حمیدرضا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

out of the question: محاله هرگز اتفاق نمی افته

جدید ١٠ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no brainer: خیلی واضحه. اصلا ( این تصمیم ) فکر ...

٦ روز پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bye felicia: برو بابا، شَرِت کم

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

teething problems: مشکلات اولیه و کوتاه مدت

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

must have been: لابد حتما شاید

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no cap: خداوکیلی راستی راستی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

an eye for an eye: چشم در برابر چشم مقابله به مثل

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

got you: مچتو گرفتم، فهمیدم چی میگی.

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get with: ۱. ریختن روهم! ( داشتن رابطه عاشقان ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if all else fails: به عنوان آخرین راه چاره

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let me know: خبرشو بهم بده.

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set menu: منوی ثابت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i'll say: کاملا موافقم

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gut wrenching: غم انگیز ناخوشایند ناراحت کننده

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what of it: خب حالا که چی؟؟

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get off my ass: دست از سرم بردار

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it under wraps: بین خودمون باشه.

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pizza face: صورت جوش جوشی.

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't flatter yourself: اینقدر خودت رو دست بالا نگیر⠀

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take it with a grain of salt: ( فلان حرف رو همینطوری باور نکن چون ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look some one in the eye: یعنی روت بشه تو چشمهای یک نفر نگاه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you did me a solid: در حقم لطف کردی.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fingers crossed: برات آرزوی موفقیت میکنم برات دعا می ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as it is: همین حالاشم همین جوریشم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

double down: شدت عمل بیشتر نشون دادن. لج کردن. ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get my goat: کفر منو درمیاره.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ask out: کسی را به قرار عاشقانه دعوت کردن.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stood up: قال گذاشتن سرکار گذاشتن معطل کردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mowing the lawn: هرس علف ها

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lardo: چاقالو

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make it: به موقع جایی رسیدن، سر قرار حاضر شد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

back when: اون موقع که. . .

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i owe you big time: لطف بزرگی در حقم کردی.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i got your back: هواتو دارم.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i don't feel like it: حس و حالشو ندارم.

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

already: الانشم/الانم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

call off: کنسل کردن به هم زدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no matter: صرف نظر از، هرچقدر هم . . . ، هر کج ...

٦ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

به جای اینکه اشک‌هاتو پاک کنی، اون ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lovey dovey: احساسی، عشقولانه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't dawdle: معطل نکن وقت تلف نکن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time is ticking: وقت تنگه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something smells fishy: اوضاع مشکوکه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something feels off: یه چیزی این وسط درست نیست

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's what's inside that counts: مهم دل آدمه، نه ظاهرش درون آدما مهم ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's get cracking: بیا سریع دست به کار بشیم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i am running late: داره دیرم میشه.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't give up your day job: بی خیال این کار شو. ( همون کار قب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word up: دقیقا ایول همین درسته

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handling: جمع کردن یه قضیه ای

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under one's nose: درست جلوی چشم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm mortified: بسیار شرمنده و خجالت زده ام.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

this is the thank i get: اینه جواب خوبیام؟

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scrabble: بازی واژه سازی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a likely story: تو گفتی و منم باور کردم.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that came out wrong: منظوری نداشتم.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bare bones: بخش های مهم و اساسی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you seem tense: عصبی به نظر میرسی.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how do you live with yourself: چجوری با وجدانت کنار میای؟؟

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tough crowd: اصطلاحیه که از کمدینها وارد زبان شد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

letdown: چیز ناامیدکننده ضدحال حالگیری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hooked on: معتاد یا وابسته به چیزی، بسیار علاق ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'll take it: میخرم برمی دارم

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it dark: به کَسی نگو.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

while you are at it: حالا که پا شدی. حالا که اونجایی.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

why: اوه [بیان تعجب]

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't bullshit a bullshitter: جلوی قاضی و ملق بازی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're a bad egg: ذاتت خرابه.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm gonna go powder my nose: میخوام برم دستشویی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have you been living under a rock: مگه از پشت کوه اومدی؟؟

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tenure: جایگاه هیئت علمی، استاد دائم

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seeing is believing: باید ببینم تا باورم بشه.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fadeaway: کمرنگ شدن، یواش یواش کم شدن، به تدر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull out all the stops: به هر دری زدن از هر امکانی استفاده ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as you see fit: هرجور صلاح میدونی.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't mess with me: به پر و پای من نپیچ

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yo: بهترین واژه ای که می شه برای بیان y ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i wouldn't mind: بدم نمیاد که. . .

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i can tell: معلومه!

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steamy: شهوت انگیز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fine by me: از نظر من اشکالی نداره، موافقم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give it time: صبور باش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do me a solid: یه لطفی در حقم کن.

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

who might you be: جنابعالی کی باشین؟؟

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waterworks: آبغوره گرفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hung: معنی اسلنگی: گنده، کلفت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm stuffed: سیر سیرم.

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut in: ناگهان جلوی خودروی دیگری پیچیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let's talk turkey: بیا صادقانه حرف بزنیم.

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

show tunes: موسیقی نمایش موسیقی تئاتر موزیکال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bottom out: تثبیت شدن بهبود بافتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kick out: با لگد بیرون کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crystal clear: واضح و آشکار روشن زلال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bachelor party: جشن مجردی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

see eye to eye: هم نظر بودن، تفاهم داشتن، هم رای بو ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

همسرم او را به فرد دیگری تبدیل کرد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get a grip: به خودت بیا.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take your pick: انتخابت رو بکن.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick it up: بلندش کن.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drop out of: کنار کشیدن از، انصراف دادن، ترک تحص ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get a load of this: اینجا رو داشته باش.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get worked up over something: هیجان زده شدن بخاطر چیزی، غمگین شد ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cough it up: رد کن بیاد

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revved: حاضر و آماده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good for you: آفرین احسنت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

step up: پا پیش بزار قدمی بردار

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

we are done: همه چی تمومه.

