نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one thing at a time: آسیاب به نوبت یکی یکی دونه به دونه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go around: به اندازه کافی بودن برای همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i missed you: دلم برات تنگ شده بود.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have over: کسی را به خانه خود دعوت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring up: موضوعی رو مطرح کردن موضوعی رو پیش ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i didn't catch that: متوجه نشدم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pin on: ( تخلف ) به گردن کسی انداختن، نسبت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buy a pig in a poke: چشم بسته خرید کردن معامله سربسته کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pile: مقدار زیاد ( کلی )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
two wrongs don't make a right: بدی رو با بدی نباید جواب داد .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
high point: بهترین بخش هیجان انگیز ترین قسمت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
already: همینطوریش همین الانشم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
learn the ropes: با روال کاری آشنا شدن، بر کاری مسلط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hook up: متصل کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
music to my ears: خوشمان آمد! این ایده / حرف رو پسندی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't be stingy: گدا بازی درنیار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not so fast: عجله نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drag on: به درازا کشیدن طولانی شدن کِشدار شد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
backfire: اثر/نتیجه معکوس داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't take it to heart: به دل نگیر!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you ain't seen nothing yet: تازه کجاشو دیدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
batshit: کاملا دیوانه!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw under the bus: تو دردسر انداختن کسی آدم فروشی خیا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's worth a shot: به امتحانش می ارزه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i am all set: من آماده ام.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat cow: آدم چاقالو
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am mortified: بسیار شرمنده ام
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rare event: مورد غیر معمول، مورد نادر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
far fetched: باورنکردنی باورناپذیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give yourself something to aim for: چیزی را برای خود هدف قرار دادن برای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
five o’clock shadow: ته ریش
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off air: پخش نشدن ( از تلویزیون و رادیو ) د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go away empty handed: دست خالی رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am at a loss for words: موندم چی بگم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we just click together: زود با هم جور شدیم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bitter dispute: مباحثه شدید و تلخ مباحثه خصمانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is beneath me: در شأن من نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tsk tsk: نوچ نوچ ( به نشانه مخالفت )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hov lane: باند چندسرنشین باند یا بخشی از جاده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me pass: بذار رد بشم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
horse trailer: کابین حمل اسب
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sand wedge: چوب گلف مخصوص ضربه در شن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as poor as a church mouse: آه در بساط نداشتن آه نداشتن که با ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as pleased as punch: بسیار خشنود شادمان
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as plain as the hump on a camel: مثل روز روشن تابلو
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as pretty as a picture: زیبا مثل تابلوی نقاشی مثل عکس زیبا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as thin as a rake: خیلی لاغر لاغر عین شن کش
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as we have seen: همانطور که مشاهده کرده ایم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's your achilles heel: نقطه ضعف شدیدت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i truly appreciate the gesture: واقعا ازت ممنونم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i pity you: دلم به حالت می سوزه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cough it up: رد کن بیاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budge up a bit: یکم برو اون ور تر.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this plan is targeted at: هدف از این طرح. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every chance i get: هر فرصتی پیدا میکنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d appreciate it if: ممنون میشم اگه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't put that on me: گردن من ننداز.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please yourself: هر جور راحتی!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vibe check: زمانی استفاده میشه که میخوایم مطمئن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you do the math: دیگه خودت حسابشو بکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're not thinking straight: عقلت سرجاش نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're in hot water: تو هچل افتادی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have run my race: من دیگه عمرم رو کردم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one's mind off something: فکر کسی را از چیزی دور کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rip me off: رفت تو پاچم. گولم زدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blue chip shares: سهام معتبر، مطمئن و سودآور
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't make a fuss: دعوا نکنید. قشقرق به پا نکنید.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's right up your alley: راست کار خودته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i find it as a good way: به نظرم روش خوبی. . . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't throw in the towel: تسلیم نشو.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all systems are go: همه چیز ردیفه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
won't hurt: ضرری نداره.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the oldest trick in the book: این کلک ها قدیمی شده.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plough on: کار دشوار یا خسته کننده ای را ادامه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everything is hunky dory: همه چی خوبه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in my element: کِیفَم کوکه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't wig out: هول نشو.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
he is impossible: متقاعد کردنش سخته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm obsessed with: فکر و ذکرم شده. . . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trickle into: به آرامی و با تعداد کم وارد جایی شد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a question of time: باید صبر کرد و دید باید منتظر وقوع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a real peach: عالی خیلی خوب
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be smart: زرنگ بازی درنیار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't put me on the spot: منو تو رودربایستی نذار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thanks for stopping by: ممنونم که سر زدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hosepipe ban: جیره بندی آب
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
too big for one's boots: مغرور، متکبر، از خود راضی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm down talking: دیگه حرفی ندارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's appalling: ترسناک و بهت آوره . شوکه کننده است ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what made you: چی باعث شد. . . ؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i bear you no ill will: خصومتی ندارم باهات.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's hard to miss: خیلی تو چشمه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
veered: ناگهان تغییر مسیر دادن تغییر جهت د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i nodded off: خواب موندم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swear up a blue streak: به سرعت و شدت فحش دادن زیاد فحش دا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it'll come to me: الان یادم میاد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's get to the grub: بریم سروقت غذا.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's rewind: بیاین مرور کنیم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tribute band: گروه های تقلیدی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see in: خوشامدگویی و راهنمایی کردن ویژگی بخ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop peppering me with questions: سوال پیچم نکن .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a tough call: تصمیم سختیه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop fussing: حساس نشو
