پیشنهادهای Farhad Khoshkhouie (٩٨)
یعنی دو برابر جربزه داشتن یا شجاع بودن
به چیزی که سرقت شده هم می گن. that was the biggest payout we've ever seen. بزرگترین سرقتی بود که ما تا به حال دیده بودیم.
به حساب کسی رسیدن/ کسی را سر جاش نشوندن.
به حساب کسی رسیدن/ کسی را سر جاش نشوندن.
من ردیفش می کنم/ من حلش می کنم
ربط ساختن/ ربط کردن
no kiding
یعنی به خاطرش برنامه تو تغییر بدی
دور زدن هنگامی که مشکلی وجود داره و نمی خوای باهاش رو در رو بشی مجبوری دورش بزنی تا اون مشکل دیگه وجود نداشته باشی
نژاد پرست مخفی کسی که در ظاهر خودش رو اینطوری نشون نمیده ولی در واقع این چنین شخصی هست
برای یکبار هم که شده
به کسی گفته میشود که در کلاس های آموزشی شرکت می کند ولی آزمون نمیدهد.
در اسمارت مانی یعنی حرکت شارپی قیمت در یک زمان کوتاه تا جهت روند مشخص شود.
You use the phrase 'Don't jump a gift shark in the mouth' to say that it's important to be grateful when a gift is received. یعنی قدردان هدیه ای که ...
Things are going well اوضاع خوبه/اوضاع اوکی هست
when someone says, "that's my jam, " they are essentially saying that they really like or connect with whatever they are referring to. یعنی اون چیزی ...
Make an error - miss an opportunity خطا کردن یا فرصتی را از دست دادن
اتاق تنگ
پایدار کردن دوستی
دوست شدن/دوست پیدا کردن/تشکیل دوستی
دوست شدن/دوست پیدا کردن/تشکیل دوستی
مسکن گزیدن
به سرپرستی گرفتن
Imagine my parents are divorced it means I came from a broken home بچه طلاق بودن
بیشتر به این معنی است که افرادی مانند پسرعموهای دوم، سوم یا بیشتر دورتر هستند مثلا نوه عمو، دایی یا خاله و عمه
خیشاوندخونی
to impress people a great deal, especially with your appearance مردم را بسیار تحت تاثیر قرار دادن مخصوصا با ظاهر خود
to impress people a great deal, especially with your appearance یعنی مردم را بسیار تحت تاثیر قرار دادن مخصوصا با ظاهر خود
مرد نسبتا چاق را گویند
عاقل ترین
یعنی شرایط داره بدتر میشه/اوضاع وخیم تر میشه اما Keep it dark یعنی افشا نکن/به کسی نگو
سویه
یعنی هزینه های اضافی رو آرام آرام کاهش دادن
منظره ای که هیچ مانعی بر سر راه دیدن آن نباشد
To rise back up again after something knocks you down in life. دوباره برخاستن پس از آن که چیزی شما را بر زمین کوبد. منظورش ناامید نشدن و ادامه دادن ...
Say or do something in support of someone or something در حمایت از کسی یا چیزی یه کاری بکنی یا چیزی بگی
To steal or snatch دزدی یا قاپیدن
a part of a play, film, piece of music, etc. that has a well - known pattern or style, and is used to create a particular effect بخشی از یک نمایشنامه ...
to do or finish an unpleasant but necessary piece of work or duty so that you do not have to worry about it in the future. انجام یا اتمام یک کار یا ...
to attack or criticize someone who is in a worse or less powerful position than you حمله کردن به یا نقد کردن از کسی که در شرایط بد و کم قدرت تر از شم ...
یعنی حدست یا پیش بینیت درست بود. One of the meanings of "calling" something is to make a correct guess or prediction
کسی که خوشنود کردنش کاری آسان یاکم هزینه باشد. مثلا: this little guy is easy to please. just give him a smile خوشنود کردن این مرد کوچک آسان است. فقط ...
یعنی: مجوز ATC برای فرود هواپیما داده نشده Air Traffic Control
یه لقمه غذایی گرفتن
تب و لرز هم میشه
افتادن با چهار دست و پا به شکلی که میبینید یا به خواست خود چنین وضعیتی را به خود بگیرید ( برای ورزش ) .
to be personally involved in or affected by something شخصاً درگیر یا تحت تأثیر چیزی قرار داشتن دخیل بودن در چیزی بیشتر برای بیان دخیل یا درگیر نبودن ...
قابل سکونت The house I was born in is no longer standing خانه ای که من در آن به دنیا آمدم دیگر سرپا یا قابل سکونت نیست
قابل سکونت
به قصد دزدی وارد خانه کسی شدن ( درب را شکستن و وارد شدن )