نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من: متکی بودن . روی پای خود ایستادن . خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من: متکی بودن . روی پای خود ایستادن . خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گهی زین به پشت و گهی پشت به زین: ضرب المثل فارسی گهی پشت به زین و گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گهی زین به پشت و گهی پشت به زین: ضرب المثل فارسی گهی پشت به زین و گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش اینست: کنایه از افرادی دارد که از روی عادت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شاه می بخشه شیخعلی خان نمی بخشه: ضرب المثل شاه میبخشه ، شیخعلی خان ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شاه می بخشه شیخعلی خان نمی بخشه: ضرب المثل شاه میبخشه ، شیخعلی خان ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ضرب المثل شوهر کردم وسمه کنم نه وصله کنم: شوهر کردم وسمه کنم، نه وصله کنم به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ضرب المثل شوهر کردم وسمه کنم نه وصله کنم: شوهر کردم وسمه کنم، نه وصله کنم به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شتر گاو پلنگ: شتر گاو پلنگ یعنی زرافه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا تو کفش من نکن: تودرکفش کسی کردن معنی: مزاحمت ، ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پا تو کفش من نکن: تودرکفش کسی کردن معنی: مزاحمت ، ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شتر سواری دولا دولا نمی شود: ضرب المثل شتر سواری دولا دولا نمی ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شتر سواری دولا دولا نمی شود: ضرب المثل شتر سواری دولا دولا نمی ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خودتو به موش مردگی نزن: خودتو به موش مردگی نزن بیگناه جلوه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا روی دم کسی گذاشتن: ضرب المثل پا روی دُمِ کَسی گذاشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پا روی دم کسی گذاشتن: ضرب المثل پا روی دُمِ کَسی گذاشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مار از پونه بدش میاد در لونه اش سبز میشه: ضرب المثل مار از پونه بدش میاد در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مار از پونه بدش میاد در لونه اش سبز میشه: ضرب المثل مار از پونه بدش میاد در ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سری که درد نمیکنه دستمال نباید بست: کار بیهوده کردن شایسته نیست. چه لاز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سری که درد نمیکنه دستمال نباید بست: کار بیهوده کردن شایسته نیست. چه لاز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
قلندر: قلندر به چه معناست؟ بی قید، درویش، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شب دراز است وقلندر بیدار: ضرب المثل شب دراز است و قلندر بیدار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شب دراز است وقلندر بیدار: ضرب المثل شب دراز است و قلندر بیدار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
داستان شب دراز است وقلندر بیدار: داستان ضرب المثل شب دراز است و قلند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
داستان شب دراز است وقلندر بیدار: داستان ضرب المثل شب دراز است و قلند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نشاشیدی شب درازه: معنی ضرب المثل نشاشیدی شب درازه !! ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
نشاشیدی شب درازه: معنی ضرب المثل نشاشیدی شب درازه !! ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قهوه یزدی: قهوه یزدی نوعی قهوه سنتی و بومی در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سر کسی را به طاق کوبیدن: این ضرب المثل کنایه ازاین دارد که ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کسی را پی نخود سیاه فرستادن: این ضرب المثل کنایه ازاین دارد که ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اب زیر کاه: آب زیر کاه کنایه از کسی که با زیرکی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر کسی رفتن یعنی چه: خَرِ کسی رفتن یعنی نفوذ داشتن مثلا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاپوش دوختن: پاپوش دوختن =توطئه کردن - پرونده س ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پاپوش دوختن: پاپوش دوختن =توطئه کردن - پرونده س ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سماق مکیدن: سماق مکیدن یعنی بیهوده انتظار کشیده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سرخر: سَرِ خر ( توهین آمیز ) / مزاحم /کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هوا برش داشته: هوا بَرِش /وَرِش داشته کنایه از کس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هوا برش داشته: هوا بَرِش /وَرِش داشته کنایه از کس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیر سرش بلند شده: زیر سر کسی بلند شدن یعنی با کسی جز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زیر سرش بلند شده: زیر سر کسی بلند شدن یعنی با کسی جز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خود را گرفتن: خودرا گرفتن =فخر فروختن/ افاده فروخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خود