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am blown away: هیجان زده ام.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what’s your game: نقشت چیه؟ چی تو سرته؟ چه کلکی تو ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you seem tense: عصبی به نظر میرسی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's very now: خیلی مُده. خیلی الان زیاده.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is a load off my mind: خیالم راحت شد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you did me a solid: در حقم لطف کردی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sounds like lost cause: به نظر میرسه کار از کار گذشته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
am i being clear: حرفام واضحه؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you off your nut: دیوونه شدی؟؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
already: همینطوریش همین الانشم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are so immature: خیلی بچه ای. بی تجربه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is so unlike you: ازت بعیده.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teething problems: مشکلات اولیه و کوتاه مدت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm falling for you: من عاشقت شدم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the gist of: لپ کلام خلاصه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't see it coming: انتظارش رو نداشتم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
imy: دلم برات تنگ شده. مخفف:I MISS YOU
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are completely obsessed: فکر و ذکرت شده. . . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i locked myself out: پشت در موندم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had left: جا گذاشته بودم. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are not even in the same league: در حد من نیستی آخه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold no punches: هر چه در چنته داری، رو کن. رحم نکن. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was just calling to touch base: زنگ زدم یه حالی بپرسم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
source region: محل تشکیل توده های هوا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
body of literature: مطالب دانش اطلاعات
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live in honor: با شرف زندگی کن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no interrogations: بازجویی ممنوع
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bitter pill: ( نوشیدن زهر ) موقعیت یا حقیقی که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ice crystal or bergeron process: فرایند برژرون یا فرایند بلورهای یخی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
isothermal: هم دما
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
money order: حواله ارزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for days: برای روزها
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just got a lot on my mind: ذهنم خیلی درگیره
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
manyfold: بارها
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curse you: نفرین بهت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
frictional influence: لایه اصطکاکی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sheet lightning: آذرخش ورقه ای
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm on the way to: دارم میرم. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where the fuck: کدام جهنم/گور. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who the fuck: چه/کدام خری. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
orographic lifting: صعود کوه نگاری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outgoing long wave radiation: امواج بلند گسیل شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pacific high: پرفشار آرام یا پرفشار پاسیفیک
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
freezing stress: تنش یخ زدگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
freezing injury: صدمات یخ زدگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
frontal lifting: اوج گیری هوا در امتداد جبهه ها ( در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gravitation force: نیروی گرانش زمین
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drive at: به منظوری رسیدن در صحبت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so afraid for you: من خیلی برای تو نگرانم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what time do we have to: چه ساعتی باید. . . ؟؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when do you plan on: کی قصد داری. . . . ؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we're in the process of: داریم. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't give up: نمی تونم از. . . . دست بکشم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn't look that: اونقدرها هم . . . . به نظر نمی رسه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if the buckled shoe fits: فحش رو بندازی زمین، صاحبش برمی داره ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my gut tells me: حسم میگه. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my gut tells me: حسم میگه. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high school sweetheart: دوست دختر یا دوست پسر دوران دبیرستا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
high jinks: رفتار هیجانی رفتار پرشور و نشاط
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot potato issue: موضوع مناقشه برانگیز ( معمولا سیاسی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll see you after: بعد از. . . . می بینمت.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
license and registration: گواهینامه و کارت ماشین
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
signal please: راهنما بزن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is boiling over: داره سَر میره.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i have had it: دیگه بسمه، خسته شدم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am so sick of these guys: حالم از اینا بهم میخوره.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have to leave for: باید برم. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i finally got around to: بالاخره فرصت کردم. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
booster injection: دوز یادآور
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
home help: پرستار خانگی پرستار در منزل
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't play innocent: مظلوم بازی درنیار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move a muscle: جم خوردن تکان خوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry to rain on your parade: ببخش که تو ذوقت میزنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a dumb idea: فکر احمقانه ایه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is the thanks i get: عوض تشکرته؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring and buy: بازار فروش اشیای دست دوم یا محصولات ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bat out of hell: مثل فشفشه مثل برق
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't sulk: قهر نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fire away: بپرس بپرسید
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fire alarm: سامانه اعلام حریق
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how did: چطور پیش رفت. . . ؟؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give it time: صبور باش
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sixty four thousand dollar question: سوال سختی که اگه جوابش پیدا بشه، یک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
caught with one’s pants down: به طور غیر منتظره، با یک اتفاق ناخو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry for snapping at you: ببخشید پریدم بهت.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
next best thing: دومین چیز خوب بهترین اولویت دوم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crap up: گند زدن، خراب کردن، اشتباه کردن چیز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crap around: وقت تلف کردن، خوش گذرانی کردن به با ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
time after time again: بارها چندین بار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
more fun than a barrel of monkeys: خیلی مفرح شادی آور
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
horny: زمخت، سخت، خشن شاخی، شاخ مانند
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see the whites of their eyes: کسی را از فاصله نزدیک دیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
black as the night: مثل شب تاریک به تاریکی شب
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
black mark: امتیاز منفی گزارش منفی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
been there done that: چیزی که واسه تو آرزوعه واسه ما خاطر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give the baby up for adoption: فرزند خود را به سرپرستی دیگری دادن
١١ ماه پیش