تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

How long do the party go on? ادامه داشتن طول کشیدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱ - زنگ زدن به کسی که به شما زنگ زده بود. ۲ - دوباره با کسی تماس گرفتن یا زنگ زدن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

خلاص شدن و در رفتن هم میشه گفت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نه دقیقا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در حالیکه، در واقع Example: She seems confident, when in fact, she's quite nervous. او به نظر می رسد اعتماد به نفس داشته باشد، در حالی که بسیار عصب ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

در مورد زلزله " لرزاندن" معنی میشه وقوع یا رخ دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شروع بدی در یک رابطه ایجاد کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از پس کاری برآمدن کنترل چیزی را بدست آوردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کاری را که اکنون انجام می دهی به همان خوبی ادامه دهی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اسم و رسم جا انداختن شهرت و اعتبار جمع کردن یا ساختن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به نوبت چیزی یا کاری را انجام دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دست به دست دادن یا کردن چیزی به بقیه پاس دادن یا کردن چیزی به بقیه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قال چیزی را کندن کنار گذاشتن چیزی پایان دادن به انجام چیزی

پیشنهاد
٠

اونقدر بگو تا زبونت مو در بیاد بی وقفه کاری را انجام دادن اما نتیجه ای نگرفتن Example: You can argue with him till you're blue in the face, but he ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تنها بخش هایی از چیزی را نگاه کردن یعنی کامل نگاه نکنی و نگاه سطحی داشته باشی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تماما، کلا، تا آخر مثال: He worked up and through the night to finish the project. او در طول شب یا کل شب کار کرد تا پروژه را تمام کند.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جدا کردن چیزی از چیز دیگری به طوری که نتوان ورود یا خروج کرد

پیشنهاد
٠

جدا کردن چیزی از چیزی بزرگتر

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اینجا و آنجا دور و بر دور و اطراف

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جا عوض کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به نشانه عصبانیت، هنگام ترک محل پاهاتو محکم بکوبی زمین

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خدایا شکرت

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پر انگیزه، با انگیزه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عادت ترک نشدنی داشتن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

You must be out of your mind. . . باید عقلتو از دست داده باشی که. . . باید دیونه باشی که. . .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به تازگی تموم کردن چیزی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سبب خیر شدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سبب خیر شدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سر رفتن حوصله از شدت کسالت

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

حداکثر پر پرش در بیشترین حالت

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جمع کردن چیزی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جمع کردن چیزی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در خرج کردن پول دقت کنید.

پیشنهاد
٠

Be barking up the wrong tree: اشتباه کردن، به دنبال چیزی غلط بودن، اتهام نادرست زدن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Toss and turn" یک اصطلاح است و به معنای بی قراری و ناتوانی در خوابیدن است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خریدا رو بذار تو جاشون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیدا شدن، ظاهر شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثه دیونه ها خیلی تند و سخت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثه دیونه ها خیلی تند و سخت با تلاش یا کوشش فراوان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چطوره که. . . ؟ چی شده که. . . ؟ How come you're an early bird today? چطوریه که امروز سحر خیزی؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معقوله با عقل جور در میاد منطقیه مناسبه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناراحت، نگران و آشفته بودن بهم ریخته بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناراحت، نگران و آشفته بودن بهم ریخته بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آخه چطوری؟ هیچ معلومه چطور؟ آخه چطور ممکنه؟ در مواقعی که شوکه یا عصبی هستیم به کار میره.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

د آخه چرا؟ هیچ معلومه چرا؟ در مواقعی که شوکه یا عصبی هستیم به کار میره.

پیشنهاد
١

از چیزی یا کسی دوری کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از چیزی یا کسی دوری کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستگی داره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نظر آشنا میاد ( چیزی یا کسی )