را گرفتن: خودرا گرفتن =فخر فروختن/ افاده فروخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان رو جگر گذاشتن: شکیبایی - صبر شکیبایی کردن وخاموش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دندان رو جگر گذاشتن: شکیبایی - صبر شکیبایی کردن وخاموش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کلاه خودا را اسمان انداختن: کلاه خودا به آسمان /هوا انداختن یعن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سر خر را کج کردن: سَرِ خر را کج کردن کنایه از اینکه م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سر خر را کج کردن: سَرِ خر را کج کردن کنایه از اینکه م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عرش را سیر کردن: عَرش را سِیر کردن /طی کردن یعنی در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عرش را سیر کردن: عَرش را سِیر کردن /طی کردن یعنی در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عشق دنیا را کردن: عشق دنیارا کردن /بسبار لذت بردن /غر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عشق دنیا را کردن: عشق دنیارا کردن /بسبار لذت بردن /غر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خرکیف شدن: خر کیف شدن ( غیرمودّبانه ) یعنی خوش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خرکیف شدن: خر کیف شدن ( غیرمودّبانه ) یعنی خوش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
توی قوطی هیچ عطاری پیدا نمیشه: کنایه از چیز بسیار عجیب/غیر منتظره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شکم گرسنه و گوز فندقی: شکم گرسنه وگوز فندقی. . کنایه از فر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شکم گرسنه و گوز فندقی: شکم گرسنه وگوز فندقی. . کنایه از فر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گنده گوزی: گُندَه گوزی در گویش یزدی . . کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گنده گوزی: گُندَه گوزی در گویش یزدی . . کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لقمه بزرگتر از دهانش بردلشته: لقمه بزرگتر از دهانش برداشته کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هرکی خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه: معنی ضرب المثل هر کی خربزه میخوره پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
هرکی خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه: معنی ضرب المثل هر کی خربزه میخوره پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فکر نان باش که خربزه ابست: فکر نان کن که خربزه آب است داستان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هر که بامش بیش برفش بیشتر: هرکه بامش بیش، برفش بیشتر این ضرب ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
هر که بامش بیش برفش بیشتر: هرکه بامش بیش، برفش بیشتر این ضرب ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موش تو سوراخ نمیرفت جارو به دمش میبست: معانی مَثَل موش تو سوراخ نمیرفت، جا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
موش تو سوراخ نمیرفت جارو به دمش میبست: معانی مَثَل موش تو سوراخ نمیرفت، جا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شتر دیدی ندیدی: شتر دیدی ندید ( مراجعه شود به تاریخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پرسه: پُرسَه با ضمه ( پ ) در گویش یزدی به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پن: پِن در گویش یزدی یعنی مقعد= پیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پن گشاد: پِن گُشاد در گویش یزدی یعنی ادم تنب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پن گشاد: پِن گُشاد در گویش یزدی یعنی ادم تنب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پیزی: پیزی درگویش یزدی = پِن =مقعد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تورسیده: تُورُسیده یه اصطلاح یزدی است =ازهم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تورسیده: تُورُسیده یه اصطلاح یزدی است =ازهم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بسکی: بَسکی یک اصطلاح در گویش یزدی است ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بسکی: بَسکی یک اصطلاح در گویش یزدی است ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اله وله: اَلَه وَله در گویش یزدی یعنی شگفت آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اله وله: اَلَه وَله در گویش یزدی یعنی شگفت آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نامیزو ن: نامیزون در گویش یزدی یعنی بهم ریخته ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نامیزو ن: نامیزون در گویش یزدی یعنی بهم ریخته ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسه پتک: آسَّه پِتُک در گویش یزدی یعنی پنهان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اسه پتک: آسَّه پِتُک در گویش یزدی یعنی پنهان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرک کشیدن: سَرُک کَشیدن درگویش یزدی یعنی دزدکی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سرک کشیدن: سَرُک کَشیدن درگویش یزدی یعنی دزدکی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاطیری: خاطیری یک اصطلاح یزدی است و به معنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خاطیری: خاطیری یک اصطلاح یزدی است و به معنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جانمازاوکشیدن: جانَمازاُوکَشیدَن در گویش یزدی کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جانمازاوکشیدن: جانَمازاُوکَشیدَن در گویش یزدی کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خار ادر: خارِآدُر در گویش یزدی نوعی گیاه خار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خار ادر: خارِآدُر در گویش یزدی نوعی گیاه خار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
