پیشنهادهای Hamid1000ian (١٥٦)
در لری بختیاری مَنِستی که: مانستی که، انگار که، گویی که
در لری بختیاری تِلْقِنیدن ( تلفظ حرف قاف از ته حلق و چیزی بین کاف و قاف ) : فشردن ( تا مرز ترکیدن ) ، پِرِس کردن، له کردن بِتِلْقِنِس: لهش کن، بفشارش ...
در لری بختیاری تِلْقِنیده: له شده، پِرِس شده
در لری بختیاری دَنْگْ: ادا و اطوار، ادا و اصول، رفتار غیر منتظره، بلا ( اتفاق ) دُنْگْ: سر و صدا، صدا دَنْگْ مَدِرار: اذیت نکن، ادا و اطوار در نیار، ...
در لری بختیاری رِکِنیدِن: خراشیدن بِرِکِنِس: بخراشش رِکِنیدیس: خراشیدیش رِکِنیدِنِس: خراشیدنش اِرِکِنی: می خراشی
در لری بختیاری رِکِنیده: خراشیده
در لری بختیاری نگریستن: نییَشتِن بِنْیَر / بِنَر: بنگر مَنْیَر: منگر نییَشتی: نگریستی، نگاه کردی اِنْیَرین: می نگرید، نگاه می کنید نییَشتیم: نگریستیم ...
در لری بختیاری گریستن: گِریوِستِن، گِرِهوِستِن، گِریوِستِن گِرِوِستوم / گِریوِستوم: گریستم اِگِریووم: می گریم مَ گِریو / مَ گِرِوْ: مگری، گریه نکن
در لری بختیاری گریه: گِرِوِه، گِریوِه، گِرِهوِه
در لری بختیاری تاوَلْ: کُرَوْ، کُرْاَوْ ( کره آب )
در لری بختیاری عقرب: گَژْدین عقرب بزرگ ( معمولاً سیاه رنگ ) : گادین
در لری بختیاری شُنْدِن: حرکت سریع دست از بالا به پایین به منظور ضربه زدن یا دفع ضربه دست شُنْد سیس: میخواست که با دست او را بزند / به او ضربه بزند چو ...
در لری بختیاری چِیْنیدِن: بریدن، قطع کردن بِچِیْنِس: ببرش، قطعش کن چِیْنیدِس: بریدش، قطعش کرد
در لری بختیاری پژمردن: مولاهِسْتِن مولاهِسْت: پژمرد، پژمرده شد، چروک شد
در لری بختیاری هاییدِن: جویدن بِهاس / بِهائِس: بِجَوِش هاییدیس؟: جویدیش؟
در لری بختیاری مُژْگِنیدِن: فشردن و پیچاندن چیزی در دست تا آب آن بیرون بیاید ( مثل شستن لباس ها و پیچاندن آنها ) ، پیچاندن و فشردن، چلاندن بِمُژْگِنِ ...
در لری بختیاری چلاندن / فشردن: مُژْگِنیدِن
در لری بختیاری کا: ریش سفید ( کسی که مورد احترام دیگران و سالمند تر هست ) ، لگن ( بدن ) کاس دِرَوُد: لگنش جابه جا شد / درآمد کام اِشْکَست: لگنم شکست
در لری بختیاری زیر بغل: چِلْ
در لری بختیاری چِلْ: زیر بغل چِلِسه بِگِر: دستش را بگیر
در لری بختیاری دهان: چِهْلْ، دُهون، دُهُو ( تلفظ حرف واو تو دماغی و چیزی بین حرف نون و واو است )
در لری بختیاری جَخْتِه: تازه، به تازگی، هم اکنون، همین الان، همینکه. . . ، تا که . . . . ، فقط. . . . . جَخْتِه اَوُد: تازه رسید / آمد جَخْتِه زِیدو ...
در لری بختیاری مو ( ی بدن ) : مِلْ، می
در لری بختیاری بازو: بایی
در لری بختیاری پنجه: پَنگِه، پَنگال
در لری بختیاری تِیْنیدِن / تِیْنادِن: تکان دادن، جنباندن، لرزاندن بِتِیْنِس: بتکانش، بلرزانش، بجنبانش تِیْنیده: تکان داده، لرزانده، جنبانده تِینادومس ...
در لری بختیاری پَریدن: گُمْ کَنْدِن / زِیدِن، گُمبِه زِیدِن پَرِش: گُمبِه پرید: گُمبِه زِید، گُم کَند / زِید بپر: گُم بزن
در لری بختیاری پرستو: پِرِشتوک
در لری بختیاری گَرگَراک: نوعی آفتاب پرست که بر روی صخره ها زندگی می کند. راک: صخره
در لری بختیاری گنجشک: بِنْگِشت
در لری بختیاری وُرَستِن: افتادن، سقوط کردن
در لری بختیاری وُرَسْت: افتاد، سقوط کرد وُرِسْت: بایست، بلند شو
در لری بختیاری وُرِستادِن: ایستادن، بلند شدن وُرِست: بایست، بلند شو وُرِستاد: ایستاد، بلند شد
در لری بختیاری به لج و لجبازی کشیده شد
در لری بختیاری وَستِن: افتادن ووفت: بیوفت وَستُم: افتادم
در لری بختیاری وَندِن: انداختن بِوَن: بیانداز بِوَنینِس: بیاندازیدش وَندُمِس: انداختمش
در لری بختیاری روی ( بر ) : گَلْ، ری، رُ بِنِس گَلِ دار: بزارش روی دیوار روی ( چهره ) : ری، چِهْر
در لری بختیاری چِفت: گیره، بست، سنجاق، قفل چِفت زن: منگنه چِفت کردن: بستن، قفل کردن دَرِنِه چِفت کن: در را ببند چَفت: قوس، کمان، فرورفتگی چَفت پا: پش ...
در لری بختیاری بزغاله: بیگ
در لری بختیاری ملخ: کُلُ
در لری بختیاری موش: مُشک موش بزرگ ( صحرایی ) : گِرزِه
در لری بختیاری قورباغه: بَق ( تلفظ حرف قاف از ته حلق و بینی قاف و کاف می باشد )
در لری بختیاری کول: خشک، سفت و غیر قابل انعطاف کول: از میانه کمر تا سر شانه ها بِنِس سر کولت: بزارش روی کولت ( پشت کتف و شانه ها )
در لری بختیاری نُون کوله: نان خشک با عرض پوزش کوله: حرامزاده
در لری بختیاری عمیق: قیل ( حرف قاف از ته حلق و یه چیزی بین قاف و کاف تلفظ میشه )
در لری بختیاری دیوانه: لیوِه، شَکِ شِوْنیده دیوانگی: لیوِه گری
در لری بختیاری گیج: گِهْز
در لری بختیاری کفش: اورسی البته درباره ریشه این واژه اطلاعات زیادی در دسترس نیست
در لری بختیاری اَلَک: آردبِهز، آردبِ ز ( Ardbe'z ) ، آردوِهز
در لری بختیاری بیختن / الک کردن: بِ دِن، بِهدِن