نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
retweet: در توییتر به معنای بازنشر توئیت های ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over the shoulder boulder holder: سوتین، به خصوص بزرگش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eat bitch flakes: داشتن حس و حال بسیار بد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give kingdom in hell: خیلی میخوامش!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not my thing: اهلش نیستم. باب میلم نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not my thing: اهلش نیستم. باب میلم نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fingers crossed: برات آرزوی موفقیت میکنم برات دعا می ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got ripped off: سرم کلاه گذاشتن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a phony: عجب آدم دو رویی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't talk back: حاضر جوابی نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can tell: معلومه!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i can tell: معلومه!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rain or shine: اگه سنگ هم از آسمون بباره. . . مهم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whalephant: آدم چاق و چله.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
left handed cigarette: سیگار ماری جوانا حشیش
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you'll get the hang of it: قِلِقِش دستت میاد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blargh: هعی! اَه! ( حرف ندای ناراحتی )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you won't regret this: پشیمون نمیشی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cat's pajamas: اصطلاحی غیر رسمی و قدیمی است شخص یا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cat's pajamas: اصطلاحی غیر رسمی و قدیمی است شخص یا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you reek: بوی گند میدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm wiped out: خسته و کوفته ام.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joke’s on you: خیت شدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off the heezy fo sheezy: فوق العاده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the dog's bollocks: بهترین ( چیز )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zip it: زر نزن ببند دهنتو
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
before i had a chance to: تا اومدم کاری رو انجام بدم. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cone of silence: بین خودمون باشه ها!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snatch a knot in ass�: چوب تو آستین کردن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
used in: به قصد. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is pointless: بی فایده است.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go down like a lead balloon: هیچکس دوستش نداره!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
deary: جانم عزیزدلم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bum steer: اطلاعات یا توصیه اشتباه و گمراه کنن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by the book: دقیقا طبق قواعد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
six up: مواظب باش ( پلیس ) !
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alligator arms: خسیس
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on my momma: به جون مامانم قسم!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look down nose at: آدم حساب نکردن!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's on you: مسئولیتش با خودته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's on you: مسئولیتش با خودته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
watch your tone: صدات رو نَبر بالا.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jump on a grenade: سپر بلا شدن فداکاری کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
went off without a hitch: به خوبی و خوشی. طبق برنامه پیش رفت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i meant no disrespect: قصد بی ادبی نداشتم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the night is young: هنوز سر شبه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
off color: ناخوش احوال.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bite the big one: مُردن. فاتحه اش خوندس. افتضاح بود ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
punching down: تحقیر کردن وقتی که قدرت تون رو بر ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lawl: مخفف عبارت Laughing a whole lot است ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
terf: به فمینیست های ترنس هراس میگن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
up the butt: ۱. کُلی. ۲. خیلی باحاله، خیلی حال ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bitch ass: چاقال ترسوی بزدل عوضی ترسو ضعیفه زن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tickle pink: ذوق زده. خیلی خوشحال.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't give a hoot: اصلا برام مهم نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in the land of nod: تو خواب هفت پادشاه بودن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuller than a tick on a coon dog: پر شدن تا خرتناق. پر شدن تا مرز تر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
payoffs: رشوه دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scrill: پول نشگی و مست بودن سنگ تموم گذاشت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tear a new one: حساب کسی رو رسیدن. دهن به دهن شدن. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get with: ۱. ریختن روهم! ( داشتن رابطه عاشقان ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get with: ۱. ریختن روهم! ( داشتن رابطه عاشقان ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
natural talent: استعداد ذاتی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you've got balls: با جرأتی شجاعتش رو داری.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have words with someone: بحث و مشاجره کردن با کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weasel into: با "پارتی بازی" " دغل بازی" " زرنگ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weasel out of: مفهومش میشه تن ندادن به انجام کاری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
weasel out of: مفهومش میشه تن ندادن به انجام کاری ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
didn’t see that coming: انتظارش رو نداشتم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flabby gut: شکم شل و ول
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nonce: بچه باز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
youse: شماها
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a lord of crap: چه مزخرفی، چه چرت و پرتی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keep on one: آماده کردن، هوشیار کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
will you stop: میشه بس کنی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get shot down: شکست خوردن، رد شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pay one: تمام تلاش را کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rootin tootin: بی پروا یا به شدت مشتاق، شاد و سرزن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut dead: محل سگ نذاشتن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i have a hunch: به دلم افتاده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play the dozens: دست انداختن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hoochie coochie: زن لَوند. زن عشوه گر. زن رقاصه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep your eyes peeled: چهارچشمی حواست باشه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vagenius: زن باهوش. مرد زبون باز.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot as balls: فوق العاده گرم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bone out: ترک کردن زدن به چاک
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
holy fucking shit: پشمام!!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we'll get through this: از پسش برمیایم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop poking me: کِرم نریز.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard to swallow: باور کردنش سخته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's all in your head: همش ساخته و پرداخته ذهنته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's all in your head: همش ساخته و پرداخته ذهنته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
two cents: نظر ( معمولا ناخواسته )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
two cents: نظر ( معمولا ناخواسته )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i blacked out: من غش کردم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's a huge grey area: یه وضعیت خیلی مبهمی ( نامشخصی ) هست ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know like back of hand: شناختن مثل کف دست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you dishonor me: آبروی منو میبری.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick in the balls: تنبیه یا تلنگر اساسی. یه شکست بزرگ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they don't call for nothing: الکی نیست که. . . they don't call. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where the rubber meets the road: چیزی که در عمل مهمه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thugs: ارازل اوباش