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بی‌تجربه بودن نابلد بودن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tear apart: یه مکان رو زیر و رو کردن برای پیدا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleasure is mine: موجب خوشبختی بنده است.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the subject of: در موضوعِ

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the hint: بفهم دیگه بگیر دیگه متوجه شو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm on cloud nine: تو آسمونام خیلی خوشحالم.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pavilion: آلاچیق

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high tech: فناوری سطح بالا پیشرفته

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i bear you no ill will: خصومتی ندارم باهات.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose one's cool: از کوره در رفتن عصبانی شدن

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اعتبار و سابقه صلح‌طلبی ویلسون، و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let up: بند آمدن قطع شدن متوقف شدن دست از ت ...

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

کافیه یه جیغ بزنم،تا بابام م ...

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

خیر غیررسمی و دوستانه است

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

احساس فوریت احساس ضرورت در ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a load of tosh: "یک مشت مزخرف" یا "یک عالمه چرت و پ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gatekeep: به عملی اشاره دارد که در آن فردی به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s giving: ( داره حس . . . رو میده ) این عبار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give it a shot: یه بار امتحان کن.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

two peas in a pod: عین هم بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go figure: دیگه خودت حسابشو بکن.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

build on: چیزی را مبنای رشد و پیشرفت قرار داد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soap opera: سریال آبکی سریال عامه پسند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do over: از اول شروع کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sit with something: تاب آوردن چیزی پذیرش احساسات منفی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go public: سهامی عام شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the ball: هوشیار، زرنگ، حواس جمع، متوجه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get carried away: کنترل خود رو از دست دادن در نتیجه ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you look ravishing: خیلی زیبایی خیلی دلربایی

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بیشتر از حد انتظار تلاش کردن تمام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bite down: به دندان گرفتن

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ضمانت جبران خسارت تامین خسارت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tight spot: تنگنا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give it a go: امتحانش کن!

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let’s get nuts: "دیوانه وار رفتار کردن" یا "از خود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

later on: بعدتر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take breath away: هوش از سر پریدن نفس بند آمدن

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

چشم‌ها آیینه دل هستند. از چشم‌ها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throw in the towel: کوتاه بیا تسلیم شو کنار بکش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i blew it: گند زدم.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break off: ناگهان ساکت شدن بهم زدن جدا کردن خا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if i had it my way: اگه دست من بود.

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

کمال مطلق یا بی‌نقصی ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fill in: نوشتن در جریان گذاشتن باخبر کردن م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep cut: ۱. یک قطعه موسیقی از یک خواننده یا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what the fuck: این چه وضعشه.

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

برای هر کسی یه نفر مناسب وجود داره ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run off with: با کسی فرار کردن دزدیدن و فرار کردن

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معادل فارسی دقیقی نداره ولی شاید ب ...

١١ ماه پیش

هر ٢٠ پاسخ صحیح

-

بپرس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to the point where: تا جایی که تا حدی که

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

در ناامیدی بسی امید است

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how long have you been: چه مدته. . . ؟ از کی. . . ؟

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

طرف کی هستی؟؟ نظر تو چیه؟؟ با کی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

echo chamber: بدون ساز مخالف.

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the jury is still out on something: هنوز معلوم نیست. اختلاف نظر وجود دا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

are you free: وقت آزاد داری؟؟

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give feedback: بازخورد دادن نظر دادن

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ریسک کردن به خطر اندا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push off: گمشو هل دادن

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

زندگی بدون عشق، مرگ تدریجی است.

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مبنای تعداد آرای الکترال هر ایالت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just so you know: محض اطلاعتون!

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

domino effect: اثر بهمنی یه چیز کوچک باعث یه تغییر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep pace with: هم سرعت بودن همگام شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binge watch: وقتی شما حداقل ۳ قسمت از یه سریال ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

light at the end of the tunnel: امید داشتن. پایان شب سیه سپید است. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carry over: موکول کردن انتقال دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fuck it: گور باباش بیخیالش کون لقش

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

وقتی صحبت از کمدی می‌شد

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

حالت DLAA، آنتی آلیاسینگ رو در وضو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it up: همینطوری ادامه بده.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drift off: به خواب رفتن

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let out: فاش کردن لو دادن رها کردن آزاد کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what made you: چی باعث شد. . . ؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worse comes to worst: در بدترین شرایط ممکن.

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سوتی دادن لو دادن بند رو آب دادن ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

خیلی خوشحال بودن روی ابرها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

band aid solution: سمبل کردن، راه حل موقتی و خیلی سطحی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

might as well: بهترین کار اینه که، چاره ای نیست جز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gotcha: گرفتم متوجه شدم فهمیدم

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

پیامدهای اخلاقی هوش مصنوعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

would you mind: میشه. . . ؟ امکانش هست. . . ؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at last: نهایتا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

win over: مجاب کردن موافقت کسی را جلب کردن

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

تحمل کردن، کنار اومدن، سوختن و ساخ ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

فضولی کار دستت میده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

play it by ear: فی البداهه تصمیم گرفتن. بدون برنامه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it takes: طول می کشه. . .

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

رشد محصول محور....

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

به هر دری زدن به هر ریسمانی ...

١ سال پیش

مدال‌های حمیدرضا