منو
Figure
ویژه

Figure

عضو از ٤ سال پیش
امتیاز کل
١٤٠,٨١٢
رتبه کل
٢٤
رتبه کل
لایک
١٤,٥٣٢
لایک
دیس‌لایک
٢,٢٧٦
دیس‌لایک

دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٤٠,٨١٢
امتیاز
رتبه در دیکشنری
٢٤
لایک
لایک
١٤,٥٣٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢,٢٧٦

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
امتیاز
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠
تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٤٨

کسی که بیش از حد مایه میذاره برای کسی که دوستش داره Someone who does way too much for a person they like Brian the simp: I bought her a car and a wh ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٣٤

۱ - کسی که در رابطه ای همواره طرف مقابل را شدیدا تحت کنترل، سلطه و مالکیت خود نگه می دارد و انتظار دارد شما تماما توجه، وقت و محبت خود را تنها صرف او ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٣٤

اقبال شانس Serendipity is an unplanned fortunate discovery

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٣٣

خلق و خو، mood, disposition, a habitually or temporary state of feeling

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٣٢

سر سبز , انبوه، پرپشت، lush valleys.

ترجمه‌های برتر

تاریخ
٣ سال پیش
متن
My purchase of this house is contingent on selling my old house.
دیدگاه
١٥

- خرید این خونه توسط من منوط به فروش اون خونه قدیمیم هست. .

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She's always had a soft spot for you.
دیدگاه
٩

اون تو رو همیشه دوست داشت.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I'd be laying my career/life on the line by giving you that information.
دیدگاه
٦

من با دادن این اطلاعات به تو کار/زندگی ام را به خطر می اندازم

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They were in cahoots.
دیدگاه
٥

اونها همدست بودند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I never saw such a glaring example of misrepresentation.
دیدگاه
٠

من هرگز چنین نمونه بارز ( فاحش ) اشتباهی از او ندیده بودم.

سوال‌های برتر

پاسخی موجود نیست.

پاسخ‌های برتر

پاسخی موجود نیست.