زپرتی: زِپِرتی واژه ایست که در گویش یزد بس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ثبات: ثُبات در اصطلاح یزدی کسالتی است که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نمسود: نَمِسود اصطلاحی است در گویش یزدی یع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نمسود: نَمِسود اصطلاحی است در گویش یزدی یع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نشسگاه: نِشِسگاه در گویش یزدی همان نشیمن گا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نشسگاه: نِشِسگاه در گویش یزدی همان نشیمن گا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شغس: شَغَس در گویش یزدی یعنی نشیمن گاه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شغس: شَغَس در گویش یزدی یعنی نشیمن گاه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نشیمنگاه: نشیمن گاه اصطلاح یزدی آن شَغَس میبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نشیمنگاه: نشیمن گاه اصطلاح یزدی آن شَغَس میبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیجیمه: زیجیمَه در گویش یزدی یعنی زیرجامه = ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زیجیمه: زیجیمَه در گویش یزدی یعنی زیرجامه = ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زیرجامه: واژه زیرجامه معادل اصطلاح یزدی آن ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زیرجامه: واژه زیرجامه معادل اصطلاح یزدی آن ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دونه در رخ: دونَه دَر رِخ اصطلاحی در گویش یزدی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دونه در رخ: دونَه دَر رِخ اصطلاحی در گویش یزدی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشول: دُشوِل در گویش یزدی یعنی غده های مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دشول: دُشوِل در گویش یزدی یعنی غده های مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاروعار: خاروعار در گویش یزدی یعنی زشت وبدتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خاروعار: خاروعار در گویش یزدی یعنی زشت وبدتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تف سر بالا: تُفِ سَرِ بالا در گویش یزدی یعنی کا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
تف سر بالا: تُفِ سَرِ بالا در گویش یزدی یعنی کا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرهن: پِرهَن درگویش یزدی همان پیراهن است ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تزریق دارو ازراه مقعد: در گویش یزدی به تزریق دارو از راه م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تنقیه: در گویش یزدی به تزریق دارو از راه م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ورشوریده: وَرشوریدَه در گویش یزدی یعنی سر مَس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ورشوریده: وَرشوریدَه در گویش یزدی یعنی سر مَس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کرست: کُرسِت در گویش یزدی یعنی همان سوتین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کرست: کُرسِت در گویش یزدی یعنی همان سوتین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چش پاره: چَش پارَه در گویش یزدی = چشم دریده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اوچلقون: اُوچَلَقون در گویش یزدی یعنی آب چکا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اوچلقون: اُوچَلَقون در گویش یزدی یعنی آب چکا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بوغ: بوغ در گویش یزدی همان بوق است
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گریم چیست: گریم در ردیف هنرهای نمایشی ظریف محس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گریم چیست: گریم در ردیف هنرهای نمایشی ظریف محس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گریمور کیست: چهره پرداز یا گریمور یا مسئول گریم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گریمور: گریمور =چهره پرداز . شخصی که روی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گریمور: گریمور =چهره پرداز . شخصی که روی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جملی: کاربر محترم محیا جُمُلی گویش قدیمی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
تارا: تارا در زبان فارسی به معنی ستاره و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوز گل مولت اولنگونه: بُوز گَلِ مُولِت اُلِنکونَه در گویش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بوز گل مولت اولنگونه: بُوز گَلِ مُولِت اُلِنکونَه در گویش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زوزا: زِوُزا در گویش یزدی یعنی زایمان کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
علی سیریزی: علی سیریزی نویسنده کتاب هدایت و کتا ...