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
educate yourself: اطلاعاتت رو ببر بالا.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was like pulling teeth: خیلی زجرآور بود سخت بود
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
juiced up: ذوق زده، پرهیجان مَست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the jig is up: بازی تمومه، همه چی رو شده.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
todaymorrow: امروز و فردا این کلمه رو وقتی به ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he had it coming: حقش بود.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's behind the eight ball: شرایط سخت و دشواریه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set him straight: شیرفهمش کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
doja: ماری جوانا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
same old 7 and 6: خبر خاصی نیست خبر بی خبر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me be frank: بزار رو راست باشم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fit the bill: راستِ کار کاملا مناسب کار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eye bang: چشم چرونی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no peeking: زیرچشمی نگاه نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
netaholic: معتاد اینترنت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
filmaholic: معتاد به فیلم دیدن یا فیلمباز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
through no fault of his own: بدون اینکه خودش تقصیری داشته باشه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart is pounding: قلبم تند تند میزنه!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm the baby of the family: من ته تغاری ام! کوچکترین فرزند خانو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm the first born: من بچه اولم!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll be: حرفی برای ابراز تعجب: شگفتا. پشمام ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you make me blush: خجالتم میدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you make me blush: خجالتم میدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cloud brain: حواس پرتی خماری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crater face: صورت پر چاله چوله. صورت جوش جوشی .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i owe you big time: لطف بزرگی در حقم کردی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i owe you big time: لطف بزرگی در حقم کردی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tdp: توان حرارتی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
box of rocks: کله خر. یه آدم احمق.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a beef: کینه داشتن یا مشکل داشتن یا کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she dumped me: باهام بهم زد .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
she dumped me: باهام بهم زد .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a nut: جون کندن. سخت کار کردن. ارضا شدن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a nugget: ریدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a move: رقصیدن در رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a load: ارضا شدن ( اومدن! )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust a phatty: شق کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cashed: معانی اسلنگی: خسته خالی از ( انرژی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take sides: طرفداری نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no duh: یه جواب طعنه آمیز و تیکه انداز وقتی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i feel bloated: نفخ کردم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i think i'll pass: نمیتونم قبول کنم ، نیازی نیست
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i think i'll pass: نمیتونم قبول کنم ، نیازی نیست
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we'll go dutch: دنگی دنگی حساب میکنیم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm bursting: دارم میترکم. ( وقتی کسی به شدت شا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i've been there: می فهمم چی میگی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop the kids off at the pool: ریدن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i mean well: نیتم خیره.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take your pick: انتخابت رو بکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take your pick: انتخابت رو بکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
best to: سلام رسوندن مخفف شده اینه: Give my ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shit the bed: ریدن مُردن خراب شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how tacky: چقدر خز. چقدر بی کلاس.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have the onions: جنم داشتن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have a gut feeling: یه حسی بهم میگه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hist: ساکت!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he made a pass at me: اون بهم نخ داد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preash: مرسی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat cheeks: زدن به چاک!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you were missed: جای شما خالی بود.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you were missed: جای شما خالی بود.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
730: یعنی: دیوونه، افسار گسیخته⠀ این اصط ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
panda car: ماشین پلیس گشت.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mood swings: تغییرات خلق و خوی که معمولا بخاطر ت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ask around: وقتی شما برای کسی یا در مورد موضوعی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unders: لباس زیر زیر شلواری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
answering the door: وقتی کسی در میزنه و ما می ریم ببینی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flurona: آنفولانزا کرونا فلورونا یه اصطلاح ر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll put up with it: باهاش کنار میام.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drop like a hot potato: دور انداختن. کنار گذاشتن. ارتباط ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kiss it goodbye: فاتحه شو بخون. باهاش خداحافظی کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look terrific: فوق العاده به نظر میرسی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put 'er there: بزن قدش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
which reminds me: خوب شد یادم افتاد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walking out on somebody: یعنی یه نفر مثل دوست یا پارتنرت رو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you know that: اسمشو نبر.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not my concern: به من مربوط نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
open up to: حرف دل زدن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuckstick: احمق کسخل شل مغز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peter around: وقت تلف کردن. وقت کُشی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
i regret that: من پشیمونم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stall them: معطلشون کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stall them: معطلشون کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's in it for me: چی به من می رسه؟؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grip of money: کلی پول
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zombie mood: حالتی که کسی همش سرش تو گوشیه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joog: ارزون
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a production: جَو دادن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yadadamean: می فهمی چی میگم؟ مخفف You know what ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heyna: مگه نه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me in peace: راحتم بزار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i quite understand: کاملا درک می کنم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pie eyed: خیلی مست
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pie face: صورت گرد و تپل
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pie wagon: یه زن خیلی چاق و چله.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seize the day: دم را غنیمت شمار. در لحظه زندگی کن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be so obvious: انقدر تابلو نباش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tighties: شرت مردونه چسبون.
١١ ماه پیش