ای نیست جز ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gotcha: گرفتم متوجه شدم فهمیدم

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

پیامدهای اخلاقی هوش مصنوعی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

would you mind: میشه. . . ؟ امکانش هست. . . ؟

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at last: نهایتا

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

win over: مجاب کردن موافقت کسی را جلب کردن

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

تحمل کردن، کنار اومدن، سوختن و ساخ ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

فضولی کار دستت میده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

play it by ear: فی البداهه تصمیم گرفتن. بدون برنامه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it takes: طول می کشه. . .

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

رشد محصول محور....

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

به هر دری زدن به هر ریسمانی ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مطمئنا حتما به روی چشم

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مدیر اجرایی پیاده‌سازی محصول

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

انجام دادن کاری به طور پی در پی یا ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

چرا می‌توان پهپادهایی ساخت که نیاز ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

many happy returns: صد سال زنده باشی.

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

وقتی به خدا فکر می‌کردم، هیچ &nbsp ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you reek: بوی گند میدی.

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

پول رو مثل آب روان خرج کردن پول ر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all set: کاملا آماده و مهیا

١٠ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

در اواسط/ اواخر دهه بیست زندگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tunnel vision: تک بعدی کوته بینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hog: بیش از حق خود ( از چیزی ) برداشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hunch: حدس، گمان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit or miss: الکی، بی حساب کتاب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring off: کاری را به نحو احسن انجام دادن موف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stillborn: عملی نشده ( ایده و. . . ) به کار گ ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های حمیدرضا