١ رأی
٢ پاسخ
٢٧٧ بازدید

معنی بیت زیر  جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت وان سو که تیر رفت حقیقت کمان نرفت (مولوی)

١ سال پیش
١ رأی

از زمانی که جان در تن دمیده شد، (انسان زاده شد)  تن به دنبال آسایش جان نرفت و به دنبال تامین نیازهای خودش بود؛ همچنان که تیر را کمان پرتاب می کند ولی خودش دنبال تیر نمی رود

١ سال پیش
٣ رأی
٤ پاسخ
٢٢٢ بازدید

درک دریافت شما از این شعر چیه؟ چه نتیجه ای میشه ازش گرفت  کسی نیک ببند به هردو سرای که نیکی رساند به خلق خدای 

١ سال پیش
٢ رأی

هر چه از این دست دهی، از آن دست خواهی گرفت.

١ سال پیش
١ رأی
٣ پاسخ
١٣١ بازدید

اساتید معنی  what about 

١ سال پیش
رأی

what about the animals در باره حيوانات چطور؟ but what about the devil اما شيطان چي؟ What about the dancers رقاص ها چطور ؟ What about the other درباره اون يکي چي ؟

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٠٣ بازدید

مفهوم  "put up my mind to"  چی میشه ؟

١ سال پیش
١ رأی

When I have made up my mind to do a thing, no one short of Providence can put me off وقتی که من تصمیم به انجام کاری گرفتم، فقط خدا می تواند  سد راه من شود.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١٨ بازدید

معانی مختلف برای  "take a shot"  میتونید مثال بزنید ؟

٣,٤٨٦
١ سال پیش
١ رأی

Well, then let me take a shot at Mr. Bellec. خوب پس انگار من باید شانسم را با این آقای بلک امتحان کنم ?You wanna take a shot at me ميخوهاي کارم را تمام کني؟ Less likely they'll risk tak ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢١٨ بازدید

ترجمه روان و معادل فارسی برای  " "Actions speak louder than words.""

١ سال پیش
١ رأی

دو صد گفته چون نیم کردار نیست

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٢٠ بازدید

معادل های انگلیسی برای صفت  sporadically

١ سال پیش
٠ رأی

periodic periodical recurrent

١ سال پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٢٨٥ بازدید

Except he ll never come back if he gets in too deep مگر اینکه زیادی توش غرق بشه(درباره بازی کامپیوتری حرف میزنند) و بر می گرده معنی بهتری سراغ دارین لطفا تبادل نظر کنید🌱🌱

١ سال پیش
٢ رأی

با این تفاوت که اگر زیاده روی کند یا زیادی خود را درگیر آن کند، دیگر نمی تواند برگردد. مثال: Getting in too deep here, Morphy اینجا زیاده روی کردم، مورفی. He thinks you're getting in too deep او گمان می کند تو زیاده از حد خودت را درگیر این ماجرا کرده ای.    Now I'm getting in too deep ! من ديگر زيادي دارم درگیرش مي شوم

١ سال پیش
٠ رأی
١ پاسخ
١٤٣ بازدید

از آنجا که اشعار حافظ پراز ایهام است دو تا از تفاسیری که میشود از این بیت گرفت: دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد 

١ سال پیش
٠ رأی

سعدی: با دوست چنان باش که گر دشمن شد زیان نبینی و با دشمن چنان باش که چون دوست شد شرمنده نشوی

١ سال پیش
٤ رأی
٧ پاسخ
٢٨١ بازدید

چطوری ممکالممو تقویت کنم؟! 

١ سال پیش
١ رأی

زبان را باید مانند بچه ها آموخت؛ بچه زمانی که نوزاد است، فقط می شنود؛ در شنیدن ساختار زبان به طور ناخودآگاه در ذهن نوزاد جای می گیرد؛ برای همین زمانی که زبان باز می کند، می تواند سخن بگوید. پس بزرگسال ...

١ سال پیش
١ رأی
٤ پاسخ
١٥٩ بازدید

ترجمه تخصصی  " Seismic performance evaluation" در علم لرزه نگاری چی میشه ؟

١ سال پیش
٠ رأی

تحلیل برآورد لرزش یک سازه

١ سال پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٢٥٠ بازدید
٠ رأی

تقریبا دارای ابهام کامل

١ سال پیش
٣ رأی
تیک ٢ پاسخ
٩٤ بازدید

دوستان این یک اصطلاحه؟maxing out؟ به چه معناست

١٢٧
١ سال پیش
١ رأی

کاملا پر - سرشار بودن. مانند: The card she stole from me was maxed out . کارت اعتباري من کاملا پر بود یا کاملا خالی شدن they said to tell you that youre maxed out at your bank گفتند به شما & ...

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢٢٦ بازدید

How far is too far?

١٢٧
١ سال پیش
١ رأی

تا کجا دور است؟

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٦٦ بازدید

معادل دقیق کلمه " آگاه سازی رسانه ای"   چیست؟

١ سال پیش
٢ رأی

Media awareness مثال: Global Voices (GV): How do you evaluate the role of social media and citizen media to raise awarness regarding animal rights in Iran صداهای جهانی: در ایران چه ارزیابی از نقش رسانه های اجتماعی و شهروندی در افزایش آگاهی در باره ی  حقوق حیوانات دارید؟

١ سال پیش
٢ رأی
٨ پاسخ
٣٤٣ بازدید

معنی  demanding activities  رو کسی میدونه؟

١ سال پیش
١ رأی

فعالیت فیزیکی. مثال: Acro dancers must be in excellent physical condition as well, because acro is a physically demanding activity رقصنده های آکرو باید در وضعیت فیزیکی عالی (سلامتی) باشند، چرا که اکرو یک فعالیت فیزیکی است.

١ سال پیش
٤ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢٢٩ بازدید

معنی کلمات  Lown Marinat   Lambre  Sugarcubs را بنویسید . با تشکر . 

٥٦٤
١ سال پیش
١ رأی

3- این واژه با این نگارش در انگلیسی نیست؛ و اصل آن lambrequin به معنی توری  است که برای پوشش کلاهخود جنگجویان به کار می رفته است. 4-درست  این واژهچنین است: sugar cube دانه قند؛ و با پسوند اس یعنی دانه های قند  

١ سال پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٢١٩ بازدید

این واژها قرآنی؛ دقیق ومتفاوت: بساط-فراش-مداد-دحو-ضحی (الارض)، یک معنی تفسیر وترجمه کردند: گسترش زمین! مگه کلام لله بازی با کلمات ونمایش قدرت وسعت کلمات؟! گسترش زمین به چی معنی هست؟ مگه فقط زمین گ ...

١ سال پیش
٢ رأی

بساط: زمین هموار و گسترده یا فراخ (فرهنگ عربی - فارسی لاروس). فراش: گستردنی، بستر، لانه پرنده. (فرهنگ عربی - فارسی لاروس)  مداد:  جوهر (که با آن نویسند)، روغن،  همانندی،  روش. &n ...

١ سال پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٠٩ بازدید
چند گزینه‌ای

 کدام عصر را می­توان «عصر شکوفایی فرهنگ اسلامی»‌ به شمار آورد؟

١ سال پیش
٠ رأی

زمان خلافت هارون رشید و پسرش مامون  دوره ی  طلایی  رشد فرهنگ  است.  (نگاه کنید به کتاب تاریخ تمدن اسلام نوشته جرجی زیدان و نیز تاریخ تمدن اسلام و عرب از گوستاو لوبون)

١ سال پیش