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هفت قلم ارایش: ‏�هفت قلم آرایش� آرایش زنان در ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هفت قلم ارایش: ‏�هفت قلم آرایش� آرایش زنان در ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشتک وارو: پُشتَک یکی از حرکات ژیمناستیک است ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پشتک وارو: پُشتَک یکی از حرکات ژیمناستیک است ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
داره دان: داره دان ( یا دارو دان ) ظرف کوچک م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
داره دان: داره دان ( یا دارو دان ) ظرف کوچک م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتابه سلفچه: آفتابه سَلَفچَه در زمان قدیم شاهان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
افتابه سلفچه: آفتابه سَلَفچَه در زمان قدیم شاهان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مول: مُول در گویش یزدی به پشت گردن گفته ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جل جل زدن: جُل جُل زَدن در گویش یزدی یعنی تکان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جل جل زدن: جُل جُل زَدن در گویش یزدی یعنی تکان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیک گرفتن: به معنای نیشگون گرفتن . فشار دادن ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پیک گرفتن: به معنای نیشگون گرفتن . فشار دادن ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پیک گرفتن: پیک گرفتن در گویش یزدی به معنای نیش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتیش کش شدن: این در گویش یزدی کنایه از سوختن دل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اتیش کش شدن: این در گویش یزدی کنایه از سوختن دل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اباجی: در گویش یزدی به معنای خواهر و آبجی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اباجی: در گویش یزدی به معنای خواهر و آبجی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اتیش: در گویش یزدی به معنای گردو خاک میبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
راچینه: در گویش یزدی به معنای راه پله می با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زنغدون: زَنَغدون در گویش یزدی به معنای چانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زنغدون: زَنَغدون در گویش یزدی به معنای چانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نک: نَک در گویش یزدی به معنای دهان میبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نک: نَک در گویش یزدی به معنای دهان میبا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
لنج: لُنج در گویش یزدی به معنای لب میباش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پچول: پَچُول در گویش یزدی یعنی کثیف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اب چلقون: آب چَلَقون در گویش یزدی به معنی آب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخوئه: اَخُوئَه در گویش یزدی به معنای خمیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اخوئه: اَخُوئَه در گویش یزدی به معنای خمیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اسبل: اِسبُل در گویش یزدی به معنی طحال می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اسخ: اِسَّخ در گویش یزدی به معنای استخر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
الادگی: اَلّا دِگی اصطلاحی در گویش یزدی به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگوش: اَنگوش در گویش یزدی یعنی انگشت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
انگوش: اَنگوش در گویش یزدی یعنی انگشت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایچون: ایَچون در گویش یزدی به معنی این چنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ایچون: ایَچون در گویش یزدی به معنی این چنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تو بحرش رفتم: تو بَحرِش رَفتم در گویش یزدی به معن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بساط: بَساط در گویش یزدی کنایه ا ز آلت تن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی دسواره: بی دَسوارَه در گویش یزدی به معنی بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بی دسواره: بی دَسوارَه در گویش یزدی به معنی بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پا تو او زن: پا توُ اُو زَدن در گویش یزدی به زنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شخ و سفت: شَخُ و سِفت درگویش یزدی به معنای مح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شخ و سفت: شَخُ و سِفت درگویش یزدی به معنای مح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پت پت: پِت پِت در گویش یزدی به معنای پِِچ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پخمه: پَخمَه در گویش یزدی به شخص تنبل و ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پروام نی: پَروام نی در گویش یزدی یعنی حوصله ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پروام نی: پَروام نی در گویش یزدی یعنی حوصله ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پسکی: پَسَکی اصطلاحی در گویش یزدی به معنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پسوغن: پَسُوغَن اصطلاحی در گویش یزدی به مع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اقده: اِقَدَه در گویش یزدی یعنی اینقدر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اقده: اِقَدَه در گویش یزدی یعنی اینقدر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایراسکی: ایراسَکی در گویش یزدی به معنی از ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ایراسکی: ایراسَکی در گویش یزدی به معنی از ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا شخ کردن: پا شَخ کِردَن اصطلاحی در گویش یزدی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پا شخ کردن: پا شَخ کِردَن اصطلاحی در گویش یزدی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پسین: در گویش یزدی ساعات میانگین زمان بین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پیر: پیَر در گویش یزدی به پدر گفته میشود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تاخچه: در اصطلاح یزدی همان تاقچه است
١ سال پیش