١ رأی
٢ پاسخ
١٨٦ بازدید

معنی بیت زیر  جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت وان سو که تیر رفت حقیقت کمان نرفت (مولوی)

٦ ماه پیش
١ رأی

از زمانی که جان در تن دمیده شد، (انسان زاده شد)  تن به دنبال آسایش جان نرفت و به دنبال تامین نیازهای خودش بود؛ همچنان که تیر را کمان پرتاب می کند ولی خودش دنبال تیر نمی رود

٦ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
١٤٧ بازدید

درک دریافت شما از این شعر چیه؟ چه نتیجه ای میشه ازش گرفت  کسی نیک ببند به هردو سرای که نیکی رساند به خلق خدای 

٦ ماه پیش
١ رأی

هر چه از این دست دهی، از آن دست خواهی گرفت.

٦ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٩٢ بازدید

اساتید معنی  what about 

٦ ماه پیش
رأی

what about the animals در باره حيوانات چطور؟ but what about the devil اما شيطان چي؟ What about the dancers رقاص ها چطور ؟ What about the other درباره اون يکي چي ؟

٦ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٢ بازدید

مفهوم  "put up my mind to"  چی میشه ؟

٦ ماه پیش
١ رأی

When I have made up my mind to do a thing, no one short of Providence can put me off وقتی که من تصمیم به انجام کاری گرفتم، فقط خدا می تواند  سد راه من شود.

٦ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٦٨ بازدید

معانی مختلف برای  "take a shot"  میتونید مثال بزنید ؟

٣,٠٦٠
٦ ماه پیش
١ رأی

Well, then let me take a shot at Mr. Bellec. خوب پس انگار من باید شانسم را با این آقای بلک امتحان کنم ?You wanna take a shot at me ميخوهاي کارم را تمام کني؟ Less likely they'll risk tak ...

٦ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٤٨ بازدید

ترجمه روان و معادل فارسی برای  " "Actions speak louder than words.""

٦ ماه پیش
١ رأی

دو صد گفته چون نیم کردار نیست

٦ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٨٩ بازدید

معادل های انگلیسی برای صفت  sporadically

٦ ماه پیش
٠ رأی

periodic periodical recurrent

٦ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٩٦ بازدید

Except he ll never come back if he gets in too deep مگر اینکه زیادی توش غرق بشه(درباره بازی کامپیوتری حرف میزنند) و بر می گرده معنی بهتری سراغ دارین لطفا تبادل نظر کنید🌱🌱

٦ ماه پیش
٢ رأی

با این تفاوت که اگر زیاده روی کند یا زیادی خود را درگیر آن کند، دیگر نمی تواند برگردد. مثال: Getting in too deep here, Morphy اینجا زیاده روی کردم، مورفی. He thinks you're getting in too deep او گمان می کند تو زیاده از حد خودت را درگیر این ماجرا کرده ای.    Now I'm getting in too deep ! من ديگر زيادي دارم درگیرش مي شوم

٦ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
١٠٣ بازدید

از آنجا که اشعار حافظ پراز ایهام است دو تا از تفاسیری که میشود از این بیت گرفت: دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد 

٦ ماه پیش
٠ رأی

سعدی: با دوست چنان باش که گر دشمن شد زیان نبینی و با دشمن چنان باش که چون دوست شد شرمنده نشوی

٦ ماه پیش
٤ رأی
٧ پاسخ
٢٤٢ بازدید

چطوری ممکالممو تقویت کنم؟! 

٦ ماه پیش
١ رأی

زبان را باید مانند بچه ها آموخت؛ بچه زمانی که نوزاد است، فقط می شنود؛ در شنیدن ساختار زبان به طور ناخودآگاه در ذهن نوزاد جای می گیرد؛ برای همین زمانی که زبان باز می کند، می تواند سخن بگوید. پس بزرگسال ...

٦ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
١١٠ بازدید

ترجمه تخصصی  " Seismic performance evaluation" در علم لرزه نگاری چی میشه ؟

٦ ماه پیش
٠ رأی

تحلیل برآورد لرزش یک سازه

٦ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
١٦٦ بازدید
٠ رأی

تقریبا دارای ابهام کامل

٦ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٤ بازدید

دوستان این یک اصطلاحه؟maxing out؟ به چه معناست

١٢٧
٦ ماه پیش
١ رأی

کاملا پر - سرشار بودن. مانند: The card she stole from me was maxed out . کارت اعتباري من کاملا پر بود یا کاملا خالی شدن they said to tell you that youre maxed out at your bank گفتند به شما & ...

٦ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٢٩ بازدید

How far is too far?

١٢٧
٦ ماه پیش
١ رأی

تا کجا دور است؟

٦ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٢٦ بازدید

معادل دقیق کلمه " آگاه سازی رسانه ای"   چیست؟

٦ ماه پیش
٢ رأی

Media awareness مثال: Global Voices (GV): How do you evaluate the role of social media and citizen media to raise awarness regarding animal rights in Iran صداهای جهانی: در ایران چه ارزیابی از نقش رسانه های اجتماعی و شهروندی در افزایش آگاهی در باره ی  حقوق حیوانات دارید؟

٦ ماه پیش
٢ رأی
٨ پاسخ
٢٤٩ بازدید

معنی  demanding activities  رو کسی میدونه؟

٦ ماه پیش
١ رأی

فعالیت فیزیکی. مثال: Acro dancers must be in excellent physical condition as well, because acro is a physically demanding activity رقصنده های آکرو باید در وضعیت فیزیکی عالی (سلامتی) باشند، چرا که اکرو یک فعالیت فیزیکی است.

٦ ماه پیش
٤ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٥٦ بازدید

معنی کلمات  Lown Marinat   Lambre  Sugarcubs را بنویسید . با تشکر . 

٤٦٦
٦ ماه پیش
١ رأی

3- این واژه با این نگارش در انگلیسی نیست؛ و اصل آن lambrequin به معنی توری  است که برای پوشش کلاهخود جنگجویان به کار می رفته است. 4-درست  این واژهچنین است: sugar cube دانه قند؛ و با پسوند اس یعنی دانه های قند  

٦ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
١٧٦ بازدید

این واژها قرآنی؛ دقیق ومتفاوت: بساط-فراش-مداد-دحو-ضحی (الارض)، یک معنی تفسیر وترجمه کردند: گسترش زمین! مگه کلام لله بازی با کلمات ونمایش قدرت وسعت کلمات؟! گسترش زمین به چی معنی هست؟ مگه فقط زمین گ ...

٨ ماه پیش
٢ رأی

بساط: زمین هموار و گسترده یا فراخ (فرهنگ عربی - فارسی لاروس). فراش: گستردنی، بستر، لانه پرنده. (فرهنگ عربی - فارسی لاروس)  مداد:  جوهر (که با آن نویسند)، روغن،  همانندی،  روش. &n ...

٦ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٨٥ بازدید
چند گزینه‌ای

 کدام عصر را می­توان «عصر شکوفایی فرهنگ اسلامی»‌ به شمار آورد؟

٧ ماه پیش
٠ رأی

زمان خلافت هارون رشید و پسرش مامون  دوره ی  طلایی  رشد فرهنگ  است.  (نگاه کنید به کتاب تاریخ تمدن اسلام نوشته جرجی زیدان و نیز تاریخ تمدن اسلام و عرب از گوستاو لوبون)

٦ ماه پیش