پیشنهاد‌های محمد علی امینی (٢٨٢)

بازدید
٤٧٩
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

چَرْخپا [برامده از چرخ و پا]: چرخی که بجای پا استفاده می شود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چَرْخْپا [برامده از چرخ و پا]: چرخی که به جای پا استفاده می شود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چَرْخْپا [برامده از چرخ و پا]: چرخی که به جای پا استفاده می شود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

رَصَدیدن [برامده از رصد و ـیدن]: چیزی را بخاطر شناختن رفتارهایش مورد نظر قرار دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برامده از رصد و ـیدن چیزی را برای شناختن اش مورد نگریستن قرار دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رَصَدیدَن [برامده از رصد و ـیدن]: نگریستن به رفتار های چیزی برای شناختن اش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

معادل انگلیسی رصد کردن observe است نه sight. sight بمعنی چمش کسی به چیزی خوردن است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

داویدن [به تعریف جدید]: انجام کاری را مشروط به نتیجه ای [صادق شدن اتفاقی در آینده] کردن: * حسن خوردن ۱۰ لیتر بستنی را به باختن استقلال [که نتیجه بازی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

[بازتعریف] انجام کاری را به نتیجه چیزی مشروط کردن؛ شرط بندی کردن: * خوردن یک لیتر بستنی را به باختن استقلال داوید. [= شرط بست درصورت باختن استقلال یک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

دَعْویدَن [برامده از ادعا و ـیدن]: ادعا کردن؛ راست بودن چیزی که راستی اش نامشخص است را بیان کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دَعْویدَن [برامده از ادعا و ـیدن]: ادعا کردن؛ راست بودن چیزی که راستی اش نامشخص است را بیان کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خَلَویدَن [برامده از خلوت و ـیدن]: خلوت کردن؛ جایی را از وسیله های اضافی بشکلی خالی کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خَلْویدَن [برامده از خلوت و ـیدن]: خلوت کردن؛ جایی را از وسیله های اضافی بشکلی خالی کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

مُلِقْدَن [برامده از ملاقات و ـدن]: با کسی برای نخستین بار بقصد کسب شناخت گفتگوی رودرو انجام دادن قِبَلْدَن [برامده از قبلـ ـدن] مورد روبرویی ( برخور ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مُلاقیدَن [برامده از ملاقات و ـیدن]: با کسی برای نخستین بار رودرو گفتگو کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

شَفَعیدَن [برامده از شفاعت و ـیدن]: درخواست بخشش گناه کسی را کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شَفَعیدَن [برامده از شفاعت و ـیدن]: درخواست بخشش گناه کسی را کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نِجاتیدن [برامده از نجات و ـیدن]: نجات دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نِجاتیدَن [برامده از نجات و ـیدن]: نجاد دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گُمیدَن [برامده از گم و ـیدن]: گم کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گُمیدَن [برامده از گم و ـیدن]: گم کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَفْزونْدَن [برامده از افزون و ـدن]: میزان چیزی را افزایش دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شی ءای همجنس را به مجوعه ای اضافه کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیءای جدید را در مجموعه ای آوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ چیزی را عوض کردن یا چیزی را دارای رنگ کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فامیدَن [برامده از فام و ـیدن]: رنگ چیزی را بشکل عوض کردن یا چیزی را دارای رنگی کردن.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

اِضافْتَن [برامده از اضافه و ـتن]: وارد کردن در یک کل ؛ مثلا: * یه موضوع جدید را به پایان نامه ام اِضافْتَم. افزودن:به تعداد چیزی اضافه کردن ؛ مثلا: ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرایش کسی را با بیان کردن جنبه های مثبتی چیزی تغییر دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی را به درست بودن انجام کاری، با بیان کردن جنبه های مثبت، باورمند کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حَصْریدَن [برامده از حصر و ـیدن]: محصور کردن؛ دارای حصر کردن عُصاریدَن [برامده از عصاره و ـیدن]: اجزاء یا ماهیت مهم چیزی را استخراج کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سُراوَر [سُر، ـا ( دارای صفت ) ، و ـور ( اطراف ) ]: چیزیکه براحتی به طرفین سر می خورد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( برنامه نویسی ) نوعِپال [برامده از نوع، ـپـ، ـال] وسیله نوع انگاشتن شی ها/موجودها

پیشنهاد

برنامه نویسی نوعِپْگَرایانه [برامده از نوع، ـپـ ( انگاشتن/پنداشتن ) ، گرای، و ـانه]: برنامه نویسی بر اساس جهان بینی نوع انگاری شی ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رَسْمال [رسم و ـال]: وسیله رسم کردن نِگارال [نگار و ـال]: وسیله نگاشتن رَسْمْلَت [رَسم و ـلَت]: صفحه ترسیم نِگارلَت [نگار و ـلَت]: صفحه نگاشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نِویسال [نویس ( بن مضارع نوشتن ) و ـال]: وسیله نوشتن دَرْجال [درج و ـال]: وسیله درج کردن اطلاعات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رَسمال [رسم و ـال]: وسیله رسم کردن نِگارال [نگار ( بن مضارع نگاشتن و ـال]: وسیله نگاشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذِکْرامیدَن [ذکر، ـام، و ـیدن]: به یاد آوردن درحالت کلی برای ساختن مصدرها ناگذرا به بن مضارع پسوند ـمیدن یا ـامیدن می چسبد؛ مثلا: - ذکریدن ( یادآوری ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ذِکْرامیدَن [ذکر، ـام، و ـیدن]: حالت ناگذرای مصدر ذکریدن ( یادآوری کردن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذِکْرامیدَن [ذکر، ـام و ـیدن]: مصدر ناگذرای ذِکْریدَن درحالت کلی برای ساختن حالت ناگذرای یک مصدر گذرا، پس از بن مضارع آن مصدر پسوند ـمیدن یا ـامیدن چ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اطلاعاتی را به ذهن آوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ذِکْریدَن [ذکر و ـیدن]: اطلاعاتی را به ذهن آوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذِکریدَن [ذکر و ـیدن]: اطلاعاتی را به ذهن آوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

ذِکْریدَن [ذکر و ـیدن]: اطلاعاتی را به ذهن آوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وضعیت یا حالت چیزی را حفظ کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

نِگَهیدَن [نگه و ـیدن]: وضعیت یا حالت چیزی را حفظ کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نِگَهیدَن [نگه و ـیدن]: وضعیت یا حالت چیزی را حفظ کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بَشریدن [بشر و ـیدن]: آگاه کردن کسی از چیزی پنهان سرورانگیز.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی را از چیزی پنهان و سرورانگیز آگاه کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بَشِریدَن [برامده از بشر و ـیدن]: خبری سرورآور و پنهان را به کسی دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

اَذّیدَن [برامده از اذیت و ـیدن]: کسی را دچار رنج کردن