پیشنهادهای قاسم طالبی (١٦)
که در این مورد
هر لحظه بیشتر و بیشتر
رفته رفته
اسم مرکبی است که در بریتانیا استفاده میشود و به معنای سالن انتظار یا محدوده انتظار معنی میدهد. در هتل ها و بیمارستانها و سایر مکان های دیگر که این چن ...
به خوبی به پایان رساندن چیزی.
جن گیر ، روح گیر، کسی که ادعا می کند می تواند شما را از شر اجنه و ارواح برهاند.
کت و شلوار پوشیدن یا هر لباس دیگری که با هم ست باشند و نیاز باشد که با هم پوشیده شوند همانند شرت و پیراهن ورزشی.
بیشتر از حد معمول بیدار ماندن.
این یک فعل عبارتی جدا نشدنی می باشد به معنای تغییر دادن یک چیز یا یک کار با یک چیز یا کار دیگر. برای مثال جابه جا کردن خانه ای به خانه ی دیگر
1 - به عهده 2 - در دست
منظور بریتیش ها همون پریز هس که توی اون دو شاخه یا سه شاخه و یا هر چیز دیگه ای قرار میگیره.
با تمام وجود
با جان و دل تلاش کردن
ارتباط داشتن با چیزی - رابطه داشتن با کسی یا چیزی
در ارتباط بودن
دیر یا زود، سرانجام، بعد از مدتی